به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نویسنده در این کتاب به مفهوم گناه میپردازد و ناکجاآبادی را به تصویر میکشد که در آن همه مردم ناگزیرند مثل هم شوند و اگر مرتکب گناهی نشدهاند، گناهی برای خود بسازند؛ زیرا باید احساس گناه داشته باشند و نداشتن این احساس، خود یک جرم محسوب میشود.
وقتی همه ما گناهکار هستیم، دیگر گناه ترسناک و ناخواستهای به جا نمیماند. فاشیسم کارش کاشتن احساس گناه در درون افراد است، بعد از آن هم کارش بخشیدن احساس تطهیر است به وسیله جامعه. این روح فاشیسم است؛ تو گناهکار هستی اما وقتی وفاداری و طرفداری خود را به گله بزرگ و اخلاق جمعی نشان دادی، آن وقت تبدیل به انسانی بیگناه میشوی. فاشیسم در شرق با چنین مکانیسمی کار میکند. القای احساس گناه و بعد جستوجوی تطهیر درون گله. همه ما مدام در چنین فرایندی غوطهوریم. کاشتن احساس گناه، گناهکار دانستن خود و دیگران و بعد هم احساس آسودگی وقتی در آغوش جمع هستیم. کسانی که این بازی را نمیپذیرند همیشه تنها هستند. اگر به دقت بنگرید بزرگترین گناه در این نمایشنامه این است که تو تن به این بازی ندهی و آن را نپذیری. نفس گناهی که مرتکبش شدهای مهم نیست، بلکه گناه این است که قوانین بازی را نپذیری. گناه مهم نیست، مهم این است که یاد بگیرید چگونه مرتکب گناه میشوید و چگونه گناه را تبدیل به ابزاری میکنید که دوباره به موجود اجتماعی بدل شوید. فاشیسم احساس گناه درون افراد را تبدیل میکند به دلیلی برای بسیج کردن و مهیا ساختن آنها و بدل کردنشان به فردی مطیع در درون سیستم.
نشر ثالث اخیراً این اثر را در ۱۵۸ صفحه و ۱۸۰ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما