پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۰
هدف شهید بهشتی از ورود به عرصه فرهنگ چه بود؟/ اسنادی که لانه جاسوسی منتشر کرد

آثار و تألیفات آیت‌الله بهشتی در کمال سادگی، قابل فهم و در عین حال با نوعی ذوق و سلیقه نوشته شده است. وی از معدود افرادی بود که در تدوین ایدئولوژی اسلامی به ویژه در زمینه حکومت نقش مؤثری داشت.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تاریخ نهضت اسلامی ایران سرشار از شخصیت‌ها و افرادی است که با مجاهدت‌ها و اقدامات خود نقش مهمی در پیروزی این نهضت ایفا کردند. یکی از این شخصیت‌ها، شهید مظلوم آیت‌الله دکترسیدمحمد حسینی بهشتی است. آیت‌الله بهشتی از چهره‌های درخشان فکری و سیاسی بود که انقلاب اسلامی به تاریخ اسلام هدیه کرد. شخصیت پرنفوذ آیت‌الله بهشتی در آن است که از یک سو همواره بر لزوم تشکیلات منسجم تاکید می‌ورزید و در تحقق آن می‌کوشید و از سوی دیگر، علاوه بر به کار بردن خط‌مشی سیاسی، الگوی فرهنگی و تربیتی را هم در دستور کار خود قرار داده بود. به همین جهت می‌توان شهید آیت‌الله بهشتی را یکی از معماران بزرگ تجدید بنای تفکر انقلابی و تشکیلاتی نهضت اسلامی ایران به شمار آورد، زیرا وی در لوای رهبری امام خمینی (ره) به هدایت انقلاب در جهت اسلام پرداخت. به موازات این تأثیر شگرف، دشمنان انقلاب اسلامی به‌ویژه منافقین با تبلیغات گسترده ابتدا به ترور شخصیت وی در جهات مختلف پرداختند و آخرالامر کینه شیطانی خود را در ترور ایشان و جمع کثیری از شخصیت‌های برجسته و انقلابی به منصه ظهور رسانده و در هفتم تیر سال ۱۳۶۰ با بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی آن بزرگ مرد و یارانش را به شهادت رساندند.

آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی از روحانیون برجسته و مؤثر در انقلاب اسلامی ایران بود و مسئولیت‌های مهمی ازجمله دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، نایب رئیس مجلس خبرگان، ریاست دیوان عالی کشور، دبیر شورای انقلاب را عهده داشت. وی دارای دکترای رشته فلسفه بود و از معروف‌ترین چهره‌های معتقد و مدافع اندیشه‌های امام خمینی به‌شمار می‌رفت. اندیشه‌ها و تلاش‌های بی‌وقفه ایشان در شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران و در تأسیس ارکان اصلی حکومت اسلامی بسیار موثر بود. ایشان از روحانیون بسیار فعالی بود که قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران خدمات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیاری را در کارنامه خویش دارد. آیت‌الله بهشتی و بیش از هفتاد تن از یارانش در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شده و به شهادت رسیدند.

آثار و تألیفات آیت‌الله بهشتی در کمال سادگی، قابل فهم و در عین حال با نوعی ذوق و سلیقه نوشته شده است. وی از معدود افرادی بود که در تدوین ایدئولوژی اسلامی به‌ویژه در زمینه حکومت نقش مؤثری داشت. آثار او در این زمینه از محتوایی غنی و نیرومند برخوردار است و در آن دیدگاه‌ها و نقطه نظرات به روشنی ملاحظه می‌شوند. همه آثار و تألیفاتی که از او باقی مانده‌اند از این ویژگی برخوردارند. این تالیفات به گونه‌ای هستند که هرکدام بر پایه نیاز زمان تهیه شده‌اند. اگرچه بسیاری از گفته‌ها و نوشته‌های آیت‌الله بهشتی به صورت کتاب عرضه نشده، و حتی جمع‌آوری و تدوین نشده‌اند، اما تعدادی از آنچه به صورت کتاب و مجله در اختیار است، می‌توان بدین شرح نام برد: مبانی نظری قانون اساسی، حق و باطل از دیدگاه قرآن، سرود یکتاپرستی، دکتر شریعتی جست و جوگری در مسیر شدن، بهداشت و تنظیم خانواده، بایدها و نبایدها، آزادی و هرج و مرج و زورمداری، نقش آزادی در تربیت کودک، ولایت و روحانیت در اسلام و در میان مسلمین، شناخت دین، شناخت اسلام، محیط پیدایش اسلام، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، پیامیری از نگاه دیگر، نماز چیست، شب قدر، شناخت عرفانی، کدام مسلک، مالکیت، نماز چیست؟ یک قشر جدید در جامعه، مبارز پیروز، نقش دین در زندگی انسان و شناخت از دیدگاه قرآن.

هدف عمده آیت‌الله بهشتی از ورود به عرصه فرهنگ

آغاز فعالیت‌های فرهنگی شهید آیت‌الله بهشتی از سال ۱۳۳۰ بود که حرکتی جدید و بی‌سابقه در میان طلاب درس‌خوانده قم به شمار می‌رفت. هدف عمده آیت‌الله بهشتی از ورود به عرصه فرهنگ و فعالیت در این محیط، تماس با فرهنگیان و محیط فرهنگی کشور بود و از ثمرات خاص این دوره بسته شدن نطفۀ حرکت بسیار مؤثری است که در زمینۀ کتاب‌های تعلیمات دینی مدارس، برنامه‌ریزی برای تغییر بنیادی آنها و عرضۀ اندیشۀ نوین اسلامی به دانش‌آموزان در تمامی کشور شکل گرفت. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آیت‌الله بهشتی به این نتیجه می‌رسد که ضعف اصلی جنبش ملی شدن صنعت نفت، عدم کادرهای ساخته شدۀ مناسب بود و همین امر سبب شد که وی تصمیم به آغاز یک حرکت فرهنگی بگیرد. از این روی در سال ۱۳۳۳ به همراهی جمعی اقدام به تأسیس دبیرستانی به نام «دین و دانش» در قم کرد و مسئولیت مستقیم آن را تا سال ۱۳۴۲ بر عهده گرفت. آیت‌الله بهشتی در مورد ایجاد این مدرسه می‌گوید: «در آن موقع این طور به ذهنم رسید که برای ساختن کادرها یک واحد نمونۀ فرهنگی به وجود بیاوریم در آنجا نوجوان‌ها را آن طور که فکر می‌کنیم بسازیم و در قم دبیرستان دین و دانش را به همین منظور تأسیس کردیم.»

این دبیرستان نخستین سنگر مبارزه علیه طرح خطرناک جدایی دو قشر اجتماعی روحانیت و دانشگاه بود. برای مقابله با این نقشه رژیم پهلوی، در این دبیرستان افکار حوزه علمیه در محیط دبیرستان ترویج می‌شد. این دبیرستان اولین تجربۀ عملی آموزش و پرورش در یک محیط دینی بود. ریاست این دبیرستان گذشته از امکاناتی که در جهت ایجاد و تماس با جوانان فراهم آورد سبب پدید آمدن یک تماس پایدار با فرهنگیان و معلمان از یک طرف و روحانیونی که در تدریس برخی از دروس با مدرسه همکاری می‌کردند، شد. از اقدامات خوب دیگری که انجام گرفت، تأسیس کلاس‌هایی برای طلاب فاضل جهت فراگیری زبان انگلیسی و برخی علوم متداول روز بود که برای بسیاری از این افراد مفید واقع شد.

در سال ۱۳۳۵ آیت‌الله بهشتی در حالی که در قم اقامت داشت برای درس به تهران می‌آمد. در این فاصله جلساتی ماهانه در یکی از منازل در تهران برگزار می‌شد و جوانان علاقه‌مند سخنرانی‌های مختلفی را که توسط افراد فاضل و متعهد در این جلسات انجام می‌گرفت پس از ضبط و پیاده کردن در مجموعه‌ای به نام «گفتار ماه» منتشر می‌کردند و شهید بهشتی نیز چند جلسه‌ای در این جمع موضوعات و مباحث جدید را مطرح کردند. محصول این جلسات سه جلد «در گفتار ماه» و یک جلد به نام «گفتار عاشورا» است. شهیدآیت‌الله مرتضی مطهری و مرحوم آیت‌الله سیدمحمود طالقانی نیز در این مجمع شرکت می‌کردند.

اما یکی از اقدامات مهمی که از سال ۱۳۳۹ در حوزه فرهنگی آغاز شد و از دیرباز مورد توجه آیت‌الله بهشتی و جمعی دیگر از علمای قم قرار داشت، اندیشه اصلاح حوزه و مقدمات کار در این زمینه بود. وضعیت نامشخص حوزه چه در زمینۀ کتاب‌هایی که مورد تدریس قرار می‌گرفت، چه در شیوه تدریس، مدرسان، طلاب و به خصوص جهت‌گیری حوزه در برخورد با مسائل مورد نیاز جامعه و همچنین تعالی اخلاقی حوزه از مسائلی بود که آیت‌الله بهشتی در پی تجارب فراوان شخصی و جمعی بدان واقف شده بود. بدین منظور جلسه‌ای همراه با سایر علما از جمله آیات عبدالرحیم ربانی‌شیرازی، علی مشکینی، احمد جنتی و غیره تشکیل شد و پس از مدتی یک برنامه بلند مدت ۱۷ ساله نوشته شد که بعداً اساس کار مدرسۀ منظریه (حقانی سابق) شد و این برنامه در آن مدرسه مورد اجرا قرار گرفت که هدف، تربیت عده‌ای از طلاب با سواد برای کارهای تحقیقاتی، مطالعه یا فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی بود.

فعالیت فرهنگی دیگر در این دوره، ایجاد «کانون دانش‌آموزان» در قم بود که مدیریت مستقیم ادارۀ این کار را شهید آیت‌الله محمد مفتح برعهده گرفت و به جایی برای تماس مستمر با جوانان و دانش آموزان تبدیل شد. در سال ۱۳۴۱ در جشن مبعثی که از سوی دانشجویان دانشگاه تهران در سالن غذاخوری دانشگاه واقع در امیرآباد برگزار شد، آیت‌الله بهشتی سخنانی را راجع به مبارزه با تخریب در اندیشۀ اسلامی ایراد کرد و در آنجا طرح یک کار تحقیقاتی اسلامی را ارائه کرد که بعداً این سخنرانی در نشریۀ «مکتب تشیع» چاپ شد. عده‌ای از دانشجویان و طلاب اصرار کردند که این کار تحقیقاتی آغاز شود و از این جهت آیت‌الله بهشتی با دعوت کردن جمعی از فضلای قم مسئله تحقیق پیرامون «حکومت در اسلام» را آغاز کرد. عنوان این کار تحقیقی و روش کار نشان دهنده اندیشۀ آینده‌نگر و پیشرو آیت‌الله بهشتی بود. این قبیل فعالیت‌های فرهنگی آیت‌الله بهشتی در این دوره زمانی سبب تماس مستمر جوانان با روحانیان شد و به دلیل ویژگی‌های خاصی که آیت‌الله بهشتی داشت، قشرهای اجتماعی مختلفی به ویژه جوانان و تحصیل‌کنندگان به وی مراجعه می‌کردند.

هدف شهید مظلوم از ورود به عرصه فرهنگ/ اسنادی که لانه جاسوسی از شهید بهشتی منتشر کرد

اسناد کامل سفارت آمریکا از شهید بهشتی

در روزهای پس از تسخیر لانه جاسوسی و تب افشاگری دانشجویان پیرو خط امام درباره تعاملات پشت پرده برخی چهره‌های میدان سیاست ایران با سفارت آمریکا و سازمان سیا، انتشار «اسناد آیت‌الله بهشتی»، یکی از محورهای جوسازی مجاهدین‌خلق و مخالفین حزب جمهوری بود. اسنادی که علیرغم اصرار شهیدبهشتی برای انتشارشان، هرگز توسط دانشجویان پیرو خط امام منتشر نشد و مسکوت ماند. در حاشیه‌ی این مسکوت‌ماندن بود که شایعات زیادی درباره تعاملات دکتربهشتی و آمریکایی‌ها توسط مخالفانش به خصوص منافقین بر سر زبان‌ها می‌افتاد.

خاستگاه این جوسازی‌ها، حرفهای مبهم اعضای نهضت‌آزادی پس از افشای تعاملاتشان با سفارت آمریکا بود که مدعی بودند در دیدارهایشان با اعضای سفارت و ژنرال هایزر «آقایان دیگری» نیز شرکت داشته‌اند. شیخ علی تهرانی، روحانی نزدیک به سازمان مجاهدین خلق و بنی‌صدر، دی‌ماه ۵۸ در نامه‌ای به امام با نام بردن از آقایان بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی نوشته بود «خوب است از اعضای شورای لانه جاسوسی بخواهند پرونده دو نفر از اینها را که با امیرانتظام شریکند ارائه دهند.»

یک سال بعد در دی ماه ۱۳۵۹ هفته‌نامه مجاهد در یادداشتی با عنوان «ماجراهای پشت‌پرده گروگانگیری» که مدعی بود به قلم یکی از دانشجویان پیرو خط امام است ادعاهایی درباره جزئیات ماجرای تسخیر سفارت امریکا منتشر کرد. یکی از مطالبی که در آن یادداشت منتشرشده بود، کلیشه‌ی چرک‌نویس ترجمه سندی متعلق به دیدار آیت‌الله بهشتی با مامورین سفارت آمریکا بود. این سلسله یادداشت نشان از دسترسی سازمان مجاهدین خلق به اسناد لانه و نفوذ بین دانشجویان پیرو خط امام داشت.

شهید بهشتی هفت تیرماه ۶۰ شهید شد، کتاب‌های متعدد اسناد لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام تا سالها بعد منتشر شد؛ اما از اسناد شهید بهشتی خبری نشد. سال ۱۳۸۷ وقتی اسناد منتشرنشده لانه جاسوسی توسط موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی منتشر شد، سه سند مربوط به شهید بهشتی نیز جزو آنها بود. این اسناد مربوط به دو دیدار رسمی او با اعضای سفارت و گزارشی از یک پرسش و پاسخ مکتوب است. برخلاف جوسازی مخالفین شهید بهشتی، این اسناد نشان می‌داد شهید بهشتی در عین حفظ مواضع از موضعی قاطع و صریح با آمریکایی‌ها گفت‌وگو کرده است. اسنادی که اگر منتشر می‌شد، دروغ بودن ادعاها و شایعات مخالفین شهید بهشتی درباره ارتباطات پشت پرده او با سفارت، برملا می‌شد.

اما ماجرای این ملاقات‌ها چه بود؟ پاییز و زمستان ۱۳۵۷ آمریکایی‌ها که احساس کردند شاه ماندنی نیست، تصمیم گرفتند با نیروهای سیاسی ایرانی ارتباط جدی‌تری بگیرند تا از فضای سیاسی ایران فهم جامع‌تری داشته باشند. دکتر بهشتی نیز یکی از این چهره‌ها بود. اولین دیدار در آخرین روزهای اسفند ۵۷ بین او و نماینده سفارت برگزار شده بود. در سند اول و در بخشی از متن گزارش سفارت آمریکا آمده است «بهشتی گفت شاید مردم ایران مطالب زیادی نخوانده باشند، ولی بسیار شنیده اند و به خوبی می فهمند که آمریکا شاه را در همه این سال‌ها بر سر قدرت نگاه داشت.سیاست های آمریکا برای مخالفان اسلامی دردسرهای زیادی ایجاد کرده است.» مامور سفارت در جمع‌بندی این گزارش نوشته بود «بهشتی آشکارا یک متفکر قوی و روشمند و یک مدیر قوی است.»

دومین سند مربوط به پاسخ‌های مکتوب شهیدبهشتی به سوالات سفارت آمریکا در اردیبهشت ۵۸ است. او در پاسخ به سوالی درباره روابط خارجی انقلاب نوشته بود «ایران می خواهد که دنیای خارج به ضدانقلابیون کمک نکرده و در امور داخلی ایران دخالت نکند. ما چیز بیشتری نمی‌خواهیم نه از آمریکا و نه از شوروی.»

سند سوم مربوط به آخرین روزهای فعالیت سفارت آمریکا در ایران است. ۵ آبان ماه، لینگن کاردار سفارت و یکی دیگر از دیپلماتهای آمریکایی یک روز پیش از دیدار با آیت‌الله منتظری در ساختمان مجلس خبرگان قانون اساسی، در همان ساختمان با آیت‌الله بهشتی دیدار می‌کنند. این سند، همان سندی است که نشریه منافقین سال ۵۹ کپی ترجمه غیردقیق آن را منتشر کرده بود. شهید بهشتی در این ملاقات در برابر ابراز حسن نیت طرف آمریکایی، بر دغدغه‌های مهم ایران مثل حمایتهای آمریکا از شاه پیش از پیروزی و اکنون که او فراری است سخن گفته و تاکید کرده بود با توجه به روابط خوب آمریکایی ها با ارتشی‌های دوران شاه، اگر تلاشی برای کودتا صورت گیرد، ما آمریکا را مسئول آن می‌دانیم.

چند روز بعد بروس لینگن، کاردار سفارت در پاورقی یکی از گزارشهای ارسالی‌اش به آمریکا درباره این دیدار چنین نوشت: «ما هفته پیش از یکی از رهبران مذهبی (ملاهای پیشتاز) در مجلس سنا درخواست ملاقات کردیم_مذاکرات جالبی بود، مردی که عمیقاً به ما ظنین بود ولی ظاهراً حاضر بود حرف‌های ما را بشنود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها