سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجان هدایت، مولف و فعال هنری: نمایش «من آنجا نیستم»، این روزها به کارگردانی «رضا آزاد دریایی» و تهیهکنندگی «سعید دادیزاده» روی صحنه تماشاخانه آفتاب در حال اجراست. متن این نمایش برگرفته از کتابی با همین نام نوشته «مهدی میرباقری» است که از ساختار قوی و محکمی برخوردار است.
مهدی میرباقری که دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره است، علاوه بر نوشتن، آثار خود را کارگردانی میکند و این امر سبب شده که جدا از توانایی نوشتاری به دِرام و جنبههای نمایشی نوشتار نیز تسلط داشته باشد. جدا از این نکته، روحِ زنده و جاری در کاراکترهای این نمایش و وضوح هریک از نقشها و حس نزدیکیای که به مخاطب القا میکند، باعث شد که این علاقه در من ایجاد شود که بخواهم سه بار این نمایش را تماشا کنم.
البته باید اشاره کرد که نمیتوان ادعا و انتظار داشت که تمام بازیهای این نمایش، بدون نقص و متعالی اجرا شدهاند اما گیرایی متن و ارتباط صحیحی که بین شخصیتها پدید آمده، این تمایل را در منِ تماشاچی ایجاد کرده که دوست داشتم به عنوان مخاطب جدیِ هنر، حس خودم را نسبت به کارکترهای نمایشِ در حال اجرا بر صحنه، واکاوی کنم.
اگرچه منظر اصلی این نوشته، بررسی نمایش «من آنجا نیستم» از دیدگاه فنِ بیان بازیگرها و نوع موسیقی اجرا شده است اما بد نیست که اشاره شود ما در این نمایش با چند زندگی متفاوت روبهرو میشویم که به قولی، شاید برای ما هم این شیوه از نگاه و زیستن، میتوانست اتفاق بیافتد یا اکنون دقیقاً در حال زیست یکی از روابط موجود در آن هستیم. میتوان با اطمینان گفت که «میچیو کاکو»، دانشمند آمریکایی ژاپنیتبار، یکی از بزرگترین نظریهپردازهای جهان، در زمینه جهانهای موازی به حساب میآید که پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام داده و در کتابِ جهانهای موازیِ او، تفسیر مفصلی در این مورد ارائه کرده است.
بر اساس این نظریه، که در نقش پررنگی در نمایش «من آنجا نیستم» دارد، شمار بسیار زیادی (شاید بینهایت) جهان وجود دارد و هرآنچه میتوانست در دنیای ما رخ بدهد و رخ نداده است، در جهانهای دیگری رخ میدهد. بر پایه این باور عامل اصلی در جدایی در هر کدام از این جهانها، انتخابهای گوناگون افراد در مورد هر پیشامدی در زندگی از جمله انتخاب مدرسه، انتخاب دوستان، انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه، انتخابهایی در شغل، همسر و بهطور کل، انتخاب برسر دوراهیها یا چندراهیها است.
در نمایشنامه «من آنجا نیستم» هم زن و مرد در هریک از پردهها، درگیر انتخاب هستند و هر تصمیم آنها، در هر نقطه که باشند، روی شیوه زندگیشان نیز تاثیر میگذارد. از این رو این همزادپنداریِ مخاطب با شخصیتها و انتخابهای مختلف آنها، به ویژه اگر پیش از تماشای این نمایش، کتاب «من آنجا نیستم» را مطالعه کرده باشند، باعث میشود که او با یافتن آگاهی بیشتر، خود را در خلال هر یک از نقشهای این نمایش احساس کند و بیاندیشد که کجای کار خود در انتخابهای زندگیاش میتوانسته به گونهای دیگر رقم بزند و کدام تصمیمش غلط یا درست بوده است و آیا اصلاً درست و غلطی در روابط و رخدادهای زندگی وجود دارد یا نه!؟
جذابیت این نمایش، با این پیشفرض که در هنگام تعویض و جابهجایی صحنه توسط کارکترها، از همان ابتدا به ما، این نشانه ارائه میشود که با خطهای مختلفی از داستانهای در هم تنیده و مرتبط و در عین حال منفک از هم سر و کار داریم. استفاده شایسته و شیطنتآمیز از الفاظ، گویشها و حتی نام بردن از مکانهای بومی به جای نامهای اصلی نمایش برای ارتباط گرفتن بیشتر مخاطب، بار دیگر مُهرِ کارگردانی رضا آزاد دریایی را بر شخصیسازی نمایش میزند.
طنازیهایِ گاه و بیگاه نقشها که رسمالخط رضا آزاد دریایی است گهگاهی باعث میشود بیننده از شکل جدی نمایش بیرون بیاید. این شیوه روایت اگرچه گاهی ممکن است به کار لطمه بزند اما گاه به ما متذکر میشود که زندگی با همه تلاطم هایی که از بیرون و درون بر ما وارد میکند، خندهدار و طنرگونه نیز هست و همین طنز همیشگی نهفته در ذات زندگی، باعث میشود روح و روان ما در مقابل طوفانهای پدید آمده از هم متلاشی نشود و رضا آزاد دریایی نیز در این نمایش، به خوبی این مورد را به مخاطب و تماشاگران نمایش، گوشزد میکند. هرچند باید بدون تعارف بیان کرد که بازیگرانِ این نمایش تا حد کمی توانستهاند انتظارات کارگردان را در تحقق این امر اجابت کنند چرا که با بررسی هر کدام از نقشها میتوان پی برد که بازیگران نیز با پی بردن به این نکته، میتوانستند با وضوح بیشتری مفاهیم پنهان در متن را ارائه کنند و در جایگاه خود درخشانتر حاضر شوند.
به غیر از «رها ترکستانی» که در تمام این چند شب، به خوبی توانست از پسِ نقش خود برآید و از لحاظ ابراز حس، تسلط به میمیک صورت و قدرت بیانِ نسبی خود، بیشتر از دیگر شخصیتها مخاطب را با خود همراه کند، دیگر بازیگران کمتر توانستند، آن طور که قطعاً در توانشان بود، مخاطب را همراه خود بکشانند و جنبههای پنهان در عمق روح هر نقش را برای آنها بازی کنند. از این رو میتوان پیشبینی کرد که «رها ترکستانی» با درخشش در این نقش و همچنین تداوم پیگیری در بازیگری، خواهد توانست آینده روشنی در این عرصه داشته باشد چرا که او در نمایش «من آنجا نیستم» هم با ورود خود به صحنه، نمایش را از رخوتِ حاکم، خارج کرد و بیننده را وادار به همراهی دوباره با قصه نمود.
اما اگر بخواهیم از زاویه تخصصی فن بیان، صدا و موسیقی، به این نمایش نگاهی داشته باشیم، بدون تعارف باید گفت تمامیِ بازیگران این اجرا نیاز به تراپیِ تمرینهای ویژه و تخصصی در بیان و صدا دارند و اگر در این وادی به اهداف بزرگ میاندیشند لازم است روی این ویژگی خود به صورت جدی کار کنند.
شکی نیست که بازیگر علاوه بر آمادگی بدنی و ذهنی، نیاز دارد تا در هنگام اجرا بر لحن و صدای خویش نیز مسلط باشد و این مهم تنها زمانی به دست میآید که تمرینات بیان و صدای خود را به صورت مستمر پیگیری نماید.
مسئلهای که اهمیت آن برای اهالی موسیقی، به ویژه خوانندگان نمایش نمود بسیار بیشتری دارد زیرا در این نمایش بعضاً شاهد بودیم که صداهایِ گرفته و خواندن های فالش در مقاطع متعدد، در کنار نوازندگی نسبتاً ناکوک، شوکهای شنیداری مکرر و شدیدی را به مخاطب حرفهای وارد میکرد که این مساله باعث میشد ارتباط او، در جدیترین لحظات، با صحنه و مفاهیم عمیق آن، قطع شود. این درحالی است که همانطور که بیان شد همزادپنداریِ مخاطب با شخصیتها و انتخابهای مختلف آنها، باعث ایجاد فضایی برای تفکر و اندیشه میگردید تا مخاطب نیز با یافتن آگاهیِ بیشتر، خود را در خلال هر یک از نقشهای این نمایش احساس کند بلکه بتواند بیاندیشد که کجای کار خود در انتخابهای زندگیاش میتوانسته به گونهای دیگر رقم بخورد.
در حالی که نوای غیرموزون ساز و آواز در بخشهای مختلف نمایش، مخاطب را از یکپارچگی با آنچه در درونش در حال رخ دادن است، خارج میگرداند. شکی نیست که موسیقی یکی از ارکان جدا نشدنی از هر نمایشی محسوب میشود و با توجه به اینکه انتظار میرود مفهوم عمیقی که در متن این نمایش جاری است، به بهترین شکل به مخاطب انتقال یابد، موسیقی نیز میتوانست نقش پررنگتری در این اجرا میداشت و شاید اگر بیشتر روی آن تمرکز میشد، این توانایی را داشت که نقطه قوتی برای این اجرا محسوب شود که این امر محقق نشد.
نظر شما