به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، میثم متاجی عصر پنجشنبه در نشست نقد کتاب «ملکوت» اثر بهرام صادقی اظهار کرد: داستان بلند «ملکوت» یکی از بهترین آثار ادبیات داستانی معاصر بوده و زبان نویسنده از ادبیات دوره خود بسیار متفاوت است.
وی با بیان اینکه نویسندههای همعصر بهرام صادقی نویسندگان معناگرا بودند، افزود: اما مهم است که هر درونمایه را نویسنده با چه فرمی ارائه میکند، نویسنده در این اثر فرم متفاوتی دارد و شروع خوب را در ملکوت میتوان برای علاقهمندان به داستاننویسی پیشنهاد کرد.
این نویسنده با اشاره به اینکه کتاب در ۶ فصل ارائه شده که نویسنده در فصل نخست به حلول جن اشاره دارد، گفت: برخورد بیپیرایه نویسنده با این کلمه متفاوت با آثار دیگر نویسندگان است، سطر نخست فوقالعاده بوده و قلاب بسیار عالی برای نگه داشتن مخاطب در داستان است.
صاحب اثر «شیهه» تصریح کرد: روایت و خردهروایت و درهم تنیدگی روایت باعث میشود وقتی خواننده سراغ کتاب میرود نمیتواند به راحتی از کتاب دست برداشته و به اصطلاح آن را زمین بگذارد و موضوعات شبیه دو امدادی است، نویسنده بسیار عالی عمل میکند و این خلا امروز نویسندگی در ایران است.
متاجی با اشاره به اینکه ساختار خوب و منسجم کتاب باعث شده در کنار بوف کور قرار گیرد، درباره ویژگی ساختاری و روایت ملکوت، ادامه داد: این روایت به راحتی ایجاد نشده و نویسندگی پیرنگ ایجاد کرده است، نویسنده تکنیکگرا بوده و ساختار داستان برایش مهم است و مخاطب میداند نویسنده موضوعی را رها نمیکند.
وی با بیان اینکه در پیرنگ شروع، عدم تعادل مهم است که گسترش و تعلیق را با خود میآورد و پس از اینها گرهافکنی، نقطه اوج، گره گشایی و پایانبندی را به همراه دارد، خاطرنشان کرد: شروعی خوب است که ۲ ویژگی نو بودن و قابلیت گسترش داشته باشد، قابلیت گسترش نیازمند عنصر ناپایداری است و حلول جن در فرد، عنصر ناپایدری است.
این نویسنده با اشاره به اینکه بزرگترین ویژگی عدم تعادل این است که مدام سوال به وجود میآورد، اظهار کرد: هنر اصلی نویسنده در این داستان، تعلیق است که اطلاعات را پلکانی به مخاطب ارائه میدهد، مخاطب را تشنه نگه میدارد تا همراه باشد.
متاجی افزود: از شگردهایی که تعلیق را میسازد ارائه پلکانی اطلاعات است، در عنصر تعلیق مخاطب میخواهد دست نویسنده را بخواند اما این مسئله در ملکوت اتفاق نمیافتد و ماجراهای دیگری شروع میشود و این رئالیسم جادویی است.
وی با اشاره به اینکه دوراهی، اصلیترین عنصر تعلیق است، گفت: ناخوشایندترین عنصر تعلیق در رمانهای عامهپسند عشق میان دختر و پسر است و پدری که مخالفت میکند و مخاطب با خواندن داستان میخواهد بداند پایان این عشق به کجا میانجامد.
متاجی با بیان اینکه بعد از تعلیق به اوج داستان میرسیم، تصریح کرد: نقطه اوج داستان جایی است که گرهگشایی شده و پس از آن پایانبندی است، نویسندگان مدرن ریسک نمیکنند چون نوشتن پایانبندی خوب کار سختی است اما بهرام صادقی پایانبندی زیبایی نوشته است و نقطه اوج داستان در فصل سوم است که دکتر حاتم برای فرد ناشناس تشریح میکند که چه کارهایی انجام داده است.
وی با اشاره به اینکه این کتاب قابلیت تبدیل به نمایشنامه دارد چون چند صحنه بیشتر ندارد، گفت: فقط با عناصر داستان نمیتوان داستان قوی نوشت باید پیرنگ باشد تا عناصر داستان به کمک بیایند و دیالوگ در این داستان بسیار مهم است.
نظر شما