به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «شناخت شهر و دانشگاه جندی شاپور ساسانی» (۱۷۰۰ سال پیش) تالیف حسین صرامی از سوی انتشارات نگارخانه به بازار کتاب آمد.
این کتاب در شش بخش به شرح موضوعاتی همچون بستر جغرافیایی و زمینههای شکلگیری جندی شاپور، پیدایش و گسترش شهر جندی شاپور، پیدایش و گسترش دانشگاه جندی شاپور، دانشمندان و پژوهشگران در راستای جندی شاپور و علل نابودی شهر و دانشگاه جندی شاپور پرداخته است.
در بخش نخست کتاب میخوانیم: جلگه خوزستان که دنباله جلگه تمدنآفرین بینالنهرین و (کلده، آشور، بابل…) و متاثر از آن است. این جلگه بین کوه و دریا با آبراههای فراوان بدون موانع طبیعی و ارتفاعات صعبالعبور و دور از کویرهای خشک، با شیب ملایم و آرام… که آفریننده مهد نخستین و باستانی تمدن ایرانی یعنی شوش شده است. آمدن دانیال نبی در منطقه و دفن او در شوش به عهد هخامنشی میرسد که دلیل دیگری بر قدمت و قدرت منطقه است.
خوزستان از زمانهای دورتر نیز پیشینه تمدنی و شهرنشینی داشته است، در این باره چنین مینویسند: «قدیمیترین مردمی که در ایران به تمدن شهرنشینی رسیدهاند عیلامیها بودند. این اقوام در حدود سه تا پنج هزار سال پیش از میلاد در جلگه خوزستان و ارتفاعات شمالی آن موفق شدند یکی از قدیمیترین تمدنهای بشری را ایجاد و بساط شهرنشینی را بگسترانند».
در بخش دوم این کتاب چنین آمده است: اصولاً شهرها پس از اضافه محصولات کشاورزی به وجود میآید، چون شهریان با تراکم زیاد جمعیتی و زمین کمتری که در اختیار دارند و اکثراً به مشاغل خدماتی و صنعتی میپردازند و طبیعتاً آذوقه اینها باید توسط کشاورزان تامین شود و چون سرزمین خوزستان حاصلخیز و آب و آفتاب به رونق کشاورزی میانجامد، فرصت ایجاد شهرهای زیادی فراهم آمد. همچنین مازاد محصول، اخذ مالیات، باج و خراج و نیز تجارت مخصوصاً ترانزیت کالاهایی مثل ابریشم باعث مکنت و ثروت دولت و ملت و زمینه پیدایش و گسترش شهرها از جمله شهر جندی شاپور و سپس دانشگاه آن فراهم شد.
در اسناد تاریخی آمده است: به روزگار خسرو و انوشیروان دانشمندان مهاجر دیگری از جمله فیلسوفان یونانی رانده شده از مدرسه آتن در گندی شاپور سکونت یافتند. بدین ترتیب اهمیت و آوازه این شهر دو چندان شد تا روزگار خلفای عباسی همچنان مرکز علوم گوناگون از جمله پزشکی و علوم دینی بود (بهرامی، ۱۴۰۱، ص ۳۴۲).
به قول گیرشمن(Ghirisgman): ساسانیان بانیان بزرگ شهرها به شمار میروند و منابع تاریخی وسعت شهرسازی را که تقریباً در زمان همه شاهان این سلسله معمول بوده گزارش میدهند. شاپور اول اسرای رومی را در گندی شاپور جای داده که در بهسازی و گسترش شهر به کار گرفته شده و همان جا ساکن شدند.
استاد بهرامی نیز مینویسد: شاپور به ویژه شهر گندی شاپور را که در منابع سریانی بیت لاپات خوانده شده برای سکونت تازه واردان (مسیحی) گسترش داد. (بهرامی، ۱۴۰۱ ص ۳۴۶).
نام جندی شاپور موجب شده بعضی آن را اردوگاه شاپور بنامند زیرا در زبان پهلوی گند به معنی سپاه آمده که در عربی جند شده به همان معنا (دائرهالمعارف بزرگ…، ۱۳۸۹: ص ۵۸۲).
گیرشمن(Ghirisgman) پژوهشگر معروف مینویسد: «کارگاههای شوش، گندشاپور و شوشتر از جهت مصنوعات خود شهرت یافتند» (گیرشمن، ۱۹۸۹: ص ۴۰۹). لسترنج نیز سخن از پارچههای قلابدوزی و نیز کشتزارهای مخصوصاً نیشکر و برنج جندی شاپور یاد میکند (لسترنج، ۱۳۷۶: ص ۲۵۶). پارچههای قلابدوزی (تراز) همچنین کشتزارهای برنج فراوان دارد، او اضافه میکند قبر یعقوب لیث صفاری در آنجاست و او که این شهر را مرکز دولت خود قرار داد، سال ۲۶۵ هم در آنجا مرد (همان).
یک پژوهشگر دریافته که «جندی شاپور از نظر اقتصادی شهری ثروتمند بوده از نظر کشاورزی نیز اهمیت داشته و محصول شکر آن در سراسر ایران توزیع میشد پارچهبافی نیز در این شهر رونق داشت» (رئیس دانا، ۱۳۸۶ ص ۲۶۷).
دهخدا در لغتنامه معروف خود مینویسد: گندی شاپور معرب این اسم جندیسابور… اصل آن و ه اندوشاهپوهر یعنی به از انطاکیه شاهپور و به عبارت دیگر شهر شاپوربهتر از انطاکیه است محل آن در خوزستان واقع در شرق شوش و جنوب شرقی دزفول و شمال غربی شوشتر کنونی بوده است. بانی آن بنا بر مشهور شاپور اول (۲۷۱-۲۴۱ م) بوده وی از اسیران رومی دستهای را به کار بنای آن شهر گماشت. گندی شاپور از آغاز کار مرکزیت علمی یافت (لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۳ ج ۱۲ ص ۱۷۰۴۵).
از اتفاقات مساعدی که در عصر انوشیروان روی داد پناهنده شدن هفت تن از دانشمندان مشهور یونانی به ایران بود. این عده بر اثر سختگیری ژوستی نین امپراتور روم که تعصب زیادی نسبت به فلاسفه آتن و اسکندریه داشت به دربار انوشیروان آمدند و خسرو آنان را به گرمی پذیرفت (ممتحن، ۱۳۵۵: ص ۳۴).
یک پژوهشگر تاریخ مینویسد: «مدرسه طب جندی شاپور «گندی شاپور» مقارن حمله اعراب به ایران در اوج اعتلا و افتخار خود بود… این شهر در سراسر دنیای اسلام به عنوان بزرگترین مرکز تعلیم پزشکی باقی بود تا وقتی که به سبب گسترش مرکز خلافت عباسیان (بغداد) از استادان خوب محروم شد و به تدریج رو به انحطاط نهاد ولی به علت اهمیت اقتصادی خود سالها پس از انحلال دانشگاه نیز بر جای ماند» (حقیقت، رفیع، ۱۳۷۸: ص ۲۱۵).
حدود زمان منصور خلیفه دوم عباسی برای درمان خلیفه و خانواده و بزرگان استادان جندی شاپور را با رضایت و گاهی به زور به بعداد میبردند و با تاسیس بیمارستان بغداد این استادان را در آنجا متوطن در نتیجه بیمارستان و خود دانشگاه گندی شاپور ضعیف و رو به انحطاط رفت.
ابن حوقل گسترش و آبادانی جندی شاپور را به تفصیل نقل کرده از جمله مینویسد: جندی شاپور شهر فراخ نعمت و پر برکت میباشد که در آن درختان خرما و کشتار فراوان و آبها دارد به همین سبب که سطح نعمتها و داشتن همهگونه کشتزارهای بسیار، یعقوب لیث آنجا را اقامتگاه خود ساخته یعنی عمری گذرانید تا اینکه در آنجا بمرد و در جندی شاپور به خاک سپرده شد (ابن حوقل، ۱۳۳۴: ص ۲۸).
تغییرات آرام ولی پیوسته بستر طبیعی و شرایط آب و هوایی منطقه خوزستان (گرمتر شدن هوا، خشکی و شوری آب، کم شدن رمق زمین و…)، نیز تحولات سیاسی اجتماعی مخصوصاً مذهبی (پیدایش اسلام و سقوط حکومت در ایران و پاگیری دولت مقتدر جدید در همسایگی)، پدیده آشنای جابهجایی تمدنها مطرح شده، عملاً شهر جندی شاپور رو به ضعف و افول گذاشت و در واقع مقابل رقیب تازهنفس (بغداد با آن همه پشتوانههای سیاسی، مذهبی و نیز مطلوبیتهای محیطی) تاب مقاومت نداشت.
کتاب «شناخت شهر و دانشگاه جندی شاپور ساسانی» ۱۷۰۰ سال پیش تالیف حسین صرامی با ۱۴۲ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۱۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات نگارخانه منتشر شد.
نظر شما