چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵
تاریخ‌پژوهان ایرانی از جشن هزاره فردوسی غفلت کرده‌اند/ پژوهش‌های تاریخی را سیاسی نبینیم

داریوش رحمانیان، استاد دانشگاه گفت: موضوع کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول» موضوع مهمی است که ما درباره آن تاکنون غفلت کرده بودیم، جشن هزاره فردوسی رخداد ویژه‌ای است و تاریخ‌نگاری ایرانی و تاریخ‌پژوهان ایرانی شاید باید پیشتر از اینها به این موضوع می‌پرداختند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا داریوش رحمانیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ در مراسم رونمایی و بررسی کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول» تالیف علی‌محمد طرفداری که در سرای اهل قلم برگزار شد، گفت: کاش فرصت بیشتری می‌داشتم تا ژرف‌تر بخوانم اما چنین فرصتی دست نداد. اگر در پاره‌ای از موارد در کلیات متوقف می‌شوم و فقط اجمالا سخن می‌گویم، پوزش می‌خواهم. موضوع کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول» موضوع مهمی است که ما درباره آن تاکنون غفلت کرده بودیم، جشن هزاره فردوسی رخداد ویژه‌ای است و تاریخ‌نگاری ایرانی و تاریخ‌پژوهان ایرانی شاید باید پیشتر از اینها به این موضوع می‌پرداختند.

وی افزود: کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه» راه را می‌گشاید تا ببینیم امروز با تکیه بر اسنادی که باقی مانده رخ این رخداد را چگونه می‌توانیم ببینیم و در همان زمان چگونه دیده شده است؟ ما با موضوعی روبه‌رو هستیم که در مورد این موضوع داده‌ها پراکنده، گسترده و فراتر از مرزهای ایران است. از عهده یک تن هم خارج شده است و در برای پژوهش‌های بیشتر باز است. باید از علی‌محمد طرفداری که این راه را گشود، سپاسگزاری کرد.

رحمانیان بیان کرد: این کتاب بخش‌بندی و فصل‌بندی و زیرفصل یا میان عنوان ندارد و یک فهرست مطالب کلی دارد که البته این هم یک شیوه نگارش است ولی بهتر بود که این کلیدها گذاشته می‌شد. نویسنده باید کلید را به دست خواننده می‌داد و سبب خواندن جستجوگرانه می‌شد، چون خواندن به شیوه‌های مختلف رخ می‌دهد. این نکته‌ای است که در مورد کتابنامه و اسناد و تصاویر هم به معنی دیگر می‌شود، گفت. ضمایم نیز یک کاستی‌هایی دارد.

وی در ادامه گفت: در کتاب به پاره‌ای از پژوهش‌ها که به ملی‌گرایی و ناسیونالیسم توجه داشتند، اشاره‌ای نشده است. باید با این موارد رویارویی ژرف‌نگرانه داشته باشیم. اسناد که سخن نمی‌گویند و مولف اینها را به سخن درمی‌آورد. داستان علی محمد طرفداری بر پایه اسنادی است که به سخن درآمده‌اند. از این نظر جا داشت که بر مسائل بنیادی مبنی بر ناسیونالیسم نیز تکیه می‌شد.

تاریخ‌پژوهان ایرانی از جشن هزاره فردوسی غفلت کرده‌اند/ پژوهش‌های تاریخی را سیاسی نبینیم

نداشتن میان‌تیتر خوانش کتاب را سخت کرده است

محمد رحمانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ نیز در این نشست گفت: سخن پایانی کتاب دلیل اصلی نگرش کتاب به نظر می‌رسد و در واقع در میانه کتاب یک انتقاد از نحوه تاریخ‌نگاری دوره پهلوی نسبت به قاجار داریم. مفهوم صحبت من به این معنی است که دو جریان در مواجهه با دوره پهلوی وجود دارد. یک جریان هر آنچه را از دوره پهلوی رسیده، به عنوان یک آرمانشهر مطرح می‌کند و دیگری با نگاه انتقادی با آن روبه‌رو می‌شود. این نگرش مخاطبی را که به دنبال تاریخ‌نگاری منصفانه است، آزار می‌دهد.

وی افزود: کتاب در بخش پایانی پرداختن به فردوسی و… را عنوانی می‌داند برای مشروعیت دادن به رژیم پهلوی و این نگرش در سراسر کتاب عیان است. خوانش کتاب به این دلیل سخت است که میان‌تیتر ندارد. آنچه که در ذهن من شکل گرفت این است که کتاب با بهره از تصویرسازی منورالفکران در مورد فردوسی شکل گرفته و آنچه که باعث ضریب دادن به فردوسی شده ماحصل تلاش روشنفکران است. اگر فردوسی به طور جدی مطرح شده است، ماحصل این افکار است.

