سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حسین انتظامی: ضعف متن در سینمای ما مشهود است. ضعف متن (فیلمنامه) به ضعف قصه برمیگردد. تعداد معدودی از فیلمنامهنویسان کشور، قصهپردازان خوبی هم هستند و بهتر این است که مثل کشورهای صاحب سینما داستانهای موفق که مورد اقبال قرار گرفتهاند به تصویر کشیده شوند. هر چقدر همزیستی ادبیات و سینما بیشتر شود شاهد ظهور آثار برجستهتری هستیم؛ ضمن آن کمک سینما به ادبیات هم رخ میدهد تا اولاً آثار ادبی، بهتر دیده شوند و ثانیاً کمک به صنعت نشر و نویسندگان هم صورت بگیرد؛ زیرا حق اقتباس سینمایی اثر فروخته میشود و این حق به عنوان یک حرکت رایج، جا میافتد؛ آنگونه که در سینمای دنیا جا افتاده است.
ضعف متن در سینمای ما مشهود است. ضعف متن (فیلمنامه) به ضعف قصه برمیگردد. تعداد معدودی از فیلمنامهنویسان کشور، قصهپردازان خوبی هم هستند و بهتر این است که مثل کشورهای صاحب سینما داستانهای موفق که مورد اقبال قرار گرفتهاند به تصویر کشیده شوند. هر چقدر همزیستی ادبیات و سینما بیشتر شود شاهد ظهور آثار برجستهتری هستیم؛ ضمن آن کمک سینما به ادبیات هم رخ میدهد تا اولاً آثار ادبی، بهتر دیده شوند و ثانیاً کمک به صنعت نشر و نویسندگان هم صورت بگیرد؛ زیرا حق اقتباس سینمایی اثر فروخته میشود و این حق به عنوان یک حرکت رایج، جا میافتد؛ آنگونه که در سینمای دنیا جا افتاده است.
به فیلمنامهنویسان هم متأسفانه بیتوجهی میشود. با خطایی که عمدتاً از سریالهای غیرتلویزیونی رخ داد و نظامات سینمایی را به هم ریخت، دستمزد بعضی بازیگران، چند برابر کارگردان و چندین برابر دستمزد فیلمنامهنویس شده است. البته دستمزد فیلمنامهنویس، پیشتر هم قابل اعتنا نبود. یک جای کار میلنگد و نشان از بیسامانی نظامات تولید دارد؛ چون فیلمنامه اساس اثر هنری است.
بنیاد فارابی در دهههای گذشته و در راستای ترویج فیلمنامه اقتباسی، کارهایی کرده بود.ولی به جز موارد معدودی که خودش برای تولید، سرمایهگذاری کرده بود، الباقی ابتر ماندهبودند. آن سیاستها، آسیبشناسی شد و از سال ۱۳۹۸ با رویکردی تکمیلی دنبال شد.
بنیاد فارابی، فراخوانی صادر کرد و به عکس دفعات گذشته، نقطه عزیمت را ناشر یا نویسنده قرار نداد، بلکه تهیهکننده را دید تا خرید اقتباس، به تولید بیانجامد. بر این مبنا تهیهکننده، داستان مشخصی را معرفی میکرد (مشروط به آنکه در راستای محورهای ۵گانه موضوعی باشد.) سپس همه این درخواستها یکجا در جلسه کمیته ذیربط مطرح میشد و با توجه به اعتباری که سازمان سینمایی در آن سال برای این کار، لحاظ کرده بود، خرید اثر (حسب مورد: از ناشر یا نویسنده) صورت میگرفت. پس از آن، مبلغ قرارداد تهیهکننده با فیلمنامهنویس (برای تبدیل داستان به فیلمنامه) را هم فارابی تأمین میکرد.
در راستای توجه به فیلمنامه اقدامات زیر هم انجام گرفت:
۱. در سال ۱۳۹۹ و با توجه به وضعیت کرونا که تولید سینما متوقف شده بود، از قضا تنها صنفی که میتوانست کار خود را انجام دهد فیلمنامهنویسان بودند. مطابق فهرستی که انجمن فیلمنامهنویسان در اختیار قرار داد به حساب همه اعضای انجمن، مبلغی ثابت برای نگارش طرح در چارچوب محورهای اعلامی پنجگانه، واریز شد تا در صورت تأیید طرح، قرارداد نگارش فیلمنامه، منعقد شود. (اگر هم طرحی نمینوشتند آن مبلغ در واقع کمک بلاعوض بود.)
۲. از سال ۱۳۹۸ و در فراخوان جشنواره فیلم فجر اعلام شد که امسال، رشته فیلمنامه اقتباسی هم داریم. این سیمرغ که پیشتر در بعضی دورههای جشنواره بود، در سال بعد هم باقی ماند، اما در جشنوارههای دولت سیزدهم جمع شد. در جشنواره سال ۱۳۹۸ اصلاً فیلمنامه اقتباسی نبود که بخواهد جایزه بگیرد. در جشنواره سال ۱۳۹۹ سه مورد داشتیم و اگر این طرح رها نمیشد و با رفع اشکالات آن، شاهد تحول بودیم.
باید اقرار کرد این اقدامات چندان موفق نبود که شاید یک دلیلش تداوم نیافتن آن باشد.
این یادداشت از کتاب «پرگار» به قلم حسین انتظامی و به همت نشر آرما با اجازه حسین انتظامی منتشر شده است.
نظر شما