جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۱
بخشش محوریت اصلی داستان «طلوع سرد» است

کارگردان فیلم اقتباسی «طلوع سرد» گفت: این ایده از ابتدا در ذهنم بود و بعد به دنبال سوژه‌ای برای آن گشتم. در نهایت به داستانی درباره یک غسال رسیدم. برای اینکه داستان را دراماتیک‌تر کنیم، بخش‌هایی از آن را تغییر دادیم. در فیلم، غسال با جنازه ارتباطی شخصی پیدا می‌کند تا بخشش برجسته‌تر شود.

محمدحسین رمضانی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مورد دلیل انتخاب موضوع بخشش برای ساخت فیلم «طلوع سرد» گفت: من همیشه دوست داشتم فیلمی با محوریت بخشش بسازم. این ایده از ابتدا در ذهنم بود و بعد به دنبال سوژه‌ای برای آن گشتم. در نهایت به داستانی واقعی رسیدم که درباره یک غسال است. جنازه‌ای که پس از اعدام به دست او می‌رسد و ناگهان زنده می‌شود. این ماجرای واقعی بود، اما برای اینکه داستان را دراماتیک‌تر کنیم، بخش‌هایی از آن را تغییر دادیم. در فیلم، غسال با جنازه ارتباطی شخصی پیدا می‌کند که بخشش برجسته‌تر شود.

وی در ادامه افزود: با نویسنده فیلم، علیرضا صادقی، صحبت کردیم و ایده‌های مختلفی را بررسی کردیم. فکر کردیم که اگر قاتل زن غسال باشد، مفهوم بخشش قوی‌تر می‌شود. درنهایت، این داستان درباره انسانی است که در مواجهه با یک فاجعه تصمیم به بخشش می‌گیرد. این اتفاق می‌تواند برای هر کسی پیش بیاید؛ اینکه بعد از یک تراژدی، با بخشش به آرامش برسیم.

رمضانی در پاسخ به سوالی درباره دلیل انتخاب سیاوش چراغی‌پور برای نقش غسال، توضیح داد: همکاری با سیاوش چراغی‌پور به معنای این نیست که پروژه ما پرهزینه یا پیچیده بود. ما با بودجه بسیار کمی این فیلم را ساختیم و تولید بسیار سختی داشتیم. از همان دوران فیلمنامه، نقش غسال را برای آقای چراغی‌پور در نظر گرفته بودم. او را می‌شناختم و می‌دانستم که انسانی بسیار مهربان است.

وی همچنین تأکید کرد: غسال در فیلم‌ها نباید همیشه شخصی با ظاهری خشن و سنگین باشد. چراغی‌پور یک معصومیت خاص در چشمانشان دارد که برای ما بسیار مهم بود. همین معصومیت و ذات خوب او باعث شد که نقش غسالی که می‌بخشد را به او بدهیم.

رمضانی بیان کرد: در فیلم از دو طیف رنگی استفاده کردیم. بخش‌هایی از فیلم که فضای سرد و سنگینی دارند، مانند سکانس‌های غسال‌خانه، از رنگ‌های سرد استفاده کردیم تا احساسات سنگین فیلم را به‌خوبی منتقل کنیم. فیلمنامه از ابتدا همین حس سردی را به ما می‌داد. اما در بخش‌هایی که ارتباط شخصیت اصلی با خانواده‌اش را نشان می‌دهد، از رنگ‌های گرم استفاده کردیم. این رنگ‌ها نشان‌دهنده گرمای عاطفی و خوشبختی در خانواده است.

وی افزود: تضاد بین رنگ‌های سرد و گرم به ما کمک کرد تا تفاوت میان مرگ و زندگی، بخشش و خشم را به تصویر بکشیم.

رمضانی درباره قربانی اصلی در فیلم گفت: اگر به فیلم دقت کنید، در سکانسی که آمبولانس آمده و جنازه مادر را می‌برد، وقتی ملافه را روی صورت مادر می‌کشند، دختر جیغ می‌کشد و پدر او را آرام می‌کند. اینجا مشخص می‌شود که قربانی اصلی مادر است، نه دختر بچه.

وی در پایان در مورد حذف سکانس اعدام دوباره در نسخه نهایی فیلم توضیح داد: در نسخه قبلی فیلم، این فرد دوباره اعدام می‌شد، اما من تصمیم گرفتم آن سکانس را حذف کنم. دلیلش این بود که تأکید بر بخشش را کم‌رنگ می‌کرد. فیلم در نهایت درباره بخشش است و شخصیت اصلی درگیر دو راهی بخشش و انتقام می‌شود. در زیر دوش آب سرد، او خودش را از احساسات منفی پاک می‌کند و به زندگی جدیدی بازمی‌گردد. اینجا او متوجه می‌شود که نمی‌تواند فردی که زیر دستش است را مقصر بداند. اگر او را می‌کشت، قطعاً درگیری‌های ذهنی بیشتری داشت. اما حالا، بعد از بخشش، سبک‌تر و سالم‌تر به نظر می‌رسد و به زندگی جدیدی قدم می‌گذارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها