مصطفي بادكوبهاي در مراسم "شبي با مولانا" كه به همت سازمان يونسكو در فرهنگسراي نياوران برگزار شد، آغاز جنگها را از نگاه مولانا مربوط به زماني دانست كه آدميان با جدايي از نيستان آفرينش، و از دست دادن ويژگي جمعي خود، فرديت مييابند و هر يك دم از "منيت" و "من" ميزند.
وي تصريح كرد: غصه ما اين است كه از آن نيستان جدا شده و فرديت گرفتهايم.
بادكوبهاي در ادامه يادآور شد: اي كاش ميشد گفت كه انديشه اساسي تشكيل دهنده سازمان ملل همين چند بيت آغاز مثنوي است، چرا كه به واقع همين گونه است. درد همه ما اين است كه از نيستان، از انسانيت، از عشق و يكتايي كنار كشيدهايم و به فرديت دچار شدهايم.
وي با بيان اين كه " نمونهاي از انديشه مولوي، اين است كه از نظر او زن و مرد هر دو انسانند و برتري بر يكديگر ندارند"، اضافه كرد: زماني كه ديگران فكر ميكردند كه زن و مرد ضد و مخالف هماند، مولانا ميگويد كه "در نفيرم مرد و زن ناليدهاند"، او بين اين دو برتري و رجحاني متمايل به يك سو نميديد و هر دو را انسان ميدانست.
بادكوبه اي تاكيد كرد: چه زيباست افتخار اين كه خاستگاه انديشههاي بزرگي چون انديشههاي مولانا، همواره ايران بزرگ و هميشه جاويد بوده است.
وي در پايان سرودهاي از خود را بر وزن مثنوي براي حاضران در سالن قرائت كرد.
نظر شما