تاریخ بین ایران و عثمانی پیوند بسیار طولانی دارد، ما از روزی که دولت سلجوقیان شکل گرفت، پیوند مشترک با قلمرو آناتولیها داشتیم، پس میبینیم که حاکمیتهای ما در طول تاریخ اکثرا یکی بوده است و فرهنگهای ما هم تو در تو است.
تورقای شفق، مدیر موسسه یونس امره به عنوان اولین سخنران درباره تاثیر ترجمه در روند شکلگیری تمدن گفت: استاد حلمی ضیا اولکن در مقدمه کتاب مهم خود به نام تاثیر ترجمه در نهضتهای بیداری چنین میگوید: بیداریهای بزرگی که در ظاهر آغاز تمدنهای جدید بهنظر میرسند درواقع اندیشههایی هستند که به همدیگر میپیوندند. این اندیشه پیوسته را ترجمه تغذیه میکند.
وی افزود: تمدن همیشه در حال حرکت است. هر ملت آبی است که به رودخانه بزرگ میپیوندد و با خودش آوردههای جدید به این رودخانه اضافه میکند و برای خود چیزهای جدید برمیدارد. آنچه که به دورههای بیداری قدرت میبخشد ترجمه است. همه حرکتهای بیداری با ترجمه آغاز شده است. بیداری یونان قدیم با ترجمههایی از آثار فینیقی و مصر و آناتولی، بیداری ترکی_ اویغوری با ترجمههایی از آثار هند و ایران، بیداری اسلامی در دوره عباسیان با ترجمههایی از آثار یونان و هند و ایران، بیداری غرب مدرن یعنی رنسانس با ترجمههایی از آثار اسلامی ترکی، فارسی، عربی و یونانی شکل گرفته است. در دوره عثمانی آثار متعددی همچون منطقالطیر، مثنوی مولانا، گلشن راز شبستری و آثار شاعران و عارفان دیگر به ترکی ترجمه شده است.
توفیق سبحانی
تورفای شفق ادامه داد: همچنان در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم کتابهای زیادی از ترکی استانبولی به فارسی ترجمه شده است. برخی از این کتابها اصلشان ترکی بود برخی نیز از زبانهای غربی به ترکی برگردانده شده بود که بعدا به فارسی ترجمه شده است. از مهمترین این آثار، بینوایان ویکتور هوگو است که اولین بار از ترکی به فارسی ترجمه شده بود. همچنان کتاب مشهور دکارت روش در گفتار نیز از ترکی ترجمه شده بود. در سالهای اخیر هم از ترکی به فارسی و هم از فارسی به ترکی استانبولی ترجمههای متعددی در زمینههای مختلف صورت میگیرد ولی از نظر کیفیت ترجمه جای سخن دارد. ترجمههایی که به چاپ میرسند باید مورد نقد قرار بگیرند تا کارهای ترجمه بهبود پیدا کند. در این راستا موسسه یونس امره تصمیم گرفت جوایز ترجمه آثار ترکی استانبولی را با هدف کیفیتبخشی به ترجمه آثار ترکی استانبولی به فارسی و تقویت و ترویج تبادلات فرهنگی و ادبی بین دو کشور برگزار کند. همچنین آشنایی با دوستداران و فعالان حوزه ترجمه ادبیات ترکی استانبولی نیز از دیگر اهداف ما بوده است.
بعضی چیزها هست که حتما باید بخوانم و برای ایرانیها ترجمه کنم
سخنران بعدی توفیق سبحانی بود که روی سن آمد و گفت: من در کارم عرضه و تقاضا را در نظر گرفتم، همه مترجمانی که اینجا حضور دارند، میدانند که ترجمه کار بسیار مشکلی است، مثلا کتابی که صد صفحه است، ابتدا باید 95 صفحه آن را خواند و در پنج صفحه آخر است که متوجه میشوید آن کتاب قابل ترجمه است یا خیر و ممکن است در پنج صفحه آخر ببینید که این کتاب از لحاظ فرهنگی، سیاسی مذهبی و ... اشکالاتی دارد، قابل ترجمه نیست و باید از آن صرفنظر کرد.
تورفای شفق
او ادامه داد: من جزء یکی دو کار متفرقه، خوشبختانه مطالبی را عنوان کردم که این اشکال را نداشت، مثلا کتاب «تصوف در یک ساعت پرسش و پاسخ» از مرحوم عبدالباقر را ترجمه کردم که این کتاب یک برادر داشت که چون در رابطه با شیعه و سنی بود از ترجمه آن منصرف شدم و اصلا سمت آن نرفتم.
سبحانی در ادامه از کتاب «نخستین صوفیان در ادب ترک» که سال 2007 یک نویسنده آمریکایی آن را به فارسی ترجمه کرده است سخن گفت و افزود: کتاب «نخستین صوفیان در ادب ترک» را من به مدت سی سال داشتم و به تفاریق و در فاصلههای مختلف آن را خوانده بودم، چون خیلی از مطالب آن مربوط به ایران بود و مترجم آمریکایی آن گفته بود با اینکه دههها از تالیف این کتاب میگذرد اما همچنان اعتبارش را از دست نداده است.
این استاد ادبیات و مترجم در ادامه خاطرهای از تشویق پروفسور تحسین یازیچی برای ترجمه کتابی درباره نفت و هاشمی رفسنجانی تعریف کرد و گفت: برای خود من هم ترجمه کتابی در رابطه با نفت و این مسائل از کسی چون خودم که فقط کار ادبی کرده بود، خیلی جالب بود اما کتاب آنقدر کشش داشت که آن را ترجمه کردم. بعضی چیزها هست که من میدانم باید آن را بخوانم و برای ایرانیها و فارسی زبانان ترجمه کنم.
