به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سومین نشست پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری بهمناسبت روز ملی مردمشناسی و زادروز ابوریحان بیرونی مردمشناس نخست ایران فرهنگی با همکاری ایکوم ایران، انجمن انسانشناسی ایران، خانه اندیشمندان علوم انسانی، موسسه فرهنگی هنری آوای نصر ایرانیان و کانون فرهنگی هنری دایا به دبیری سید احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم ایران برگزار شد.
علیرضا حسنزاده عضو هیأت علمی پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری نیز به رابطه میان مردمشناسی و ساختار قدرت در دورههای مختلف تاریخ ایران پرداخت و نگاه و رویکرد این رشته را در دو دوره مدرن و ماقبل مدرن یکی و منتقدانه دانست و گفت: ابوریحان بیرونی رویکردی عقلانی به فهم انسان و فرهنگ داشت و در تقابل با رویکردهای ارتدوکس و غیرعقلانی قرار میگرفت. همچنان که در پساگفتار مجموعه مقالات دانشگاه توبینگن مطرح ساختهام سنت ابوریحان به دلیل بعد عقلانی، پژوهشی، غیر دگماتیک و میدانی و پرسش محور خود نمیتوانست به مدارس نظامیه راه یاید که حضور رشتههای عقلانی چون پزشکی، نجوم و مردمشناسی را بر نمیتابید.
حسنزاده افزود: ابوریحان نخستین اندیشمند حوزه ایران فرهنگی است که فهم فرهنگ و انسان را دیالوجیکال و گفتوگویی میکند. او وظیفه خود را دست یافتن به حقیقت هندوئیسم فراتر از کلیشههای منفی درباره آنان میدانست و برای رسیدن به این هدف، روش مطالعه میدانی و گفتوگوی مستقیم با روحانیون هندو را انتخاب کرد و در میدان تحقیق حضور یافت. بنابراین میراث ماقبل معاصر مردمشناسی ایرانی، موضع انتقادی نسبت به الگوهای مسلط و پارادایمهای مرتبط با قدرت و نگرشهای ارتدوکس و دگماتیک دارد.عدم institutionalizitoon یا نهادی شدن میراث علمی ابوریحان در بستر استیلای تفکر غزالی، منجر به قطع سنت علمی او شد.
رییس پژوهشکده مردمشناسی که در یکی از طرحهای پژوهشی خود به مطالعه تطبیقی تاریخ گفتمانی مردمشناسی در ایران و ترکیه پرداخته است، گفت: مشروطه دوره دیگر و بعدی ظهور گفتمان مردمشناسی در ایران است که در آثار فرهنگعامهپژوهانی چون صادق هدایت، دهخدا، جمالزاده و غیره حالت و مضمون انتقادی دارد. در ادامه در دوره نهادی شدن مردمشناسی که از سال ۱۳۱۵ در ایران آغاز میشود مردمشناسی به صورت science of nation یا همان علوم هویتی و میراثی وارد میدان شد و راههای همگرایی، حفظ عناصر در خطر محو شدن در سایه نوسا،ی، و بازنمایی هویت ایرانی را در کنار رشتههایی چون فرهنگ و زبانهای باستانی به عهده گرفت.
گفتمان هویت ملی و نگاه انتقادی به الگوهای توسعه
او ادامه داد در سال ۱۳۳۷ نگرش آرکائیک دوره اول که در نام مردمشناسی هم آشکار است (مردم بهمعنی انسان)، با ظهور گفتمان منتقدانهای روبهرو شد که به دیدگاه چپ مایل بود و مخالف ملیگرایی و پالودهسازی زبان. آثار آلاحمد و ساعدی از جمله این آثار است. آنها نام این رشته را هم انسانشناسی گذاشتند که انسان برخلاف مردم ریشه ایرانی باستانی ندارد. اگرچه در این دوره آثار شاخصی چون آثار جواد صفینژاد و نادر افشار نادری در موسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران تالیف و تولید میشود که از قضا نگاهی نقادانه به توسعه دارد اما آثار آلاحمد و ساعدی نقدهای تندی را در بر میگرفت که چه با آنها همدل باشیم و همداستان و چه نباشیم، نشان میدهد که مردمشناسی به ابزار قدرت در این دوره تقلیل نیافته بود. در دوره پهلوی اول و دوم مردمشناسی معطوف به گفتمان هویت ملی و نیز نگاه انتقادی به الگوهای توسعه در این دوره بود. پس از انقلاب مردمشناسی ایران به دلیل عدم حضور مردمشناسان خارجی بعد ملی و داخلیتر یافت و بیشتر به زبان فارسی تولید شد. در این دوره مردمشناسی کوشید تا برخوردهای غلط با آیینهای مردمی چون نوروز را اصلاح کند که در این زمینه موفق بود.
حسنزاده بیان کرد: مردمشناسی در آثار مردمشناسانی چون علی بلوکباشی، محمد میرشکرایی، محمود روحالامینی و…خودآگاهی و سواد میراثی را در دو حوزه عمومی و آکادمیک افزود. مردمشناسی وحدت فرهنگی قبل و بعد از اسلام را در آیینهایی چون نوروز، یلدا و… برجسته ساخت از سوی دیگر مردمشناسی سعی کرد صدای گروههای خاموش را انعکاس ببخشد گروههایی چون کودکان، جوانان و زنان. مردمشناسی در تقویت گفتمانهابی چون مدارا، تنوع فرهنگی و همبستگی ملی، چندصدایی فرهنگی، ایران فرهنگی و تقویت وحدت و هویت ملی موفق بود که بعد انتقادی نیز داشته است. در حوزه میراث ناملموس و ثبتهای ملی و جهانی آن مردمشناسان ملی و محلی ایران نقشی مهم داشتهاند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری افزود: مردمشناسی برخلاف موفقیتهای گفتمانی و توسعه و تعمیق سواد میراثی، در ابعاد کاربردی موفق نبوده است که این به عدم اقبال سیاستگذاران توسعه در ایران نسبت به پژوهش باز میگردد. از این رو میتوان گفت مردمشناسی ایرانی جز منتقدان الگوهای توسعه در ایران در دهههای اخیر محسوب میشود توسعهای که اکنون از آسیبهایی چون عدم توازن، ناترازی، ایجاد شکاف طبقاتی، آسیبهای زیستمحیطی و غیره رنج میبرد. برای مثال مردمشناسی ایرانی منتقد دولتهای پسافاجعه در یکصدسال اخیر بوده است. یعنی در ایران جلوی فجایع طبیعی و انسانی گرفته نمیشود بلکه ابتدا زلرله، سیل، خشکسالی، همهگیری، تصادفات جادهای یا انفجار معدن اتفاق افتاده و سپس دولت اقدام میکند که این الگو باید تغییر کند.
او در تأیید سخنان وحدتینسب گفت: جای دانشگاه علوم میراثی ایران با نام ابوریحان بیرونی خالی است و حتی خواستار احیای مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی که در دولت دهم منحل شد با نام دانشگاه ابوریحان بیرونی شد.
دانشگاهی بهنام ابوریحان در ایران وجود ندارد
حامد وحدتینسب استاد دانشگاه تربیت مدرس از ابوریحان بیرونی بهعنوان نخستین انسانشناس ایران سخن گفت و دلیل عدم معرفی ابوریحان بیرونی بهعنوان نخستین انسانشناس را کمکاری انسانشناسان ایرانی در معرفی او در سطح جهانی دانست. او ابوریحان را یک پولیمس یا همهچیزدان که وسواسی خیره کننده در پژوهش داشت دانست و بیان کرد: ابوریحان همه موضوعات مورد تحقیق خود را به بوته نقد و آزمایش مینهاد.
وحدتینسب تصریحکرد: متاسفانه در ایران دانشگاهی بهنام ابوریحان وجود ندارد و باید دانشگاهی به این نام تاسیس شود یا یکی از دانشگاههای معتبر نام ابوریحان را جانشین نام فعلی خود سازند.
حرکت موزههای مردمشناسی در ایران به سمت تجربه زنده
در ادامه مهرداد عربستانی دانشیار گروه انسانشناسی دانشگاه تهران به بحث درباره موزه مردمشناسی در ایران پرداخت و موزه امروز را از موزه دیروز متفاوت خواند و تصریحکرد: ملاک موفقیت یک موزه مردمشناسی اهمیت تجربه مخاطب بهعنوان یک تجربه زنده است و به این منظور موزههای مردمشناسی در ایران باید به سمت تجربه زنده حرکت کنند.
او افزود: موزه تنها محلی برای گردآوری اشیای صامت نیست بلکه جایی است که جریان و پویایی فرهنگ را نشان میدهد که طراوات زندگی را میتوان در آن یافت.
جایگاه پرویز اذکایی در معرفی ابوریحان بیرونی
مهرداد ملکزاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری نیز در این نشست از جایگاه پرویز اذکایی در معرفی ابوریحان بیرونی به عنوان نخستین مردمشناس در ایران و ترجمه و شناختنامه آثار او سخن گفت.
ملکزاده تیزهوشی پرویز اذکایی را در معرفی ابوریحان بیرونی به عنوان نخستین مردمشناس ستود و افزود: نخستین گزارشهای دقیق در مورد ابوریحان در دوره معاصر به زبان فارسی محصول آثار ارزشمند اذکایی است. او به اخلاق علم در کار اذکایی اشاره داشت و خاطراتی از وی را نیز حکایت نمود. این سخنرانی با تصاویری از مرحوم اذکایی همراه شد.
لزوم گسترش مطالعات انسانشناسی شهری در ایران
علیرضا قلینژاد پیربازاری عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری سخنرانی خود را در ارتباط با انسانشناسی شهری و پیوند آن با معماری مطرح ساخت و از اهمیت توجه به مردمشناسی در تعامل فضا و انسان سخن گفت و سپس به بیان دلایل گسترش انسانشناسی شهری پرداخت.
او گسترش زندگی شهرنشینی و ظهور عناصر مربوط به آن را به عواملی چون انقلاب تکنولوژیک، ظهور فضای مجازی، هوش مصنوعی و … وابسته دانست و از لزوم گسترش مطالعات انسانشناسی شهری در ایران حکایت داشت. به نظر این معمار و عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری بدون مطالعات مردمشناسی شهری ما با بحران توسعه شهری در ایران مواجه خواهیم بود.
این نشست با جمعبندی سید احمد محیط طباطبایی دبیر علمی نشست در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی به پایان رسید.
نظر شما