به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «جزیره دکتر مورو» نوشته اچ.جی.ولز بهتازگی با ترجمه محمود گودرزی از سوی نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب شانزدهمینعنوان از مجموعه «افق کلاسیک» است که اینناشر چاپ میکند.
«جزیره دکتر مورو» در ۲۲ فصل نوشته شده که عناوینشان به اینترتیب است: «در قایق کشتی لیدی وِین»، «مردی که جایی نمیرفت»، «چهره عجیب»، «کناره نرده کشتی»، «پیادهشدن در جزیره»، «قایقرانان دیومنظر»، «در قفل شده»، «نعره شیر کوهی»، «آنچیز در جنگل»، «فریاد انسان»، «شکار انسان»، «گویندگان قانون»، «مذاکره صلح»، «دکتر مورو توضیح میدهد»، «درباره انسانحیوانها»، «چگونه این انسانحیوانها خون چشیدند»، «یکفاجعه»، «پیدا کردن مورو»، «خوشگذرانی مانتگامری»، «تکوتنها با انسانحیوانها»، «دگرگونی انسانحیوانها» و «مرد در تنهایی».
این کتاب یک رمان معاصر و انگلیسی است که در آن ادوارد پرندیک، تحصیلکردهٔ رشتهٔ زیستشناسی در پی سفری در دریا گم میشود. او همراهان خود را از دست داده و بهوسیلهٔ قایقی توسط مونتگمری و کاپیتان یویس نجات مییابد. آنها او را با خود به جزیرهای به نام مورو میبرند. پرندیک بهزودی متوجه میشود که جزیره متعلق به دانشمندی تبعیدی به نام مورو است که بهعلت تخیلات عجیب و روش حیوانصفتانهاش شهرهٔ آفاق و سپس تبعید شده است. مورو همراه با دستیارانش به جزیره فرار کردهاند تا بهروشی غیرانسانی در خفا زندگی کنند. پرندیک در این جزیره و بدون حمایت کسی، در محاصرهٔ عدهای حیوانات آدمنما قرار میگیرد. او سعی میکند از رازها و پنهانکاریهای آنها سر درآورد و خود را نیز نجات دهد.
هربرت جورج ولز (اچ. جی. ولز) (۱۸۶۶ -۱۹۴۶) یکی از پیشگامان ژانر علمیتخیلی به حساب میآید، در آثار داستانی خود پیشبینیهایی را ارائه کرد که بخشی از آنها مانند اختراع رادیو، تلویزیون و علم ژنتیک به وقوع پیوستهاند، اما هنوز برخی از آنها به واقعیت تبدیل نشدهاند؛ مانند ماشینی که در زمان سفر میکند، مردی که نامرئی میشود، و هجوم بیگانگان به زمین از جمله مریخیها که جنوب انگلیس را به نابودی میکشد. اما او که بیش از ۱۵۰ سال پیش به دنیا آمد، پیشبینیهای زیادی نیز درباره جهان مدرن داشت که اکنون به واقعیتهای زندگی ما تبدیل شدهاند.
هربرت جورج ولز، روزنامه نگار، جامعهشناس، مورخ و نویسنده سوسیالیست انگلیسی و خالق رمانهای علمی تخیلی است. وی در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم زندگی میکرده است.
از آثار علمی-تخیلی او میتوان به «ماشین زمان» و «انسان شبیه خدایان» و «جنگ دنیاها» اشاره کرد. اثر تاریخی هربرت جورج ولز در ایران با نام «کلیات تاریخ» انتشار یافته است. هربرت جورج بلز در کنت متولد شد.
وی چهارمین و آخرین فرزند جوزف ولز (بازیکن کریکت) بود. حادثهای در دوران نوجوانی ولز سبب شکستن پا و خانه نشینی او شد. ولز برای گذراندن وقت به کتاب خواندن مشغول گردید و همین باعث علاقهمندشدن او به کتاب و نویسندگی شد.
در فصل «چگونه این انسانحیوانها خون چشیدند» کتاب آمده است: «اما بی تجربگیام در نوشتن گمراهم میکند و از موضوع داستانم فاصله میگیرم پس از خوردن صبحانه با مانتگامری او مرا به سوی دیگر جزیره برد تا دهانه آتشفشانی و چشمۀ آبگرمی را ببینم که روز قبل ناشیانه پا در آب های سوزانش گذاشته بودم هر دو با خود تازیانه و هفت تیر پر بردیم. در مسیرمان به آنجا حین عبور از جنگلی پرشاخ و برگ، صدای جیغ خرگوشی را شنیدیم ایستادیم و گوش دادیم اما دیگر چیزی نشنیدیم کمی بعد به راهمان ادامه دادیم و این واقعه از یادمان رفت. مانتگامری توجهم را به برخی موجودات صورتی کوچک با پاهای عقبی دراز جلب کرد که میان بوتهها جست زنان میرفتند. گفت موجوداتیاند که از اولاد انسان حیوانها به وجود آمدهاند و مورو ابداعشان، کرده با این فکر که شاید برای تولید گوشت به درد بخورند، اما عادتی خرگوشوار به خوردن بچههایشان مانع از تحقق این نیت شده بود من پیشتر بعضی از این موجودات را دیده بودم یک بار حین فرارم از دست مرد پلنگی در نور مهتاب و یک بار هم روز قبل وقتی مورو تعقیبم میکرد یکی از آنها که جستی زد تا از ما دور شود، اتفاقی داخل حفرهای افتاد که به خاطر ریشهکن شدن درختی بر اثر باد به جا مانده بود توانستیم قبل از اینکه خودش را بیرون بکشد بگیریمش مثل گربه تف می انداخت با پاهای عقبش محکم پنجه میکشید و لگد میانداخت و سعی کرد گاز بگیرد اما دندانهایش به قدری ضعیف بودند که اثری بیش از نیشگونی بیدرد نداشتند به نظرم موجود کوچولوی قشنگی آمد و وقتی مانتگامری گفت که هرگز زمین چمن را با کندن حفره خراب نمیکند و در کارهایش بسیار اهل نظافت است، فکر میکنم نشان میداد که جایگزینی مناسب برای خرگوش معمولی در حیاط های مردم است.»
رمان «جزیره دکتر مورو» نوشته اچ.جی.ولز با ترجمه محمود گودرزی در ۱۶۸ صفحه و به قیمت ۱۸۵ هزار تومان از سوی نشر افق منتشر شده است.
نظر شما