سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدی تیموری: هنگامی که تلویزیون و شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی پُر شد از اخبار طوفان الاقصی، شاید فکر نمیکردیم که عظمت این مسئله به اینجا برسد و پیام و درونمایهاش تمام دنیا را مال خود کند و بهویژه ذهن بیشتر مردم کشورهای دیگر را به سوی مردم فلسطین بکشاند؛ اما حالا در این زمان که چندماهی است از طوفان الاقصی گذشته، مطمئنتر شدهایم که مسئله فلسطین چقدر مهم و اساسی است برای جهان و جوامع انسانی. دغدغه مسئله فلسطین وقتی عظیمتر میشود که هرروز شاهد شهادت کودکان و نوجوانانی هستیم که با آرزوهای کوچک و بزرگشان زیر آوار میمانند؛ ولی حتی تنِ بیجانشان هم امید را فریاد میزند و پیروزی را ندا میدهد.
حالا که مسئله فلسطین و موضوع تمام آنچه که بر مردم این سرزمین گذشته است، اینقدر با حوزه کودک و نوجوان آمیخته شده، در صنعت نشر کشورمان بهویژه حوزه کتاب کودک و نوجوان چه انجام دادهایم و چه نکردهایم؟ دستاوردمان چیست؟ ارزیابی کلی در این حوزه با موضوع فلسطین به چه صورت است؟ با توجه به این پرسشها و بنا به رسالت رسانهایمان در حوزه کودک و نوجوان، نشستی با موضوع «بررسی آثار کودک و نوجوان ایرانی با موضوع فلسطین» با حضور امیرحسین تفرشی، پژوهشگر کتاب کودک و نوجوان و علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی کتاب کودک و نوجوان برگزار کردهایم که بخش اول آن را در این مطلب میخوانید:
تعداد آثار تولیدشده با موضوع فلسطین بسیار کم است
امیرحسین تفرشی: تعداد بسیار کمی کتاب کودک و نوجوان ایرانی درباره فلسطین وجود دارد؛ من از ابتدای طوفان الاقصی در اینباره جمعآوریای انجام دادم. اگر از قبل انقلاب تا الان را در نظر بگیریم، شاید با موضوع فلسطین حدود ۱۲ عنوان کتاب در گروه سنی «الف» و «ب» و همین حدود هم در گروه سنی «ج» و «د» داشته باشیم؛ جدای از اینکه کیفیت این آثار چگونه است. کارهایی هم که قبل از انقلاب تولید شدهاند، عموماً کارهای کوچک با تعداد صفحات کم بودهاند. در آن دوران، مرحوم انصاریان از ترس اینکه ساواک به سراغش نیاید، داستانهایی را که نوشته بود به اسم ابوحامد چاپ میکرد و نام خودش را به عنوان مترجم ذکر میکرد. جالب است که تصویرگری آن کارها را محمدرضا شریفینیا انجام داده است.
جلوتر که میآییم دفتر نشر فرهنگ اسلامی، مجموعه «قصههای کودکان فلسطین» را عرضه میکند که صلاحالدین احمد لواسانی آنها را ترجمه کرده است. این قصهها از کارهای زکریا تامر است. بعدتر کانون در دهه ۶۰، چند کار کودک درباره فلسطین عرضه کرد: از جمله تاریخ مصور فلسطین. همچنین علیرضا امامی چند کار گردآوری از آثار و دستنوشتههای خود کودکان فلسطینی داشته است. بعدها بعضیهای دیگر هم، کارهایی در این حوزه صورت میدهند، مخصوصاً پس از هر جنگی که اتفاق میافتد. چه سال ۲۰۱۴ و چه سال ۲۰۲۱ که حماس و جهاد با اسراییل جنگیدهاند، کارهای مقطعی انجام شده است؛ مثل «خواهرم پرنده شد» از بابک نیکطلب که اشعاری از شاعران مختلف جمعآوری کردهاند و مجموعه خوبی است و تصویرگری قشنگی هم دارد یا بعضی از ناشران دیگر هم رمان کار کردهاند. مثلاً افق «یک تکه زمین کوچک» را کار کرده است. بعضیها هم در حوزههای دیگری مانند تاریخ و فرهنگ فلسطین کار کردهاند؛ مثل «حوالی مبارک» کانون پرورش فکری یا «بیتالمقدس» انتشارات مدرسه یا کارهای انتشارات سایان که آنها هم قبلاً درباره تاریخ یهود و تاریخ فلسطین دایرهالمعارف مصور کار کرده بودند. تمام اینها مجموعه زیادی را تشکیل نمیدهد. با وجود اینکه مسئله فلسطین چه برای حکومت و چه برای مردم اهمیت زیادی دارد؛ اما تعداد آثار تولیدشده خیلی کم است. باید دید در آینده چه میشود.
نویسندگان آثار بزرگسال برای کودکان از فلسطین مینویسند؛ این درست نیست
علیالله سلیمی: علیرغم جایگاه و اهمیت مسئله فلسطین، در حوزه کتاب به اندازه کافی به این موضوع پرداخته نشده است. قضیه فلسطین چندین دهه را شامل میشود و اگر در این چند دهه، به اندازه کافی کتاب چاپ شده باشد، ما باید آثار درخور توجهی داشته باشیم، در حالی که اینطور نیست. اگر اتفاقی هم افتاده و کتابی تألیف شده، بیشتر همت شخصی نویسندگان بوده است؛ یعنی نویسندهای شخصاً به موضوع علاقهمند بوده و تحقیق و پژوهشی کرده و در نهایت هم اثری بیرون داده است. این هم در هجوم آن حوادثی که اتفاق میافتد، به حاشیه میرود و دیده نمیشود.
آشنایی خودِ من با مجموعه ادبیات فلسطین به واسطه مجموعه داستانی بود که سوره مهر چاپ کرده بود؛ اما در آنها علیرغم اینکه شخصیت داستان یک کودک بود ولی موضوع بزرگسالانه بود و نثر و لحن و ادبیات کتاب هم برای بزرگسالان بود. به نظرم ما در وهله اول، نویسندهای مدنظرمان است که مهارتش در نویسندگی کودک و نوجوان تثبیت شده و یک نویسنده کودک و نوجوان باشد، بعد این نویسنده بیاید برای مخاطب با موضوع فلسطین داستان بنویسد. آنهایی که داستان درباره فلسطین نوشتهاند به قول معروف، نویسنده قَدَر در حوزه کودک و نوجوان نیستند. طرف میتواند نویسنده بزرگسال هم باشد؛ حالا یک کاری هم برای کودکان نوشته است. خب، این نویسنده طبعاً آن جامعه کودکان را اقناع نمیکند؛ یعنی قشر کودک و نوجوان طبیعتاً به آثاری نیاز دارند که به قلم یک نویسنده کودک و نوجوان باشد؛ بنابراین اگر هم در این سالها آثار پراکندهای با موضوع فلسطین داشتهایم، گاهی به قلم نویسندگان بزرگسالی بوده است که لابهلای کارهای دیگرشان، یک کاری هم برای کودکان نوشتهاند. ما با یک مشکل اینشکلی هم مواجه هستیم.
راهرفتن ناشران بر لبه تیغ؛ نمیشود هم درباره فلسطین کتاب چاپ کرد و هم هولوکاست!
امیرحسین تفرشی: چه در موضوع فلسطین و چه در ادبیات پایداری یا بیداری یا ادبیات آزادگی که معروف شده است، چند عنصر اصلی وجود دارد و این به داراییهای درونی بچهها بر میگردد. اگر بخواهیم نام ببریم یکی امید است، یکی خودباوری و خودکارآمدی است و دیگری خوشبینی و مواردی دیگر. اگر ما بخواهیم تفاوتی احساس کنیم باید به این داراییهای درونی رجوع کنیم. ضمناً در زمینه فلسطین اگرچه گفتیم که آثار کم است؛ ولی این نقد هم میتوانیم به ناشران داشته باشیم که چرا با وجود اینکه احتمالاً فلسطین برایشان مهم بوده است، آثار هولوکاست چاپ کردهاند؟ متأسفانه به همین اندازه که گفتم آثار مستقیم درباره فلسطین داریم، تقریباً مستقیماً درباره هولوکاست هم کتاب داریم. «کتابدار آشوییتس»، «سنگها در آب»، «کتاب دزد» و… همه آثاری هستند که چه برای نوجوانان و چه برای قشر بزرگسال با موضوع مظلومیت یهود چاپ شدهاند.
ناشر به بازار کار دارد؛ هر چه بازار تقاضا داشته باشد او عرضه میکند ولی بعضی مواقع، فهم ناشر از مسئله درست نیست؛ یعنی مثلاً میرود در سایت آمازون جستوجو میکند و میبیند اکنون «کتاب دزد» یا «کتابدار آشوییتس» مطرح هستند، فیلمشان هم که هست، پس من بروم آن کتابها را چاپ کنم. دیگر نگاه نمیکند که درونمایه این فیلم درباره چیست. ما همین الان، ناشری داریم که درباره فلسطین کتاب چاپ کرده است، از آن طرف برای هولوکاست هم کتاب چاپ کرده. چرا؟ برای اینکه بازارش اقتضا کرده است. با همین منطق بازار، حالا ما واقعاً توقع داریم در این چندماهی که طوفان الاقصی اتفاق افتاده و بیداری جهانی در اثر صبر این مردم ایجاد شده است، همین امسال یا دستِ کم، سال بعد تا نمایشگاه کتاب، هر ناشری دو کار درباره فلسطین تولید کرده باشد. اصلاً مسئله فلسطین در جهان مسئله روشنفکری است؛ مسئلهای نیست که بگوییم صرفاً دینی یا اعتقاد ماست. ناشر اگر به تقاضا هم که نگاه کند، اکنون تبِ موضوع فلسطین است.
نمیتوان بدون وجود اطلاعات جامع و مطالعات معتبر، درباره کودک فلسطینی کتاب نوشت
علیالله سلیمی: اگر منِ نوعی به عنوان یک نویسنده، بخواهم اطلاعاتی راجعبه فلسطین بهدست بیاورم جای مشخصی را برای مراجعه نمیشناسم. اگر هم باشد به این راحتی در دسترس نیست. من فکر میکنم اگر قرار باشد سیاست فرهنگی در این زمینه شکل بگیرد، در مرحله اول باید یک مرکزی وجود داشته باشد که پاتوق نویسندهها شود. نویسندگان، راحت به آنجا مراجعه و کتابهای مدنظر خود را پیدا کنند؛ چون برای ما نویسندگان ایرانی تجربه سفر به سرزمینهای اشغالی فراهم نیست. طبعاً ما به منابعی احتیاج داریم. از یک نویسنده نمیشود خیلی انتظار داشت راجعبه کودک فلسطینی کار کند بدون اینکه مطالعاتی داشته باشد.
گاهی شاید نیت یک نویسنده این نباشد؛ ولی میرود راجعبه فلسطین چیزی مینویسد که جواب عکس میدهد و اصلاً موضوع از این زاویه مدنظر نبوده است. خب، به هر حال ما راجعبه فلسطین قرائتهای مختلفی داریم. طرف مقابل هم سعی میکند قرائت خودش را غالب کند؛ آن قرائتی که فلسطین را به شکلی دیگری ترسیم میکند؛ بنابراین احتمال دارد ما در دسترسی به منابع هم دچار اشتباه شویم. مثلاً من میخواهم درباره فلسطین کاری انجام دهم، میروم به منابعی رجوع میکنم که آن منابع حتی ذهن مرا خراب میکند؛ یعنی سرنخ اشتباه به من میدهد؛ درنتیجه بهنظرم جا دارد ما یک مرکز معتبری داشته باشیم که منابع مناسبی در آن وجود داشته باشد تا نویسندگان به آنجا بروند، مطالعات لازم را صورت دهند و از نظر کارشناسان هم بهره ببرند. بالاخره نویسنده خودش کارشناس نیست؛ این را باید در نظر داشته باشیم. منظورم از نویسنده، داستاننویس است. البته بیشتر کتابهایی که درباره فلسطین تولید شدهاند کارهای پژوهشی و تاریخی هستند؛ اما من از زاویه ادبیات داستانی دارم به موضوع میپردازم. یک نویسنده رمان لزوماً کارشناس نیست. او میخواهد خلاقیتی به خرج بدهد و برای این کار به منابع معتبری احتیاج دارد. آن منابع گاهی به راحتی در دسترس نیست.
چرا اینهمه سال جایزه ادبیات فلسطین نداشتهایم؟
امیرحسین تفرشی: وقتی داعش آمده بود و حاجقاسم با نیروهای قدس مقابل آنها ایستاده بود، میگفتند آقای شاعر تو برای مدافعان حرم شعر بگو. خب، شاعری که در اینجا نشسته است که نمیتواند. او باید برود در سوریه تا بتواند شعر بگوید و البته یکسریها را هم واقعاً به سوریه بردند. درواقع، شاعر باید در حال و هوا قرار بگیرد یا الان و پس از شهادت حاجقاسم، نویسنده باید از دسترسیهایی که مکتب حاجقاسم به اسناد مرتبط با ایشان فراهم میکند، بهرهمند شود و بتواند پژوهش کند تا درست بنویسد؛ وگرنه کار تکراری درمیآید.
در مورد فلسطین جدا از اینکه اسناد چطور میتواند به دست نویسندگان برسد، مسئله مهم دیگر این است که ما اصلاً چه مشوقی برای نویسندگان در نظر گرفتهایم؟ یهود در حوزه ادبیاتش جایزه «سیدنی تیلور» دارد. جایزه ادبیات یهود چند دهه است که دارد برگزار میشود و متأسفانه بعضی آثار برگزیده آن در حوزه ترجمه به داخل کشور ما آمده است و حتی با همان لوگو که یک ستاره یهود است، چاپ میشود. البته در حوزه کودک بیشتر به فرهنگ یهود میپردازند؛ مثلاً «یک داستان محشر»، یک اثر شاخص و برگزیده جایزه سیدنی تیلور است، ولی به بزرگسال که میرسد دیگر کامل هولوکاست در آن هویداست. باید بپرسیم چرا ما در ادبیات فلسطین جایزه جهانی نداریم؟ تازه یکی دوسال پیش، در سال ۱۴۰۱، جمعی از نویسندگان عرب در کنار هم جمع شدند و یک جایزه جهانی را شکل دادند و حالا دبیرخانه آن در دست مجمع ناشران قرار گرفته است. چرا اصلاً اینهمه سال، جایزه ادبیات فلسطین نداشتهایم؟
نظر شما