به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، اندوه در هرمزگان با دریا، همپای باد در هرمزگان موج میزند. بُغض، گِره دُرشتی در گلوی ارادتمندان دو آتشه رئیسجمهور و یاران شهید همراهش انداخته است. آنها معتقدند: «آسمان حقت بود؛ باید بالاترین ارتفاعات سونگون و ورزقان دنبالت میگشتند، در مه …در آسمان…».
سید ابراهیم حسینی (بندری) - شاعر رضوی:
معنای گل و بهار را فهمیدیم
معنای گل و بهار را فهمیدیم
برگرد که اضطرار را فهمیدیم
ای مهدی فاطمه به شهید ابراهیم
آن شب غم و انتظار را فهمیدیم
باران که به غسل دادنت آمده بود
آن آتش دل تا بدنت آمده بود
پرواز به تشییع تنت آمده بود
این شعر نوشته نام خود را باران
باران که به غسل دادنت آمده بود
عبدالله جدکاره - شاعر خادم الرضا و جانباز هرمزگانی:
مُزد پیکار و جهاد، فیض شهادت ثمر است
چه تاریک و مه آلود به هر جا گرد و باران است
جنگل و دره انبوه چه بی پایان است
دستها را به دعا برده به درگاه رضا شاه رئوف
لحظهها سخت و تاریکی شب بار گران است
همه دلها شکسته و بسی اشک روان است
راه چاره بگشا خالق یکتا که چنان آب روان است
تا سحرگاه نَخُفتیم و دعا گو، بُکُن امداد بس است
باورم نیست خدایا، چنین سانحهای بار گران است
سالها خدمت نیکو به هر نقطه ایران روان است
لحظهها را نشناسد و فریاد رسی بر همگان است
چه بسی شرکت و کارخانه که از گردونه خارج شده است
با عنایات و پیگیری او چرخه تولید شده است
باز هم امشب دل مجروح خلایق به دست آر خدا
همتی کن که نسیمی بوزد دست تو امداد همه جا
تا شنیدم خبرش را که شهید هست بگفتم هنر است
مُزد پیکار و جهاد، فیض شهادت ثمر است
نظر شما