به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «ناقوس نیمهشب» از فرانسیس لاتوم، از گونه ادبیات وحشت و گوتیک نخستین بار در ۱۷۹۸/ قرن هجدهم میلادی منتشر شد. این اثر توسط مریم مهدوی به فارسی ترجمه و از سوی نشر ققنوس روانه بازار شده است.
رمان «ناقوس نیمهشب» اولین بار در سال ۱۷۹۸ به چاپ رسید و از جمله رمانهای گوتیکی بود که جین آستین برای نوشتن «نورثنگر آبی» از آن استفاده کرد. در حقیقت جین آستین باعث شد فرانسیس لاتوم به جهانیان شناسانده شود و دلیل دیگری که لاتوم توجه ما را تا حدی به خود جلب میکند گوتیک نویس بودن اوست و اینکه تقریباً هیچ چیز از زندگی حقیقی و حیات او به ما نرسیده است. اطلاعاتی که از زندگی این نویسنده در دست است نقلهایی است از شاهدان ناموثق و بی اعتبار که ناگزیر با شایعات در هم آمیخته و به دست ما رسیده است.
فرانسیس لاتوم در سال ۱۷۷۴ در روتردام هلند چشم به جهان گشود. بعدها به شهر نوریچ انگلستان مهاجرت کرد که زادگاه پدرش هنری بود و خیلی زود در آنجا به نمایشنامهنویس موفقی تبدیل شد هجده سال داشت که اولین نمایشنامهاش در تماشاخانه رویال نوریچ روی صحنه رفت و این آغاز موفقیتهای پی درپی او بود. در همین، زمان او دست به کار نوشتن و انتشار منظم چندین رمان شد. این رمانها به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند عاشقانههای گوتیک که «ناقوس نیمه شب» از جمله آنهاست و رمانهایی که ویژگیهای سبکیشان به خوبی ازعنوان اولین کتاب این، مجموعه «مردان و منشها» پیداست رمانهایی دربارۀ زندگی اجتماعی، طبقه اشراف به همراه مقادیر معتنابهی از طنز و هجو.
از ویژگیهای شاخص کتاب پیش رو این است که کلمه به کلمه آن با نسخه اولیه کتاب که در سال ۱۷۹۸ میلادی منتشر شده، مطابقت داده شده و همچنین یک نقد ادبی مفصل درباره اثر در ابتدای کتاب آورده شده است که خود به تنهایی برای دوستداران نقد ادبی یک سرفصل آموزشی برای تحلیل و واکاوی عناصر رمان بر اساس نظریه های فلسفی، روانشناختی و ساختار روایی است.
این نقد را دیوید پاتنر استاد دانشگاه بریستول نوشته است که تا کنون حدود بیست کتاب در حوزه نقد ادبی، صدها جستار و مقاله علمی درباره ادبیات گوتیک، رمانتیک و ادبیات معاصر منتشر کرده است.
دیوید پانتر در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته است، «ناقوسهای نیمهشب» را عصاره فعالیتهای ادبی نویسنده میداند که در بستر تاریخ و رمانتیسم اولیه و مالیخولیا نوشته شده است. وی معتقد است: «شاید منصفانهترین داوری این باشد که بگوییم فرانسیس لاتوم در قرن هجدهم رمانی نوشت به نام ناقوس نیمه شب که هر چه بیشتر بررسیاش میکنیم بیشتر پی میبریم که نماینده کنش به تعویق افتاده است گویی چیزی در متن به ودیعه سپرده شده که قرار است بعداً اجرا شود.»
در قسمتی از متن کتاب میخوانیم: «آلفونسوس گفت: اگر علیه من بود این همه از دیدنش اکراه نداشتم اما با این وضعیت نمیتوانم با مردی چشم در چشم شوم که به او زخم زده ام و میدانم این زخم کاری مرهمی ندارد. او تئودور را مثل پسر خودش میدانست و حتماً از خطاهایش چشم پوشی میکرد جز تنفر چه احساسی به من خواهد داشت که پاره تنش را از او گرفتهام؟ من قلباً ایمان دارم که کار اشتباهی نکردهام، پس نمیتوانم از او طلب بخشش کنم و چون بابت سوگی که خود مسببش بودهام دلم به حالش میسوزد و از طرفی هم مدیون محبتهایش هستم نمیخواهم مرا ببیند و داغ دلش تازه شود. نه فرار میکنم و به جای دوری میروم و فراموش میشوم تا بیش از این به او زخم نزنم.»
کتاب «ناقوس نیمهشب» با ترجمه مریم مهدوی توسط نشر ققنوس در ۳۴۶ صفحه و به بهای ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما