چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
داستان امید و آرزو در «روزگار سپری شده اسب های سپید»

روزگار سپری‌شده اسب‌های سپید تنها یک رمان نیست؛ بلکه سفر به عمق تاریخ و فرهنگ فلسطین است. اثری که از دل اندوه و تبعید، داستانی از امید و آزادی را بازگو می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «روزگار سپری شده اسب های سپید» به نویسندگی ابراهیم نصرالله و با ترجمه حمیدرضا مهاجرانی از سوی نشر مروارید در بازار کتاب عرضه شد.

نویسنده در این کتاب سفری به عمق تاریخ و فرهنگ فلسطین دارد. اثری که از دل اندوه و تبعید، داستانی از امید و آزادی را بازگو می‌کند. این کتاب با بیانی شاعرانه و احساسی، روایتگر زندگی پر از رنج و مبارزه مردم فلسطین در بستر قرن بیستم است. داستان، از گذشته‌ای باشکوه تا تبعید و از دست دادن سرزمین، با محوریت نمادین اسب‌های سپید، که نمایانگر اصالت و آزادی است، شکل می‌گیرد.

روزگار سپری‌شده اسب‌های سپید تنها یک رمان نیست؛ بلکه سفر به عمق تاریخ و فرهنگ فلسطین است. اثری که از دل اندوه و تبعید، داستانی از امید و آزادی را بازگو می‌کند ابراهیم نصرالله در این کتاب، تاریخ و داستان‌سرایی را باهم می‌آمیزد و با استفاده از نمادها و تصاویر زیبا مقاومت و امید را به تصویر می‌کشد.

داستان، روایت زندگی مردی به نام است. خالد، چریکی از روستای هادیه، با مادیانش به نام سپیدیال، و با یاد دلدارش به نام یاسمین به مبارزه با استعمارگران و سپس اشغالگران مشغول است. او به‌تدریج از انسانی عاشق به قهرمانی درخور، و سرانجام به مبارزی فراری تبدیل می‌شود. رمان روزگار سپری‌شده اسب‌های سپید داستان پیکار باشکوه اما اندوهگین خالد در مسیر عشق به وطن است؛ اندوهی که میراست و سرانجام به شادمانی درونی می‌انجامد.

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «یک شب زین حمامه را کنار گذاشت. فکر کرد هیچ چیز نباید او را از حمامه جدا کند. از دامنه کوه پایین آمد، به گوشه دشت دور از خانه‌های روستا رسید. لباس‌های خود را درآورد، با دقت آنها را تا کرد و زیر تنه درخت زیتونی گذاشت و بر پشت حمامه پرید. یک شب کامل راه رفتند، برای لحظه‌ای هم توقف نکردند. احساس کرد که اسب بال درآورده و در آسمان پرواز می‌کند رشته‌های سپیده دم به چشمش خورد. ولی تن خود را حس نمی‌کرد و آن را تشخیص نمی‌داد. گویا به رک گویی و پی چسبیده بودند. گویی از اول برای هم زاده شده بودند. درک کرد که حمامه به آن اندازه رسیده که تن او را بشناسد. انگاری جسد حمامه با پیکرش یکی شده. به تنه درخت جایی که لباسش را گذاشته بود برگشت. پایین آمد. لباسش را پوشید و وقتی که به سوی اسب رفت چیز غریب غیر قابل وصفی دید، حمامه تبدیل به اسب نر شده بود و…»

نویسنده کتاب، ابراهیم نصرالله (متولد ۱۹۵۴) یکی از پراهمیت‌ترین نویسندگان زبان عربی در دهه‌های آغازین سده‌ی بیست‌ویکم میلادی محسوب می‌شود. وی دوران کودکی و جوانی خود را در اردوگاه پناهندگان در اردن گذراند و فعالیت خود را به عنوان معلم در عربستان سعودی آغاز کرد. وی پس از بازگشت به امان، تا زمانی که زندگی خود را وقف نویسندگی کرد، تا سال ۲۰۰۶ در بخش رسانه و فرهنگی کار می کرد.تا به امروز، او ۱۵ مجموعه شعر، ۲۱ رمان و چندین کتاب دیگر منتشر کرده است.

ترجمه روان و دقیق سید حمیدرضا مهاجرانی نیز توانسته است این زیبایی را برای فارسی‌زبانان بازآفرینی کند.

کتاب «روزگار سپری شده اسب های سپید»، نوشته ابراهیم نصرالله و ترجمه حمیدرضا مهاجرانی از عربی به فارسی، در ۵۵۴ صفحه و به بهای ۵۸۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۳ در نشر مروارید منتشر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها