به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، محمود پاک‌نژاد از رزمندگان دوران دفاع مقدس در نشست رونمایی از کتاب «ملاقات در جزیره» درباره شهید یوسفی گفت: مصطفی یکی از شهدایی بود که تمام وجودش مملو از عشق به اباعبدالله بود و پدرانه به نیروهای خودش محبت می‌کرد.

وی تاکید کرد: از خصوصیات شهید عزیز و این مرد بزرگ، شجاعت بود. او فرد با معرفت و مومنی بود و زمانی که من وارد اطلاعات شدم در پاسگاه زید با این شهید رشد کردم.

پاک‌نژاد اضافه کرد: شهدای زیادی در دفاع مقدس داریم و بعضی شهدا عاشورای اباعبدالله را بعد از ۱۴۰۰ سال به‌روز کردند. اگر ما در دفاع مقدس توفیقی کسب کردیم از مردانگی شهدایی مثل مصطفی یوسفی بود و همرزمانی که اکنون به عنوان شهدای زنده در جمع ما هستند.

در ادامه ابراهیم یوسفی، برادر شهید مصطفی یوسفی گفت: شهید ما در مبارزات قبل از انقلاب شرکت می‌کرد و توسط ساواک دستگیر شد. بعد از مبارزه سرباز لشکر ۶۴ ارتش ارومیه شد و دو سال خدمت کرد بعد از خدمت به بسیج پیوست و به جبهه رفت. شهید مصطفی در اواسط کار به سپاه پیوست و یکی دو روز بعد از عملیات خیبر به شهادت رسید.

وی ادامه داد: این شهید قبل از شهادت مجروح شده بود و حتی به خانواده اطلاع نمی‌داد. با اینکه تحصیلات ایشان کم بود اما می‌شود با تحصیلات کم توفیق الهی نصیب کسی بشود و به معارف الهی دست پیدا کند. ایشان از شهادت خودش خبر داشت و به من و مادرم گفته بود.

یوسفی با اشاره به اینکه تولد شهید یوسفی با اذان آغاز شد و شهادتش هم با اذان بود، بیان کرد: یکی از همرزمان شهید خاطره‌ای را گفت که خیلی مطرح نشده است. او می‌گوید روزی من و مصطفی با هم بودم. نزدیک اذان ظهر بود، مصطفی رو کرد به من و گفت فکری یک مطلبی می‌گویم، از امروز تا سه روز آینده را بشمار. اینجا یک اتفاق می‌افتد و در آن اتفاق شما جانباز می‌شوید و پای راستت از زیر زانو قطع می‌شود و من هم شهید می‌شوم. فکری گفت روز سوم شد، اذان ظهر را گفتند ما رفتیم وضو بگیریم که یک گلوله توپ خورد به بچه‌ها و آن اتفاقی که مصطفی پیش بینی کرد، رقم خورد.

در ادامه منصور حیدری بیان کرد: مصطفی از عملیات رمضان تا خیبر بود تقریباً یک سال و نیم مسئول محور اطلاعات بود و مسئول محور معادل مسئول اطلاعات عملیات تیپ محسوب می‌شود.

وی با اشاره به اینکه شهدا زنده‌اند و از نیات ما خبر دارند و تک‌تک نفس‌های ما را می‌شمارند، افزود: مصطفی با اعتماد و اطمینان می‌دانست که شهید می‌شود.

هادی شریفی از همرزمان شهید مصطفی یوسفی در بخش دیگری از این برنامه گفت: کتابت خاطرات شهدا دیر شروع شد و قم نسبت به این موضوع قصور کرده است. ان‌شاءلله این کمبودها و عقب افتادگی‌ها جبران شود.

وی گفت: شهید زین‌الدین زمانی که به منطقه می‌آمد وارد بخش اطلاعات عملیات می‌شد و هیچ وقت برای نماز جلو نمی‌ایستاد و ما این یک نماز جماعت را پشت سر شهید زین‌الدین به گور بردیم.

شریفی تاکید کرد: شهید یوسفی پرقدرت، پرصلابت و مرد عجیبی بود و برای جنگ قابل اعتماد و اطمینان بود.

در پایان نجمه جوادی، نویسنده کتاب «ملاقات در جزیره» گفت: این کتاب حاصل زحمات ابراهیم یوسفی برادر شهید است. بنده فقط توفیق نوشتن آن را داشتم. از همه عزیزان خواهش می‌کنم خاطراتشان را در اختیار ناشر نویسنده قرار دهند. چون این خاطرات با گذشت زمان در ذهن زمان دچار اختلال و ابهام می‌شوند. لذا باید این خاطرات ثبت شود تا این مشکل پیش نیاید. هرچه زودتر این خاطرات در اختیار نویسنده و ناشر قرار گیرد کتاب قوی‌تر منتشر می‌شود.