چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۰
نقش اساسي تجرد خيال در حكمت متعاليه

چاپ نخست كتاب «تجرد خيال در حكمت متعاليه» نوشته دكتر مريم صانع‌پور از سوي انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر و روانه بازار نشر شد. اين كتاب مبحث «خيال» را از منظر فلسفي و در سايه ديدگاه‌هاي نظري ملاصدرا بررسي مي‌كند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اين اثر مساله خيال را -كه يكي از مهمترين مسائل حوزه فلسفه و عرفان اسلامي به شمار مي‌رود- مطالعه و بررسي مي‌كند و به تشريح نقش اساسي تجرد خيال در حكمت متعاليه مي‌پردازد. 

خيال در نگاه ملاصدرا، از نظريه عالم خيال ابن‌عربي ريشه گرفته است. بر اين اساس اين كتاب، تاريخچه خيال را از زمان ابن‌عربي مي‌كاود.

يكي از مهمترين مسائل حوزه فلسفه و عرفان اسلامي مساله خيال است، زيرا عالم خيال در عرفان، شاهراه كشف و شهود، و در فلسفه حد فاصل ميان عالم مجردات و عالم ناسوت مي‌باشد و لذا در قوس نزول، بدون عالم خيال، ايجاد عوالم جسماني و ارتباط ميان عقول مجرد با مواد متكاثف محال است.

همچنين بدون عالم مثال شكاف ميان واحد و كثير، خالق و مخلوقات، ثابت و متغير هرگز پر نمي‌شود و نيز در قوس صعود امكان راهيابي به معرفت حضرت حق و عقول مجرد منتفي مي‌شود، زيرا به مصداق حديث شريف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» يكي از راه‌هاي خداشناسي، خودشناسي است. چون نفس آدمي كه حد واسط ميان روح مجرد و بدن مادي اوست، دو نقيض روح لايتناهي الهي و جسم متناهي آدمي را در خود جمع كرده است. به اين ترتيب ساحت نفس در بُعد معرفتي همان ساحت خيال است كه جامع تجرد عقل و ماديت حواس ظاهري است.

اين نشئه متناسب با نشئه ملكوت است كه حد فاصل ميان جبروت الهي و ناسوت مادي است و هرچند، مرتبه خيال فروتر از مرتبه عقل و فوق مرتبه حس است اما گستره‌اي وسيع‌تر از گستره عقل و حس دارد، زيرا عقل بلحاظ تجردش هرگز ماده را به خود راه نمي‌دهد و حس به علت مادي بودنش قدرت پذيرش عقل را ندارد و تنها خيال است كه عقل و حس را يك‌جا جمع مي‌كند. به اين ترتيب بدون وجود عالم خيال (عالم مثال) در قوس نزول به گفته «هانري كربن» صدور عوالم متكثر حسي از عقل واحد مجرد ممكن نخواهد بود و لذا مشكل لاينحل ثنويت ماده و معنا در سير فلسفه دائما بغرنج‌تر مي‌شود؛ چنان‌كه در فلسفه غرب، خلاء عالم مثال باعث مشكلات فزاينده‌اي شده است.

از طرف ديگر، خداوند كه با نفخه روح خود قابليت جانشيني‌اش بر روي زمين و مظهريت صفاتش را در انسان به وديعه گذاشت، خيال را به مثابه زمينه‌اي جهت بروز و ظهور صفت خلاقيت به انسان ارزاني داشته است و اين خلاقيت، از مادي‌ترين تا معنوي‌ترين امور را شامل مي‌شود، زيرا خيال خود بر دو قسم است؛ يكي خيال منفصل و ديگري خيال متصل. انسان در خيال منفصل مرتبط با عالم نور، تجرد و الوهيت است و در خيال متصل، مرتبط با عالم ماده و حواس ظاهر مي‌باشد. در هر دو حوزه خلاقيت، انسان باعث مي‌شود تا با حضور در ملكوت، جامع هردو عالم جبروت و ناسوت شود. به اين ترتيب جايگاه حضرت خيال در مباحث فلسفي نيز چون ديگر مباحث جايگاهي مبنايي است.

در تلقي ملاصدرا، خيال رهزن شناخت حقيقي نيست بلكه طريقة شناخت حقيقي مي‌باشد. او تحت تأثير محيي‌الدين ابن عربي است كه نظريه عالم خيال را در قوس نزول طراحي كرده و بر طريقيت اين عالم در اشراق حقايق تاكيد كرده است. ملاصدرا اما به عنوان يك فيلسوف عارف بر طريقيت قوه خيال در قوس صعود و سير معرفت‌شناسانه تاكيد كرده و در بحث وجود ذهني كه سنگ بناي معرفت است، نقش تجرد قوه خيال را به عنوان نقش اساسي معرفي كرده است. بر اين اساس خيال مجرد در فرآيند شناخت به عنوان خزانه صور مواد خارجي، جامع ضدين، عامل مقايسه صور، تداعي، تصور صور گذشته و آينده، فراهم كننده زمينه‌هاي تفكر، تعقل، مقايسه، استنتاج و استنباط است. وي علاوه بر تاكيد در مورد نقش خيال متصل در امور مزبور، به استعداد قوه خيال -‌به شرط تصفيه و تزكيه‌اش- نسبت به مشاهده حقايق خدشه‌ناپذير علوي در عالم مثال و خيال منفصل اشاره مي‌كند و شناخت حقيقي را منوط به طريقيت خيال چه در تعقل ارادي و چه در شهود غير ارادي مي‌داند.

يكي از كتاب‌هايي كه در آن به مقوله خيال از منظر عرفاني و فلسفي به خصوص «حكمت متعاليه» نگريسته و بحث شده، كتاب «تجرد خيال در حكمت متعاليه» است، كه مولف طي شش فصل به اين موضوع پرداخته است. 

در فصل نخست نويسنده عالم خيال را مطابق با ديدگاه واضع آن يعني محيي‌الدين ابن عربي بگونه‌اي اجمالي بررسي مي‌كند و در فصل دوم، اصول انديشه صدرالمتالهين مطرح مي‌شود، تا جايگاه تجرد خيال در منظومه فكري وي مشخص شود. 

در فصل سوم، خيال در قوس نزول و سير وجودي مورد بحث قرار گرفته و در فصل چهارم، نفس انسان در قوس صعود بررسي مي‌شود و قوه تخيل، مركبي تلقي مي‌شود كه قادر است راكبش را از شان هيولاني و بالقوه ماده تا اعلا عليين صفات و اسماء پروردگار ارتقا دهد و بهمين مناسبت در فصل مزبور، ماهيت و عملكرد و جايگاه تخيل مورد تحقيق قرار مي‌گيرد. 

در فصل پنجم نيز استفاده از شاه‌كليد تجرد خيال توسط ملاصدرا جهت رفع برخي مشكلات فلسفي تبيين مي‌شود و به اين ترتيب مشكلاتي از قبيل صدور كثير از واحد در قوس نزول، آگاهي كثير به واحد در قوس صعود، وجود ذهني، وجود برزخي، معاد جسماني، شبهه آكل و ماكول و حركت جوهري، به وسيله خيال مجرد برطرف مي‌شود.
و بالاخره در فصل ششم، به نقش واسطه‌اي انسان كامل به عنوان نمونه اعلا و اتمّ مقام برزخيت پرداخته مي‌شود و مقوله‌هاي وحي و الهام و اشراقات معرفتي، خيال خلاق انسان كامل و تحقق اراده الهي در مقام خلاف الهي، عالي‌ترين درجه صعود معرفتي در عروج انسان كامل به مرتبه فناي في‌الله و بقاي بالله بررسي مي‌شود و سرانجام با كنكاش در نظريه عقل و حكمت متعالي ملاصدرا، قرابت عقل و عرفان تبيين مي‌شود تا جايي كه فاصله‌اي ميان عقل و عرفان در نهايي‌ترين مرتبه قوس صعود ملاحظه نمي‌شود؛ همانگونه كه در ابتدايي‌ترين مرتبه قوس نزول فاصله‌اي ميان اين دو مقوله نبود.

چاپ نخست كتاب «تجرد خيال در حكمت متعاليه» در شمارگان 2000 نسخه، 198 صفحه و بهاي 35000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط