سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): معنای اصطلاحی لغت اقتباس طبق نظر لغتنامههای مشهور ایرانی، اخذ کردن و گرفتن مطلب از کتابی با تصرف و تلخیص عنوان شده است. اقتباس معمولاً همراه بازآفرینی است؛ یعنی هنرمند با الهام از یک اثر هنری، اثر هنری دیگر که میتواند فیلم، کتاب، نقاشی، شعر و یا هر چیز دیگری باشد خلق میکند و دست به آفرینشی دوباره میزند.
از جمله مهمترین اقتباسها، اقتباس سینمایی است به این معنی که همه یا بخشهایی از فیلم یا سریال برگرفته از یک اثر دیگر از جمله کتاب یا نمایش باشد.
به تازگی سریالی از تلویزیون به اتمام رسید که این ویژگی را داشت. به بهانه اقتباس سریال «طوبی» از رمان «اربعین طوبی» سراغ محسن امامیان رفتیم و درباره موضوع اقتباس بهویژه اقتباس از کتاب این نویسنده با وی گفتوگو کردیم.
- به نظر میرسد فضای اقتباس در فیلمنامهنویسی ما کمرنگ است. از طرفی سریال یا فیلمهای سنمایی که با اقتباس از ادبیات همراه بوده اغلب موفق از آب درآمدهاند. در سینمای جهان این موضوع جدیتر است. چه پیشنهادی برای اقتباسهای بیشتر دارید؟ یا چه شرایطی لازم است که یک فیلمنامهنویس یا کارگران به فکر اقتباس بیفتد؟
باید ایجاد نیاز باشد. دهه ۸۰ صحبت از این میشود که فیلمهای سینمایی ضعیف است و مشکل اصلی فیلمنامه است. در آن زمان یک اتفاقی افتاد و ما شاهد فیلم اینجا بدون من بهرام توکلی بودیم که سراغ یک اقتباس وفادارانه رفته بود و این فیلم موفق شد.
این ناشی از نیاز فیلمنامه خوب بود. فکر میکنم بخش عظیمی از این مشکل با مراجعه به آثار مکتوب داستانی حل میشود. اینکه چگونه میتوان این اتفاق را رقم زد؛ باید در مقطع آموزش، کارگردانها با ادبیات بیشتر آشنا شوند و هرچه آگاهی بیشتر داشته باشند و آثار ادبی معروف را بیشتر خوانده باشند، حتماً سراغ اقتباس خواهند رفت. کاری که در آثار کیانوش عیاری که از کارگردانهای خوب ماست یافت میشود. این موضوع به واسطه سابقه ادبیاتی او اتفاق افتاده است.
- به نظرم در این حوزه کتابخوانها موفقترند.
هرچه مطالعات فیلمنامهنویسان و فیلمسازان ما بیشتر باشد علاقه به اقتباس بیشتر خواهد شد. مثال دیگر اقتباسهای خوب آقای مهرجویی است. کلاً افرادی که کتابخوان هستند، بیشتر سراغ اقتباس میروند.
- برای شما این موضوع چگونه رقم خورد؟ اربعین طوبی را نوشتید که رمان بنویسید یا با هدف ساختن فیلم آن را نگارش کردید؟
اتفاقی که برای من افتاد این بود که خودم به دنبال این کار رفتم تا یک کار تصویری انجام دهم. ما دنبال این بودیم که سریال کار ساخته شود و دنبال تصویر بودم. وقتی از تصویر و فیلمنامه ناامید شدم سعی کردم آن ایده را تبدیل به رمان کنم و بنویسم. بعد از اینکه رمان نوشتم و مورد استقبال قرار گرفت انگیزهام برای اینکه تبدیل به کار تصویری شود بیشتر شد، چرا که هر کس رمان را خواند اذعان داشت کار به شدت تصویری است و آماده است تبدیل به کار دیدنی شود.
- پس یک بخش از اینکه اقتباس صورت گیرد، علاقه نویسنده هم هست؟
بله. یک بخش این است که نویسنده دوست داشته باشد اثرش اینگونه شود. در نهایت آشنایی نویسنده با فردی که فیلمنامهنویس یا کارگردان است، میتواند نتیجهبخش باشد. اینها مواردی است که من تجربه کردم و حتماً راههای دیگری هم وجود دارد.
- درباره رمان شما این اتفاق افتاد. چه شد که پیشنهاد اقتباس از رمان اربعین طوبی داده شد؟
قابلیتها و ظرفیتهایی که در رمان بود، باعث شد که ما این پیشنهاد را بدون لکنت ارائه دهیم چرا که اثر پر از ماجرا و تصویر است و به لحاظ محتوایی مورد نظر بود چون بحث اربعین و روابط بین دو کشور روز به روز گسترش پیدا میکرد. همچنین نیاز به این اتحاد بیشتر دیده میشد.
- علاوه بر این نکته به نظرم مسائل تاریخی هم دخیل بود.
بله. محتوای دیگر مثل سبک زندگی و تاریخ ایران هم اضافه میشد که به جذابیت کار افزود. اثر اگر سراغ تاریخ برود بخشی از جذابیتها را به همراه خواهد داشت.
- و مضمونهای دیگری بهنام پدر و مادر.
بحث مادرانگی هم یک محتوای جذاب دیگر در رمان بود لذا پیش بینی میشد که کار تصویری حتماً جواب خواهد داد. نقش پدر در سریال کلیدی و موتور محرک است و بهانه روایت که تا حد زیادی روی دوش او قرار گرفته است. پس پدر نقش مهمی دارد.
نقش فخرالدین و شیث به عنوان پدر در داستان وجود دارد که شیث البته بیشتر نقش قدرت طلب را در خانواده ایفا میکند. در رمان اما یک شخصیت به نام عبدالله داریم که یک پدر موثر است و بخشی از تربیت فرزندان ناشی از وجود پدری به نام عبدالله است.
- در سریال و رمان آنچه نمود پیدا میکند نسبت میان ملت ایران و ملت عراق است که موضوعیت دارد. با توجه به جنگ و درگیری که ۸ سال به طول کشید این را چگونه تحلیل میکنید؟ این تفرق و دوگانگی را ناشی از چه میدانید؟
بر همه ما واضح شده که این دوگانگی بین ملت و ایران و عراق ناشی از سیاستهای حزب بعث و صدام بود تا قبل از آن ایران و عراق اتصال زیادی داشتند. خوزستان کاملاً متصل به آنجاست و مردم در رفت و آمدند. حتی ایلام و کرمانشاه هم ارتباط خوبی دارند و خیلی از ایرانیها در عتبات به خاطر محبت اهلبیت مجاور بودند به هر حال این پیوند خیلی عمیق بوده است و صرفاً در ۵۰ سال گذشته یک گسستی ایجاد شد که این سالها اندکی کمرنگ شده است.
- طوبی از جمله زنانی است که برای رسیدن منتظر نمیماند بلکه حرکت میکند. این حرکت از جانب یک زن چه تاثیری در داستان دارد؟
مادر تمام هویت و هستی است که در اربعین طوبی خانواده را دور خود جمع میکند و برای پیدا کردن فرزند حرکت میکند و این پیام را دارد که منتظر بودن، گوش به زنگ بودن در خانه ماندن نیست، بلکه یک حرکت است که بتوان مشکل را حل کرد. وقتی بخواهد یک حرکتی صورت گیرد اگر شخصیت اصلی ما یک زن باشد این نمود بیشتری پیدا میکند چون تابآوری، انگیزه و احساسات یک زن بیشتر است و این به نمایش کار کمک میکند. بنابراین جذاب میشود و انتقال پیام بهتر صورت میگیرد.
- به فکر فصل دوم طوبی هستید یا به نظرتان کار تمام شده است؟
من رمان را تمام شده تلقی میکنم و به جلد دوم آن فکر نمیکنم. هرچند پیشنهاد شد که ادامه آن را بنویسم اما فعلاً انگیزهای در این زمینه برایم وجود ندارد و فکر میکنم با اینکه با یک پایان باز مواجهیم اما حرف را کامل زدم. در مورد سریال اما صحبت شده که فصل دوم نوشته شود. ایدههایی در اینباره دارم و مطرح کردم اما تصمیم با خود فیلمنامهنویس است که آیا مایل است کار را ادامه دهد یا خیر.
- و نکته پایانی.
سریالی که از طوبی دیدیم ظرفیتهای جدیدی را باز کرد که هر کدام برای اینکه سریال ادامه پیدا کند، میتواند موثر باشد.
نظر شما