خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) ـ به گزارش ستاد خبري سراهاي اهل قلم نمايشگاه كتاب تهران، آيين رونمايي از كتاب «معناشناسي شناختي قرآن» عصر ديروز (چهارشنبه 21 ارديبهشت) در سراي اهل قلم نمايشگاه كتاب تهران برگزار شد.
در اين آيين رونمايي عليرضا قائمينيا، نويسنده، عبدالله نصري و محمدرضا اسدي از استادان فلسفه حضور داشتند.
نصري در ابتداي اين جلسه گفت: دكتر قائمينيا سعي كرده است تفسير قرآن را از منظر دانشهاي جديد مورد توجه قرار دهد. آشنايي او با هرمنوتيك سبب شد با مبحث معناشناسي در حوزه زبانشناسي آشنا شود.
وي افزود: مباحث معناشناسي شناختي بر چهار اصل مبتني است، نخست اين كه معنا را چشماندازي از منظري خاص در نظر بگيريم. نكته دوم پويايي معنا و انعطافپذيري آن است. سومين ركن اين نظريه، دايرهالمعارفي بودن معناست و نكته چهارم كاربردي بودن معناست. نويسنده كتاب، اين چهار ركن را در كتابش مد نظر قرار داده است.
نصري با اشاره به اهميت مبحث مفهومسازي در اين كتاب گفت: بايد ديد ما چگونه ميتواينم با مفهومسازيهاي قرآن آشنا شويم و با توجه به آنها، ارتباط آيات با يكديگر را دريافته، به فهم جديدي برسيم. البته در اين رويكرد توجه به مراد جدي شارح نيز مد نظر است. رويكردي كه در این كتاب به كار رفته است، جدا از تفسير نيست، بلكه نويسنده در پي نگاه جديدي به قرآن است. او تبييني از نحوه مفومسازي آيات نيز ارايه ميكند.
وي يادآرو شد: برخي از نكتههاي اين كتاب، پيش از اين توسط عدهاي از كارشناسان بيان شده بودند، اما هنر آقاي قائمينيا ارايه يك تئوري و بررسي قرآن در قالب آن است.
نصري ادامه داد: اين كتاب يك تئوري در باب معناشناختي ارايه كرده است، اما بهتر بود نويسنده به نقاط ضعف تئوري نيز توجه ميداشت. اگر نقاط ضعف تئوري را بررسي نكينم، بايد هر روز منتظر يك تئوري براي قرآن بود.
سپس اسدي در ابتداي سخنانش پژوهشگران علوم جديد و معارف ديني را در سه دسته بيان كرد و گفت: برخي از پژوهشگران معارف ديني تنها به علوم جديد اين حوزه ميپردازند كه تعداد آنها در دانشگاهها چشمگير است. دسته دوم با رويكرد سنتي به معارف ديني ميپردازند كه اين رويكرد در حوزه قابل مشاهده است. دسته سوم اين پژوهشگران نسبت به دو دسته ديگر برتري دارند، زيرا آنان يك پا در سنت و يك پا در علوم جديد دارند. نويسنده اين كتاب نيز جزو دسته سوم است.
وي افزود: پژوهشگراني نظير آقاي قائمينيا پا در ورطه خطرناكي دارند، زيرا ممكن است از سوي هر دو گروه پژوهشگران سنتي و جديد طرد شوند.
اسدي ادامه داد: نويسنده اين كتاب به منزله طبيبي است كه وسايل پزشكي مورد نيازش را نيز بايد خود تهيه كند. او در ابتداي كار ميكوشد زبانشناسي شناختي را براي مخاطب تبيين كند و سپس اصولي ارايه دهد كه بر اساس آن مفهومسازيهاي قرآن درباره موارد مختلف را شرح دهد. او در فصل نخست مطلب را به اجمال بيان كرده است و به همين دليل به اصل تفهيم معناشناسي شناختي ضربه زده است.
وي تاكيد كرد: پرسش اصلي نويسنده اين است كه آيا اصولي بر مفهومسازيهاي قرآن حاكم است يا خير. به اعتقاد او اصولي بر اين مفهومسازيها حاكم است.
سپس قائمينيا گفت: مبحث معناشناسي قرآن، مبحث جديدي نيست و مرحوم ايزوتسو نيز كتابي در اين باره نوشت، اما او از زبانشناسي دهه پنجاه و شصت متاثر بود، در حالي كه زبانشناسي در دهههاي اخير پيشرفتهاي چشمگيري كرده است. در اين كتاب سعي كردم آن چه پيش از اين مطرح بود را در قالب نظريهاي ارايه دهم. من توامان به دنبال ترميم ابزار اين مبحث و همچنين شرح آن بودم.
وي يادآور شد: متاسفانه در دهههاي پس از انقلاب، مباحث غربي آن گونه كه بايد، در مباحث ديني به صورت ايجابي به كار گرفته نشدند. در اين كتاب تلاش كردم جنبههاي ايجابي مباحث غربي را درباره قرآن به كار گيرم كه البته كار دشواري بود. به همين دليل در فصل نخست كتاب مباحث كلي زبانشناختي كه تمامي فصول مطرحاند را بيان كردم.
اين نويسنده با تاييد گفته دكتر نصري درباره بيان نقاط ضعف نظريه گفت: اما به اعتقاد من نقاط قوت اين نظريه بر نقاط ضعف آن چربش دارد. نظريه مورد نظر را در اين كتاب درباره حدود هزار آيه به كار گرفتم و نتايج مثبتي گرفتم. اين نظريه به لحاظ معرفتشناختي پربار است و انسدادي كه متاسفانه در معارف ديني ما وجود دارد را تا اندازهاي از ميان ميبرد.
قائمينيا ادامه داد: هر يك از مباحث زبانشناسي قابليتهايي دارند، اما معتقدم جريان زبانشناسي شناختي نسبت به ساير جريانها مزاياي بيشتري دارد.
وي با اشاره به استفاده از مفهومسازي به معناي وسيع كلمه، اظهار داشت: اين مفهومسازي هم مفردات جمله را دربر ميگيرد و هم بافت آيه و تركيب جمله را.
قائمينيا درباره اصل ايدهاش در اين كتاب گفت: معنا آن اطلاعاتي است كه در ذهن گوينده وجود دارند و او ميتواند اين اطلاعات را به شكلهاي گوناگون تركيب كند. مفهومسازي موجود در آيه آن اطلاعاتي است كه خداوند به بشر ارايه كرده است. اگر بپذيريم كه معنا همان نحوه تركيب اطلاعات يا مفهومسازي است، بنابراين ميتوانيم با بررسي آيات، به آن معنا دست يابيم. با نظريه معناشناسي شناختي ميتوان آنچه را حين نزول آيات در ضمير خداوند ميگذشت دريافت.
سپس نصري يادآور شد: ارزش كار نويسنده اين كتاب تنها در حوزه تفسير نيست، زيرا كتاب وي ميتواند تاثير مهمي نيز در ترجمه قرآن داشته باشد. اكنون ترجمههاي خوب اما مشابهي در زبان فارسي داريم. مترجمان با مطالعه اين كتاب آگاه خواهند شد كه هنگام ترجمه قرآن با چه تئوري اين كار را انجام دهند.
وي با گلايه از بيتوجهي جامعه ايران به تئوريها گفت: ما به دليل بيتوجهي به تئوريها، نه تئوريك فكر و نه تئوريك در حيطه اجتماعي عمل ميكنيم. ويژگي كه ما بايد حتما از غربيان بگيريم، تئوريك كار كردن است. اگر با استفاده از تئوري قرآن را ترجمه و ترجمه حاصل از آن را با ساير ترجمهها مقايسه كنيم، خواهيم ديد كه مترجمان ديگر، از دستور زبان زايشي در كار خود استفاده كردهاند.
نصري به عنوان نتيجهگيري از بحث خود گفت: متاسفانه گاهي در مواجهه با انديشههاي غربي در جامعه فكري كشورمان، تفكرات سطحي و عوامانهاي وجود دارند كه بر اساس آن با شنيدن چند واژه نظير سكولاريزم و اومانيزم كل تفكر غرب زير سوال ميبرند. نبايد فكر كنيم كه خداوند بهترين انديشهها را تنها به ما داده است. نويسنده اين كتاب نشان ميدهد كه انديشههاي غربي چه آثار مفيدي ميتوانند داشته باشند.
بیست و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران تا 24 اردیبهشت در مصلای امام خمینی(ره) برپاست.
نظر شما