سبحانی در ادامه در پایان از تورقای شفق، مدیر موسسه یونس امره به خاطر همت گذاشتن به این مسائل فرهنگی سپاسگزاری کرد و گفت: او هم برای ترکیه خدمتگزار خوبی است و هم برای زبان فارسی و من برای او آرزوی موفقیت دارم.
ترجمه یار انسان در مکتبهای مختلف
محمدتقی امامیخویی، مترجم و پژوهشگر حوزه تاریخ نیز برای تقدیر و تشکر به جایگاه دعوت شده بود، ترجمه را در مکتبهای مختلف بزرگترین یار انسان خواند و گفت: تاریخ درس آگاهیدهنده و علم است، تاریخ در جامعه شناخته نشده است و همه فکر میکنند تاریخ سرگذشت پادشاهان و جنگها و این قبیل رویدادهاست، تاریخ تکامل زندگی بشر از دوران ژنتیکی تا دوران انسان متفکر است.
او ادامه داد: تکیهگاه تاریخ سند است و تاریخ بدون سند هیچ ارزش و اعتباری ندارد. اگر علوم دیگر بتوانند به راحتی در مورد کسی یا واقعهای اظهار نظر کنند، تاریخ بدون سند نمیتواند درباره فرد یا چیزی سخن بگوید. تاریخ مادر علمهاست اما تاریخ درست است، تاریخی که قلمرو خود را نشکسته و علم خودش را پوچ نکرده است که امروز 99 درصد تاریخهای ما در قلمرو تاریخ نیستند. بعضیها تاریخ را یک چیز پیش پا افتاده قلمداد میکنند، درحالی که به قول جامعهشناس فرانسوی آگاهی یک جامعه را از تاریخ و فلسفه آن جامعه میتوان فهمید.
امامیخویی در ادامه اظهار کرد: طبیعتا تاریخ بین ایران و عثمانی پیوند بسیار طولانی دارد. ما از روزی که دولت سلجوقیان شکل گرفت، پیوند مشترک با قلمرو آناتولیها داشتیم در دوران ایلخانان و تیموریان هم حاکمیت مشترکی داشتیم و در ادامه هم به همین صورت، پس میبینیم که حاکمیتهای ما در طول تاریخ اکثرا یکی بوده است و فرهنگهای ما هم تو در تو است. درست است که در طول تاریخ و در خیلی از مقاطع هم با هم دشمنی داشته و میان ما مشکلاتی ایجاد کرده است، اما دیر یا زود دوباره به هم چسبیدیم و دوستیها و محبتها تداوم پیدا کرد.
این تاریخپژوه در ادامه از دو مقطع مهم در تاریخ ایران و عثمانی که تبادلات تاریخی بین ایران و ترکیه صورت گرفته، سخن به میان آورد و گفت: ما حدود چهارصد تاریخ داریم که در عثمانی نوشته شده است ولی متاسفانه ما بیش از پنجاه تا از آن را حتی به اسم هم نمیشناسیم، پس برای تکمیل تاریخ باید آنها را دید و و ترجمه کرد، آنها هم برای تکمیل کار خودشان باید منابع ما را ببینند که تنها چیزی که این میان به درد میخورد ترجمه است.
وی ضمن تعریف خاطره از باستانیپاریزی در برگردان یک شعر ترکی به فارسی، بیان کرد: ترجمه در فرهنگها مختلف است. ادبیات دو کشور باید زورشان یکی باشد تا بتوان آنها را به یکدیگر ترجمه کرد که شاید ترجمه ترکی یکی از سختترین ترجمهها باشد. بعضی کلمات هم هست که باید به صورت اصلی خود و به صورت ترکی حفظ شود. برخی واژهها جایگزین و معادلی در زبان دیگر ندارند و در صورت معادلسازی معنا و مفهوم واقعی کلمه را منتقل نمیکنند.
معیار ما ترجمه ارتباطی بود
در ادامه این نشست کاوه فضلیخلف به عنوان نماینده داوران این جایزه درمورد چگونگی داوری، ارزشیابی و بررسی آثار توضیح داد و درباره آثار راهیافته به این دوره گفت: در این دوره 16 عنوان رمان، 4 عنوان شعر، 5 عنوان پژوهش، یک عنوان نوشتار، یک عنوان سفرنامه، یک عنوان بیوگرافی و 5 عنوان هم از ادبیات کودک و نوجوان برای موسسه ارسال شده بود.
وی با بیان اینکه فکر میکنم یکی از بزرگترین مشکلاتی که در آثار ترجمه شده وجود داشت، عدم وجود ویراستاری موثر بود، بیان کرد: درباره نحوه ارزشیابی هم از هر کتاب تقریبا 10درصد آن به صورت تصادفی از بخشهای مختلف کتاب با اصل ترکی آن مقایسه شد. در بررسی آثار ما توجهی به کیفیت اصل اثر ترکی نداشتیم و فقط کیفیت ترجمه را بررسی کردیم. معیار ما ترجمه ارتباطی بود، یعنی برای ما اصل مهم نبود و آن پیغامی که گیرنده و خواننده از آن دریافت میکرد، مهم و مد نظر بود.
در پایان این مراسم با اجرای موسیقی به کار خود پایان داد.
نظر شما