رحمانی بیان کرد: کتاب پی‌نوشت و توضیح ندارد. بخش دوم کتاب را دوست داشتم، چون گزارشی از ایجاد آرامگاه فردوسی که در مهر ۱۳۱۳ برگزار شده است، ارائه می‌دهد، این بخش حاوی مطالب جذابی است. ماجرای بلیت بخت‌آزمایی که مطرح شد و مطالبی از این دست می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد. اگرچه باز آن نگاه قبلی را حاکم می‌بینیم. در همین حین به تلاش نمایندگی‌های ایران در دیگر کشورها هم اشاره شده است که باید با دقت بیشتری بیان می‌شد. همچنین در ماجرای فیلم فردوسی برای خواننده مبهم است که ماجرای فیلم چه بوده است و مخاطب در دستیابی به پاسخ این پرسش‌ها رها می‌شود.

وی گفت: در بخش سوم نیز مولف اصرار دارد بیان کند که این مراسم در تمجید پهلوی بوده است، در این مراسم شخصیت‌های بزرگ از رضاشاه تعریف می‌کنند. البته اینکه در هر زمانی برخی از شخصیت‌ها به ارکان قدرت نزدیک هستند، امری بدیهی است و چیز تازه‌ای نیست.

تاریخ‌پژوهان ایرانی از جشن هزاره فردوسی غفلت کرده‌اند/ پژوهش‌های تاریخی را سیاسی نبینیم

در «شاهنامه‌ای برای شاه» داده‌های اسناد و منابع را روایت کرده‌ام

علی‌محمد طرفداری، مؤلف کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه: ناسیونالیسم شاهنشاهی و مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول»، در مقدمه خود درباره چرایی تألیف این کتاب گفت: دو ساحت در مورد چرایی پرداختن من به این موضوع مطرح بود؛ ساحت نخست به علاقه شخصی من به حضرت فردوسی از دوران کودکی بازمی‌گردد و اینکه همواره مایل بودم به سهم خودم نسبت به فردوسی بزرگ ادای دِین کنم؛ و ساحت دوم به زمان نگارش رساله دکتری من در سال ۱۳۸۶ مربوط است که موضوع آن رساله محملی فراهم آورد تا ذیل بحث پیرامون ملی‌گرایی در دوره پهلوی اول برای نخستین بار به مراسم هزاره فردوسی نیز بپردازم. از این رو صفحاتی چند در این باره در آن رساله به نگارش درآمدند، اما طبعاً محدودیت‌های زمانی و موضوعی یک رساله تحصیلی امکان و مجال پرداختن مستقل بدین موضوع را فراهم نمی‌آورد.

وی افزود: سال‌ها بعد و حدود سال ۱۳۹۸ مجال دوباره‌ای دست داد تا دگربار به این موضوع باز گردم و این بار پژوهش جامع‌تری را در چهارچوب یکی از طرح‌های پژوهشی موظف خودم در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران انجام دهم. لیکن حتی در آن طرح هم محدودیت‌های زمانی و موضوعی امکان نگارش اثری جامع و مفصل را فراهم نیاورد و از این رو تنها حدود صد صفحه از مباحث چهارچوب اولیه این کتاب طی آن طرح به نگارش درآمدند.

طرفداری بیان کرد: از نظر زمانی خاتمه آن طرح با اتمام تقریبی دوران همه‌گیری کرونا و باز شدن تدریجی مراکز اسنادی داخل کشور همراه بود و لذا از آن زمان به بعد و با رجوع به مراکز اسنادی داخلی و نیز انجام سفری به ارمنستان و طرح مطالب این کتاب در یکی از پنل‌های آخرین همایش بین‌المللی انجمن جوامع فارسی‌زبان در دانشگاه ایروان و بهره‌گیری مفصل از نظرات بسیاری از استادان و محققان ایرانی و خارجی حاضر در آن پنل، به تدریج و طی حدود سه سال دیگر پژوهش مفصل درباره موضوع این کتاب و گردآوری غالب اسناد و منابع مربوط بدان ادامه یافت و سرانجام در اواخر سال ۱۴۰۲ به پایان رسید.

وی با بیان اینکه برای نخستین بار است که موضوع چرایی و چگونگی برپایی مراسم هزاره فردوسی در ایران و جهان به شکل اثری مستقل و نسبتاً جامع به نگارش درمی‌آید و حتی در سایر کشورهای دنیا نیز تحقیق مفصلی در این زمینه انجام نشده است، افزود: البته پیش از این مقاله‌ای به زبان انگلیسی و از سوی یکی از استادان ایرانی مقیم آمریکا در این باب انجام شده بود که آن مقاله را خود من چند سال پیش به فارسی برگردانده و در «کتاب ملی‌گرایی، تاریخ‌نگاری و شکل‌گیری هویت ملی نوین در ایران» منتشر کرده بودم، اما همواره جای یک پژوهش مستقل و اسنادی در این خصوص خالی مانده بود که خوشبختانه این کار با استفاده از چند هزار برگ سند و رجوع به بسیاری از منابع مربوط توسط من صورت تحقق یافت. البته ناگفته نماند که گردآوری و دستیابی به مجموع اسناد و منابع اصیل و دست‌ِاول این کار بسیار زمان‌بر و پرزحمت بود.

طرفداری در ادامه بیان کرد: اساساً ابعاد برپایی مراسم هزاره فردوسی چه در ایران و چه در سطح جهانی بسیار گسترده بوده است و به خصوص نگارش روند برپایی این مراسم در سایر کشورهای جهان نیازمند تسلط به زبان‌های متعدد، دسترسی به آرشیوها و منابع مربوط در چند ده کشور دیگر و صرف سال‌ها زمان است که در شرایط کنونی انجام آن تقریباً از عهده یک محقق خارج است و نیازمند تدارک پژوهشی بین‌المللی و با حضور محققان متعدد است. ضمناً من در این پژوهش ناگزیر بودم، برخلاف روال معمول پژوهش‌های تاریخی، به طیف بسیار متنوعی از منابع رجوع کنم، از جمله منابع مربوط به تاریخ سینمای ایران، تاریخ موسیقی، تاریخ نمایش‌نامه و تئاتر، منابع مربوط به عشایر ایران، منابع مربوط به حوزه خاطرات و تاریخ شفاهی افراد گوناگون و سرآخر کلیه منابع اصلی پدید آمده در دوره پهلوی که من با صرف زمان بسیار به تمامی این منابع آن هم با این تنوع موضوعی گسترده رجوع کردم تا بتوانم تمامی جزئیات مربوط به این مراسم را در این کتاب گرد آورم.

سیاسی‌نگری آفت بزرگی برای مطالعات تاریخی است

مؤلف کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه» در پاسخ به بعضی از انتقادات مطروحه در این جلسه گفت: برای پاسخ به سخنان محمد رحمانی باید از گنجینه ضرب‌المثل‌های فارسی کمک بگیرم و بگویم؛ آفتاب آمد دلیل آفتاب و به سخنان و نیت‌خوانی‌های وی از این زاویه نگاه کنم، زیرا غالب نکات مطروحه از سوی وی حاصل پیش‌داوری‌های موجود درباره پرداختن به دوره پهلوی در روزگار حاضرند.

وی افزود: در واقع تقریباً امکان ندارد که کسی در جامعه کنونی و سیاست‌زده ایران به دوره پهلوی بپردازد و دوگانه مخالفان و موافقان پهلوی گریبان او را نگیرند. لذا برآورد کلی من از گفته‌های محمد رحمانی این است که او نیز در این قالب دوگانه بدین کتاب نگریسته است، در حالی که من برخلاف تصور و پیش‌داوری او، در این اثر مطلقاً به دنبال نقد دوره پهلوی نبودم، بلکه صرفاً به عنوان محقق به دنبال بررسی چرایی و چگونگی برپایی مراسم هزاره فردوسی در دوره رضاشاه و بیان تبعات آن بر اساس منابع و اسناد دست‌اول بودم، در عین حال کوشیدم تمامی جزئیات و ابعاد متعدد و گوناگون این مراسم را نیز مورد مطالعه و توجه قرار دهم.

مولف کتاب «شاهنامه‌ای برای شاه» در ادامه افزود: برخلاف تصور آقای رحمانی، مسئولان پژوهشکده تاریخ معاصر حتی روح‌شان هم از نوشتن چنین کتابی از سوی من خبر نداشت و من تنها هنگام خاتمه تألیف کتاب آن را به عنوان یک اثر کامل برای چاپ به این دوستان پیشنهاد کردم و این دوستان نیز بعد از بررسی و داوری کتاب و بدون هیچ گونه حذف و اضافه‌ای کتاب را برای چاپ در سال جاری مورد تأیید و تصویب قرار دادند. البته دوستان چندی بودند که جزئیات ظریفی را در مورد این مراسم به اطلاع من رساندند، از جمله هوشنگ اسفندیار شهابی و نیز موسی حقانی در پژوهشکده تاریخ معاصر که از هر دوی آن‌ها در کتاب و در جای مربوط یاد و قدردانی شده است. همچنین رسول جعفریان نیز در دستیابی به یکی از منابع مورد نیاز در ایام تعطیلی کرونا به بنده یاری درخوری رساندند.

طرفداری در ادامه گفت: ما نباید مسائل و پژوهش‌های تاریخی را سیاسی ببینیم، چه این سیاسی‌نگری آفت بزرگی برای مطالعات تاریخی خصوصاً در روزگار سیاست‌زده کنونی است. اما چنان که همه می‌دانیم، امروزه رضاشاه در جامعه ما به یک مسئله سیاسی بدل شده و حتی بسیاری از آثار به ظاهر تاریخی برای پاسخ به این مسئله سیاسی به نگارش درمی‌آیند و نه با هدف پاسخ به یک سوال تاریخی در مورد مجهولات تاریخ معاصر ایران.

وی افزود: من سعی کردم چونی و چرایی رجوع حکومت پهلوی اول به فردوسی و شاهنامه و برپایی مراسم هزاره فردوسی در این دوره و تبعات آن را واکاوی کرده و مورد پژوهش قرار بدهم. به زبان ساده اینکه مراسم هزاره فردوسی چرا و چگونه برپا شد و تبعات آنچه بود؟ آنچه که در کتاب آمده مستند و برگرفته از منابع پدید آمده در آن دوره است. بنابراین این مطالب از شخص من نیست، بلکه داده‌های منابع و اسناد مربوط هستند که توسط من روایت شده‌اند.

طرفداری همچنین بیان کرد: تمامی جزئیات و نکات و مطالب بیان شده در کتاب دارای ارجاع و گاه ارجاعات متعدد هستند. در واقع من به عنوان یک مورخ پرسشی را مطرح کردم و پاسخ آن را طی یک مطالعه و پژوهش تاریخی مستند یافته و بیان کردم. البته دیدن و بیان تمامی ابعاد این موضوع برای ستایشگران دوره پهلوی و حتی نزد منتقدان حکومت پهلوی نیز لزوماً خوشایند نیست، زیرا ذهن بسیاری از مردمان جامعه کنونی ما، چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه، نسبت به مسائل تاریخ معاصر ایران تا مغز استخوان به ویروس سیاست آلوده است. اما من چون باور دارم مورخ می‌باید تا جایی که ممکن است، منصف باشد و تمامی وجوه مختلف موضوع مورد پژوهش خود را ببیند، به رغم این سیاسی‌نگری جاری و ساری، سعی کردم تمامی ابعاد این موضوع را مورد توجه قرار داده و بازگو کنم. همچنین باید اشاره کنم که تلاش بسیاری صورت گرفت تا مجموع عکس‌ها و تصاویر اصلی مربوط به این مراسم گردآوری شده و برای نخستین بار در این کتاب منتشر شوند. اما متأسفانه این تلاش به نتیجه مطلوب نرسید و من نتوانستم تمامی عکس‌های اصلی مربوط به این مراسم را از آرشیوهای موجود بیابم.

طرفداری در خاتمه در مورد سخن پایانی کتاب گفت: سخن پایانی کتاب حاصل جمع‌بندی و نتیجه‌گیری من از مطالعه صورت گرفته در طول کتاب و خلاصه‌ای از وجوه مختلف مراسم هزاره فردوسی در دوره پهلوی اول است. لذا از نظر من، برجسته بودن یکی از این وجوه در دوره رضا شاه و بیان آن از سوی من به معنای ارائه یک کلان‌روایت از مراسم هزار فردوسی، یا فروکاستن این مراسم به یکی از این وجوه نیست، بلکه صرفاً بیان امری واقع و رخ داده در تاریخ حکومت رضاشاه است، ضمن آنکه سایر وجوه مربوط نیز دیده و بیان شده‌اند.

وی افزود: ضمناً باید اشاره کنم به دلیل پژوهش‌های گسترده پیشین خودم در مورد ملی‌گرایی دوره پهلوی، به عمد در این کتاب بدین موضوع نپرداختم و به علاوه کوشیدم مفصل‌ترین گزارش ممکن را در چهارچوب مباحث این کتاب در مورد فیلم فردوسی هم بیاورم و برای نخستین بار متن بعضی از سندهای مربوط به این فیلم را نیز در کتاب ذکر کنم تا خوانندگان نسبت به بعضی از جزئیات تاکنون گفته نشده آن مطلع شوند. در خاتمه باید تأکید کنم ابعاد جهانی مراسم هزاره فردوسی بسیار گسترده‌تر از آن حدی است که ما فکر می‌کنیم و آن مقدار که در این کتاب در مورد ابعاد جهانی این مراسم بیان شده، عمدتاً برگرفته از گزارش‌هایی است که از سوی وزارت خارجه وقت ایران گردآوری شده و هم‌اکنون در مرکز اسناد وزارت خارجه باقی مانده است. از این رو امیدوارم این کتاب همان طور که داریوش رحمانیان نیز اشاره کردند، فتح بابی باشد برای پژوهندگان آتی برای پرداختن بیش از پیش بدین موضوع مهم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها