سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۶
تونل روایت درونی من بود

اقتباس همیشه یکی از دغدغه‌های من بوده است، چرا که از دوران دانشجویی تا به حال٬ زیست ویژه‌ای با داستان‌ها داشته‌ام و مسئله اقتباس همواره ذهنم را مشغول کرده و قطعاً در آینده نیز این دغدغه همراه من خواهد بود.

احسان امینی، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به سؤال درباره اقتباس از مجموعه داستان «همین امشب برگردیم» گفت: این داستان را سال‌ها پیش، خیلی قبل‌تر از چاپ مجموعه داستان نشر چشمه، به‌صورت جداگانه در مجله همشهری داستان خوانده بودم. پس از آن، زمانی که تصمیم به اقتباس گرفتم، از پیمان اسماعیلی نویسنده داستان، اجازه گرفتم و او با محبت اجازه دادند تا کار را اقتباس کنم.

وی افزود: اقتباس همیشه یکی از دغدغه‌های من بوده است، چرا که از دوران دانشجویی تا به حال٬ زیست ویژه‌ای با داستان‌ها داشته‌ام و مسئله اقتباس همواره ذهنم را مشغول کرده و قطعاً در آینده نیز این دغدغه همراه من خواهد بود.

امینی درباره انتخاب داستان «تونل» توضیح داد: به‌نظرم این انتخاب مرتبط با حال و هوای محیطی و درونی من در دوران نگارش آن بود. وقتی اثری برای اقتباس انتخاب می‌شود، شرایط پیرامونی و فردی تأثیر بسزایی در این انتخاب دارند. شاید اگر دو یا سه سال یا حتی شش ماه بعد به این داستان برمی‌گشتم، دوباره به سراغ این داستان نمی‌رفتم. اما در آن زمان، در میانه اوضاع به‌هم‌ریخته دوران کرونا و شرایط خاص خودم، این داستان به‌عنوان یک گزینه مناسب برای اقتباس انتخاب شد. همچنین، جنبه‌ای از رئالیسم جادویی در این داستان وجود دارد که مرز میان واقعیت و خیال را به‌خوبی نشان می‌دهد و این برای من بسیار جذاب و تازه بود.

وی در ادامه به روند اقتباس اشاره کرد و گفت: البته، در فرآیند اقتباس، اتفاقات متعددی رخ داد و آن را می‌توانیم به‌عنوان اقتباس آزاد یا نگاهی متفاوت به داستان اصلی توصیف کنیم. اگر داستان اصلی را بخوانید، متوجه تفاوت‌های زیادی میان آن و فیلم خواهید شد. این تفاوت ناشی از جهان شخصی من و جهان شخصی نویسنده است. پیمان اسماعیلی نیز پس از دیدن فیلم نیز اشاره کرد که برایش جذاب بوده که من داستان او را تنها تصویری نکرده‌ام، بلکه برداشت و دیدگاه شخصی خودم را به آن اضافه کرده‌ام.

امینی در توضیح برخی از تغییرات مشخص در اقتباس گفت: مثلاً روایت داستان را از سوم شخص و دانای کل به اول شخص تغییر دادم و سکانس‌هایی را اضافه کردم که در داستان تنها به آن‌ها اشاره شده بود. همچنین، پایان‌بندی را نیز تغییر دادم. یکی از چالش‌های اصلی این بود که در داستان، دانای کل به راحتی میان ذهن‌ها و زمان‌ها جابه‌جا می‌شد، ولی در قاب سینما این کار بسیار دشوارتر است و برای همین بازنویسی‌های متعددی انجام دادم تا به نسخه نهایی برسم.

وی درباره هدف خود در این اقتباس گفت: یکی از اهداف کاملاً آگاهانه من این بود که فیلم علاوه بر جنبه تصویری، وجه ادبی نیز داشته باشد. نه فقط به دلیل اقتباس از یک داستان ادبی، بلکه به دلیل شخصیت‌های زیرزمینی داستان که نیازمند واگویی درونی بودند و این مسئله جنبه ادبی اثر را برجسته‌تر می‌کرد.

در پایان، او تأکید کرد: سعی کردم در کنار وجه ادبی، سکانس‌ها و ایماژهای تصویری متنوعی ایجاد کنم تا مخاطبان سینما از دیدن آن روی پرده بزرگ لذت ببرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها