سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۱
بخش اعظم ادبیات داستانی کلاسیک ما، داستان منظوم است

محمدرضا سرشار، نویسنده و پژوهشگر ادبی گفت: اگر قرار باشد ما داستان منظوم را حذف کنیم، بخش اعظم ادبیات داستانی گذشته خودمان را دور بریزیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدرضا سرشار که با نام هنری «رضا رهگذر» فعالیت می‌کند، نویسنده، پژوهشگر، منتقد ادبی و گوینده برنامه رادیویی محبوب «قصه ظهر جمعه» است. سرشار فعالیت‌های بسیاری در زمینه داستان‌نویسی و آموزش آن، نقد ادبی و داوری آثار ادبی انجام داده و کتاب‌های مشهوری همانند «آنک آن یتیم نظرکرده» و «مهاجر کوچک» را در کارنامه‌ی آثار خود دارد. محمدرضا سرشار با حضور در سرای ادبیات درنشست نقد ادبی سخن گفت.

محمدرضا سرشار در این نشست که در ششمین روز برگزاری نمایشگاه کتاب تهران تشکیل شد، ضمن اشاره به اشکالات موجود در تعریف داستان کوتاه، داستان بلند و رمان گفت: رمان روایت منثور تقریباً خلاقه طولانی با درون مایه‌های عمیق و متعدد است که در آن با محوریت یک شخصیت اصلی، اشخاصی متعدد درگیر در موقعیت‌ها و رویدادهای متنوع به نمایش در می‌آیند. این اثر طی یک زمان جاری داستانی معمولاً طولانی به نقطه و نتیجه‌ای مشخص می‌رسد.

سرشار افزود: هر قالب داستان، یک قالب روایی است. داستان کوتاه می‌تواند روایت منظوم یا منثور باشد. اما امروز در غرب منظوم را جزو داستان کوتاه نمی‌دانند. اگر قرار باشد ما داستان منظوم را حذف کنیم، بخش اعظم ادبیات داستانی گذشته خودمان را باید دور بریزیم. به عنوان نمونه مثنوی، منطق الطیر و شاهنامه را باید دور بریزیم. در واقع عمده ادبیات ما غیر از داستان سمک عیار و هزار و یک شب، به طور عمده ادبیات داستانی منظوم هستند.

این منتقد ادبی با بیان اینکه اساس داستان، رمان و فیلم‌نامه و نمایش‌نامه، قصه است، گفت: وقتی قصه داریم نصف راه را آمده‌ایم و قصه حاصل تخیل یا تجارب شخصی نویسنده است. در رمان فقط یک درون مایه وجود ندارد و درون‌مایه‌ها هم عمیق هستند و در کنار آنها مطالب جزئی هم وجود دارد. شخصیت‌های رمان متعدد هستند که تعدادی از آنها شخصیت اصلی‌اند. با این حال در هر رمانی یکی برجسته‌تر از بقیه است و فکر کنم برجسته‌تر از رمان «جنگ و صلح» وجود ندارد.

وی تاکید کرد: در داستان کوتاه یک قله داریم؛ اما در رمان سلسله جبال داریم که یکی از آن‌ها قله دماوند است که قله اصلی محسوب می‌شود. داستان بلند دارای نقاط عطف متعدد و دارای نقاط اوج متعدد است. پایین درخت نارون بسته است؛ وسط‌هایش باز می‌شود و شکمی توپی‌شکل و بزرگ درست می‌شود بعد دوباره بالایش جمع می‌شود و رمان هم همین طور است.

این نویسنده گفت: در داستان، اما شاخه‌ها انشعاب پیدا می‌کنند و نوک هر شاخه به یک شاخه نازک‌تر می‌رسد. زمان جاری یک رمان حداقل به اندازه یک نسل است، یعنی ۷۰ تا ۸۰ سال و چه بسا بیشتر از یک نسل اما زمان جاری یک داستان بلند شاید ۱۰ سال باشد. داستان کوتاه هم حداکثر شش ماه و داستان کوتاه برشی کوتاه از زندگی است که معمولاً رویداد مهمی که خیلی عمیق و بزرگ نیست را روایت می‌کند.

سرشار تصریح کرد: در غرب کسی را پیدا نمی‌کنید که بگوید خدا نیست؛ اما آنها دین و شریعت هم ندارند و اومانیست‌ها و سکولارها تضادی با باور به خدا ندارند. بیشتر وقت‌ها دشوارترین کارها در رمان این است که درون‌مایه‌های اصلی داستان را کشف و سپس آنها را رتبه‌بندی کنیم.

وی گفت: در رمان همه زیر و بالای زندگی یک شخص گفته می‌شود؛ زندگی فراز و نشیب دارد و پر از تلخی، شیرینی، گناه و تقواست. رمان همه زندگی را با زشت و زیبایی نشان می‌دهد؛ اما داستان یک فرازی از زندگی است و هر اثر هنری، همیشه عصاره‌ای از زندگی است. در رمان چندین شخصیت اصلی وجود دارد و گاهی ممکن است ده‌ها شخصیت اصلی داشته باشد. یکی از مشخصه‌های شخصیت اصلی این است که در پایان نسبت به آغاز در او تحولی شکل بگیرد که در رمان برای چندین شخصیت این اتفاق می‌افتد. آن کسی که بیشترین تحول در او رخ می‌دهد، اصلی‌ترین شخصیت است.

سرشار بیان کرد: در داستان کوتاه نمی‌شود به‌خوبی شخصیت‌پردازی کرد. در داستان به اندازه داستان بلند و رمان برای مخاطب همزادپنداری اتفاق نمی‌افتد. در داستان بلند به حد کافی از گذشته و حال و خود شخصیت اصلی اطلاعات داده می‌شود.

به گزارش ایبنا؛ سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار می‌شود و سامانه ketab.ir فضای مجازی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ است.

اطلاعات کامل نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران را اینجا بخوانید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها