هدايتالله بهبودي، مدير دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، در نشست "بررسي علت توجه مراكز تاريخپژوهي به تاريخ شفاهي و چرايي گسترش آن پس از انقلاب" گفت:" اگر راويان جنگ نبودند، موج تاريخ شفاهي ديرتر آغاز ميشد. جنگ سبب خودجوشي براي ثبت تاريخ انقلاب شد." در اين نشست،مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت، مدير كتابخانه تخصصي جنگ وجمعي ازكارشناسان، نويسندگان و اعضاي دفتر ادبيات انقلاب نيز حضور داشتند./
مرتضي سرهنگي، مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت، نصرتالله صمدزاده، مدير كتابخانه تخصصي جنگ، سيد محمد صادق فيض، يحيي آريا بخشايش، جعفر گلشن روغني، حميد قزويني، افسانه لك و طيبه پازوكي، از كارشناسان، نويسندگان و اعضاي دفتر ادبيات انقلاب در اين نشست و با مديريت هدايتالله بهبودي، مدير دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، سخنراني كردند.
خروج تاريخ شفاهي از شكل طبقاتي و منحصر به فرد
سخنرانان اين نشست با ارايه تاريخچهاي از تاريخ شفاهي در دنيا، حساسيتها و گرايشهاي جناحهاي سياسي، 2 حادثه تاريخي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي عراق عليه ايران، افزايش ارتباطات جمعي و سطح سواد مردم، ميزان توجه رسانههايي مانند راديو و تلويزيون و وجود مراكز اسنادي متعدد را به عنوان عواملي براي گسترش تاريخ شفاهي مطرح كردند.
اين كارشناسان و تاريخپژوهان، تاريخ شفاهي را فرصتي براي بيان لايههاي پنهان تاريخ معاصر دانستند كه از شكل طبقاتي و منحصر به فرد بودن خارج شده و عموميت يافته است. همچنين گفتند كه تاريخ شفاهي انقلاب و جنگ، بسياري از ارزشها را روشن و در مخاطب حس همزادپنداري ايجاد ميكنند.
خاطرات، فقط بخشي از تاريخاند
جعفر گلشن روغني، نخستين سخنران نشست "بررسي علت توجه مراكز تاريخپژوهي به تاريخ شفاهي و چرايي گسترش آن پس از انقلاب"، با اشاره به كاربرد عنوان تاريخ شفاهي براي كتابهاي خاطره در سالهاي اخير و توجه سازمانها و مراكز تاريخپژوهي به تاثيرگذاري آثار منتشر شده به جاي تاكيد بر سودآوري اقتصادي، درباره چرايي گسترش تاريخ شفاهي در سالهاي پس از انقلاب اظهار داشت: ذهن ايراني هميشه علاقمند به تاريخ و همواره خواهان دانستن درباره گذشتهاش بوده است.
وي ادامه داد: همچنين ذهن ايراني مسلمان با پيشنيهاش از حضور در مجالس وعظ و خطابه عجين و همواره معطوف به بيان قضاياي تاريخ اسلامي از طرف خطيب بوده است. بنابراين با تاريخي آشناست كه از زبان واعظ شنيده و برهمين اساس خاطرات، به دليل بيان تك روايتي با فراز و فرودهاي زندگي راوي، نزديكترين گونه به داستانسرايي و قصهپردازي و همراه با ذهن و روح ايراني است. اغلب كساني كه خواننده خاطراتند، يا آن تاريخ را به ياد ميآوردند يا در آن زمان حضور فعال داشتند كه با خوانش خاطرات و با وجود گذشت چند دهه از زمانه آن حادثه، بار ديگر حوادث تاريخي را مرور ميكنند.
گلشن روغني با انتقاد از برخي مراكز تاريخپژوهشي تصريح كرد: متوليان اين مراكز معمولا خاطرات را برابر با علم تاريخ در نظر ميگيرند. اين علم فقط زندگي يك شخص را در بر نميگيرد، بلكه تاريخ در معناي جديدش كه يك قرن از آن ميگذرد، به تمام وجوه انسان مانند اخلاق، هنر، خانواده، مسجد و دانشگاه و در واقع هرجا كه رد پايي از انسان وجود دارد، ميپردازد. در صورتي كه اغلب مراكز تاريخ پژوهي چنين تصوري از تاريخ ندارند و فكر ميكنند تاريخ، فقط بيان فضاي سياسي و مبارزاتي را در برميگيرد. در حالي كه خاطرات، بخشي از تاريخ ايران را شامل ميشوند.
شاهد عيني جلب توجه ميكند
مرتضي سرهنگي نيز در اين نشست، عامل گسترش قالب تاريخ شفاهي و ميزان استقبال از آن در 2 برهه زماني انقلاب اسلامي و جنگ را شاهدان عيني دانست و خاطرنشان كرد: شاهد عيني از نظر اعتباري، درجه يك است و آنچه از زبان اين افراد گفته ميشود، به دليل نزديكي و مطلع بودن از حادثه، بيش از همه سبب جلب توجه مخاطب ميشود.
مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري ادامه داد: مردم قصد دارند 2 حادثهاي را كه در آن سهيم بودند، ثبت كنند. زيرا براي مثال، هيچ حادثهاي به اندازه جنگ تحميلي عراق عليه ايران جامعه ما را تحت تاثير قرار نداد. به گونهاي كه بر اساس آن، نوع خوراك، پوشاك و روابط اجتماعي مردم تغيير كرد. افراد نسلهاي ديگر نيز علاقمندند حرفها را از منبع اصلي آن و از راوي كه بگويد، من گفتم، من شنيدم، من ديدم، بشنوند. منِ راوي، منِ خودخواه نيست. ما همه علاقمنديم درباره هر واقعه از كسي بشنويم كه خود شاهد عيني آن بوده است.
هدايتالله بهبودي، مدير دفتر ادبيات انقلاب اسلامي نيز در بخشهايي از نشست "بررسي علت توجه مراكز تاريخپژوهي به تاريخ شفاهي و چرايي گسترش آن پس از انقلاب" به اهميت جايگاه راويان جنگ اشاره كرد و اظهار داشت: اگر اين افراد نبودند، موج تاريخ شفاهي ديرتر آغاز ميشد. جنگ توانست بستري را براي تاريخ شفاهي انقلاب فراهم آورد و سبب خودجوشي براي ثبت تاريخ شود. زيرا پس از انقلاب خواست ملي و روحيه جمعي براي نگه داشتن حادثهاي بزرگ پديد آمده بود.
تاريخ شفاهي مرسوم
نصرتالله صمدزاده، مدير كتابخانه تخصصي جنگ هم كه در اين نشست حضور داشت، با توجه به صحبتهاي سخنرانان اظهار داشت: كارشناسان اين جلسه اعتقاد دارند، تاريخ شفاهي، خاطره و تاريخ نيست. در كتابخانه جنگ نيز مصاديقي درباره آنچه تاريخ شفاهي ميدانيم، وجود ندارد. در حالي كه ما بيش از 2000 عنوان كتاب خاطره و زندگينامه در حوزه جنگ در دست داريم كه به روش گردآوري تدوين شدهاند. اين فراواني قابل توجه است، اما فقط ميتوان بخشي از آنها را تاريخ شفاهي دانست.
وي با اشاره به معناي لفظي تاريخ شفاهي تصريح كرد: آنچه به عنوان تاريخ شفاهي مرسوم است، تاريخچه، سرگذشت و زندگينامه شفاهي است. يعني براي روشن شدن بخشهايي از زندگي شخصيتي كه شاخص نبوده، سراغ افراد ديگر رفته و با آنان گفتوگو ميكنند. اين روش در طول زمان تغيير كرد و جنبه اجتماعياش به حوزه تاريخي نزديك و به آنچه امروز در حوزه كاري ما واقعه محور محسوب ميشود، تبديل شد.
نشست "بررسي علت توجه مراكز تاريخپژوهي به تاريخ شفاهي و چرايي گسترش آن پس از انقلاب" عصر 4 آبان 89 در حوزه هنري برگزار شد.
نظر شما