دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۸
سیاست‌گذار باید بازار کتاب درباره فلسطین ایجاد کند

کارشناس کتاب کودک گفت: اگر سیاست‌گذار می‌خواهد کاری کند، هم جنبه اسنادی و پژوهشی را باید فراهم کند و هم جنبه تشویقی را ایجاد و هم اینکه خودش ناشران را سرخط کند. ناشر دنبال بازار است؛ خب، شما بازارش را ایجاد کن.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدی تیموری: در بخش اول نشست «بررسی آثار کودک و نوجوان ایرانی با موضوع فلسطین» با حضور علی‌الله سلیمی و امیرحسین تفرشی که در حوزه کتاب کودک و نوجوان به‌ویژه ادبیات مقاومت فعال هستند، موضوعاتی همچون تعداد بسیار کم آثار تألیفی کودک و نوجوان با موضوع فلسطین، توجه نه‌چندان مناسب ناشران به امر تولید و توزیع کتاب درباره مسئله مهم فلسطین و روایت زندگی فلسطینی‌ها به‌ویژه کودکان و نوجوانان فلسطینی برای کودکان و نوجوانان ایرانی، کمبود منابع معتبر و مناسب درباره فلسطین و در دسترس نبودن آن‌ها تا نویسندگان از آن استفاده کنند و بهره‌نبردن از ظرفیت جایزه‌ای بزرگ برای فلسطین در عرصه جهانی، مطرح شد.

در این گزارش به ادامه مباحث مطرح‌شده در این نشست می‌پردازیم.

کار سفارشی در موضوع فلسطین، لزوماً اثر بدی نمی‌شود

امیرحسین تفرشی: این کاملاً درست است که کار سفارشی لزوماً کار بدی نیست؛ درواقع مهم این است که آیا آن کسی که سفارش داده است، درست مطلب را فهمیده که باید چه چیزی را سفارش دهد یا نه؟ و اینکه کسی که به او سفارش داده‌اند، آیا متخصص و اهل آن کار بوده است؟ اگر جواب بله باشد، هیچ اشکالی ندارد. به نظرم حتی کسی که برای دل خودش کاری می‌کند، به سفارش دلش کار کرده است. سیاست‌گذار باید بلد باشد چطور تولیدکننده کتاب یا هر محصول فرهنگی دیگری را راهبری کند؛ حتی اگر به تولیدکننده حرفه‌ای هم کاری را سفارش می‌دهد، باز هم باید طوری شرایط قرارداد را تعیین کند که آن تولیدکننده ترغیب شود دائماً کیفیت کار را بهتر و بهتر کند.

علی‌الله سلیمی: اگر سفارش‌دهنده هم حرفه‌ای باشد، کارشناس‌هایی را می‌آورد و به تولیدکننده می‌گوید من به تو سفارش می‌دهم اما کارشناسان ما باید کیفیت کار را تأیید کنند. سفارش‌دهنده باید معیارهایی را تعریف کند و انتظارات خود درباره کیفیت را هم گوشزد و پذیرش اثر را منوط به تأیید کارشناس کند. در این شرایط است که می‌شود نتیجه خوبی از سفارش گرفت.

سیاست‌گذار باید بازار ناشران را درباره موضوعات مهم مثل فلسطین ایجاد کند

امیرحسین تفرشی: مگر به جز مسئله فلسطین، مسئله خلیج فارس برایمان مهم نیست؟ مسئله حجاب برای ما مهم نیست؟ مگر خود انقلاب برایمان مهم نیست؟ حالا کتاب، یکی از انواع صنایع فرهنگی است. صنایع فرهنگی گستره وسیعی دارد. از پوشاک تا اسباب‌بازی و بازی رایانه‌ای و… را شامل می‌شود. چرا این‌ها را جدی نمی‌گیریم؟ شما بروید از ناشران بپرسید کتاب کودک درباره خلیج فارس چه دارند. تک‌وتوک وجود دارد یا از آن‌ها بپرسید در مورد «هامون» یا درختان یا مساجد ایرانی چه کتابی دارند. به‌ندرت وجود دارد. من که خودم کارشناس کتاب کودک هستم به‌ندرت می‌بینم. این مقولات که دیگر متعلق به خودِ ایران است؛ یعنی مربوط به کشوری دیگر هم نیست. درباره کشور خودمان و هویت خودمان و چالش‌های اجتماعی‌مان از جمله حجاب، اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی و… است. در این موارد معدود کتاب داریم؛ چه برسد که بپرسیم چند کتاب خوب داریم؛ یعنی اگر سیاست‌گذار می‌خواهد کاری کند، هم جنبه اسنادی و پژوهشی را که گفته شد باید فراهم کند و هم جنبه تشویقی را ایجاد و هم اینکه خودش ناشران را سرخط کند. ناشر دنبال بازار است؛ خب، شما بازارش را ایجاد کن. یکی از حلقه‌های مفقوده که ما داریم، مروج کتاب است. شما هیچ کاری نمی‌توانی بکنی؟ پیرامون یک کتاب فلسطینی خوب، مروجان دغدغه‌مند را سر خط کن، همه بروند روی آن کتاب کار کنند و رویداد و مسابقه برگزار کنند.

سفارشی‌نویسی وقتی آسیب می‌زند که کار به اهل فن سپرده نشود

علی‌الله سلیمی: عنوان سفارشی‌نویسی در کشور ما در سال‌های اخیر بد جا افتاده است؛ یعنی سفارشی‌نویسی یک‌جور پیش‌داوری و بار منفی همراه خود دارد که افراد فکر می‌کنند حتماً با یک کار ضعیف مواجه هستند؛ ولی من فکر می‌کنم لزوماً به این شکل نیست. فکر می‌کنم آدم‌هایی که این‌طور کار می‌کنند باید نگاه حرفه‌ای داشته باشند. ما نویسندگان قَدَر و بسیار بزرگی داریم. پژوهشگرانی داریم که در کار خود خبره هستند. اگر کار به کاردان سپرده شود، از دل آن آثار خوبی در خواهد آمد. گاهی شما ۱۰ کار سفارش می‌دهید و احتمال دارد پنج کار کیفیت متوسط داشته باشد؛ ولی یکی دو اثر ممتاز بین آن‌ها خواهد بود. طبیعی هم است؛ حتی وقتی یک ناشر ۲۰ اثر چاپ اول عرضه می‌کند، همه آن ۲۰ اثر درجه یک نیستند. شاید دو سه اثر ممتاز بین آن‌ها باشد؛ بنابراین به نظر من، ذات سفارشی‌نویسی بد نیست؛ بلکه زمانی این اتفاق می‌تواند آسیب‌زا باشد که کار به اهل فن سپرده نشود؛ یعنی به کسی سفارش دهند که کارش این نیست. به طور کلی در حوزه هنر، ما آثار خیلی ارزشمند و بزرگی داریم که اصطلاحاً سفارشی بوده‌اند. وقتی ۱۰ کار سفارش داده می‌شود، بالاخره از دل آن‌ها چند کار خیلی ارزشمند و ماندگار بیرون می‌آید. این برمی‌گردد به همان انگیزه‌دادن به نویسنده که امیرحسین تفرشی نیز اشاره کرد. وقتی نویسنده‌ای خیالش راحت باشد که قرار است حق تألیف خودش را بگیرد و نگران چیزهایی مانند گشتن به دنبال ناشر و این‌طور مسائل نباشد، با خیال راحت کار خود را می‌کند. ضمن اینکه معمولاً بسیاری از نویسندگان وقتی در حال نوشتن اثری هستند، همزمان به سلیقه ناشر هم فکر می‌کنند؛ یعنی دست به نوعی خودسانسوری می‌زنند؛ بنابراین فکر می‌کنم اینجا به صورت غیرمستقیم امر سفارشی‌بودن رخ می‌دهد. نویسنده با خود می‌گوید اگر قرار باشد کار را به این ناشر بدهم، ناشر فلان انتظار را دارد؛ بنابراین خود نویسنده به طور غیرمستقیم سعی می‌کند خودش را با سلیقه ناشر وفق دهد.

زاویه‌دید در کتاب‌های کودک و نوجوان درباره فلسطین، بسیار مهم است

امیرحسین تفرشی: برحسب هر رده سنی‌ای که داریم برای آن اثر با موضوع فلسطین تولید می‌کنیم، نوع مواجهه ما باید متفاوت باشد. شاید مثلاً برای یک خردسال موضوع فلسطین و اسرائیل چندان ملموس نباشد؛ بنابراین باید به سراغ ادبیات غیرمستقیم برویم: به سراغ وجه ظلم‌ستیزی، تسلیم‌نشدن، امید، همدلی، وحدت و…. برای هر رده سنی باید به سراغ چیزی برویم که متناسب با فضای زیست او باشد. مستقیم یا غیرمستقیم بیان‌کردن مسئله فلسطین تفاوت دارد؛ به‌خصوص در آثار درباره فلسطین زاویه‌دید مهم است. شما اگر زاویه‌دیدتان درست باشد، اثر مستقیم از اثر غیرمستقیم تأثیر بیشتری دارد. مثال می‌زنم؛ اگر از دید یک کودک فلسطینی رنج‌دیده داستان را روایت کنید، دردمندی آن کودک بسیار بر مخاطب اثرگذار است. لازم نیست که همه آثار غیرمستقیم باشند؛ مخصوصاً که حالا همه دنیا توجه‌شان جلب شده و درگیر موضوع شده‌اند, بنابراین لازم نیست داستان را ببریم و در چند لایه به صورت غیرمستقیم روایت کنیم.

برای کودکان قصه بگوییم؛ با قصه می‌توان کودک ایرانی را به کودک فلسطینی نزدیک کرد

علی‌الله سلیمی: در حوزه ادبیات داستانی و نوشتن برای کودکان، مخصوصاً درباره موضوعاتی که لازم است پیامی پیرامون آن منتقل شود، باید در وهله اول قصه بگوییم. پیش از هر چیزی ما باید قصه بگوییم. کودک با قصه ارتباط برقرار می‌کند. ما باید یک خط داستانی داشته باشیم؛ خط داستانی کودک را جذب می‌کند. آن‌وقت پیام را در لایه‌های دوم و سوم منتقل می‌کنید. اگر اثری از بار قصه خالی باشد، پیام رو می‌آید و جنبه شعاری پررنگ‌تر می‌شود و مخاطب را از خود دور می‌کند؛ بنابراین مهم است وقتی نویسنده دارد برای مخاطب کودک، آن هم یک کودک ایرانی، کاری را که پیام‌محور است انجام می‌دهد، از یک‌سری از نشانه‌ها کمک بگیرد. به عنوان مثال بسیاری از وجوه رفتارهای کودکانه، مشترک است؛ یعنی یک بچه فلسطینی هم به همان اندازه بچه ایرانی، به بازی نیاز دارد و بازیگوش است و از تنقلات خوشش می‌آید. می‌شود این وجوه مشترک را که در همه انسان‌ها فارغ از نژاد و مذهب و موقعیت جغرافیایی، مشترک هستند، پیدا کرد. با استفاده از این وجوه و عناصر مشترک، کودک ایرانی خواه‌ناخواه با کودک فلسطینی هم‌ذات‌پنداری می‌کند. وقتی هم‌ذات‌پنداری کرد و جذب قصه شد، در لایه‌های بعدی ما شرایط زندگی کودک قصه را برایش باز می‌کنیم. اینجاست که مخاطب کودک، دوست جدیدی پیدا کرده که شبیه خود اوست. از بازی خوشش می‌آید، مثلاً به فوتبال و رونالدو علاقه دارد و خیلی چیزهای مشترک دیگر بین بچه‌های دنیا؛ ولی محل زندگی او جای دیگری است. او ساکن فلسطین است. در اینجاست که کودک با خود می‌گوید چرا این دوست من آنجا با مشکل روبه‌روست؟ قصه‌اش چیست؟ یعنی علاقه‌مند می‌شود که موضوع را پیگیری کند؛ بنابراین در وهله اول ما از عناصری که بین همه کودکان دنیا مشترک است، استفاده می‌کنیم. در وهله دوم قصه طراحی می‌شود و در لایه سوم است که ما شرایط کودک قصه را برای مخاطب کم‌کم باز می‌کنیم و او را علاقه‌مند می‌کنیم برود و موضوع را پیگیری کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط