عصمت احمدیان؛ راوی کتاب «مادر ایران» درباره حس و حال خود پس از شهادت فرزندش میگوید: «به دلم غم راه ندادم و نمیدادم. فقط گاهی قلبم مثل برگ گلی که غبار روی آن بنشیند، غبار گرفت. میخواستم بدانم که اسماعیل بعد از شهادت چشمهایش را بست یا نه، آیا دیگر نگران انقلاب نبود و آیا میتوانست تفاوت شب و روز را از هم تشخیص بدهد.»