به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست نقد و بررسي كتاب «به وقت بهشت» با حضور نرگس جورابچيان، نويسنده كتاب، كامران پارسينژاد، نويسنده و منتقد ادبي و احسان عباسلو، عصر ديروز، 22 خرداد در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب برگزار شد.
در این نشست، کامران پارسینژاد، نويسنده و منتقد ادبي گفت: دستيابي يك كتاب به چاپ سوم در مدت زمان كوتاه و نقد آن توسط منتقدان ادبی و رسانهها نشان دهنده ديده شدن و مورد توجه قرار گرفتن يك اثر ادبي است.
وی سبک آغاز داستان «به وقت بهشت» را جذاب و متمايز از ساير رمانها دانست و گفت: نویسنده در ابتدا شمهای از عالم پیش از تولد را به مخاطب به شکل یک راز ارایه میدهد. این راز در انتهاي داستان در ذهن خواننده برملا ميشود.
پارسینژاد، راوی داستان را فردی خانواده دوست، مهربان، آرام و منطقی تحليل كرد و گفت: نثر کتاب نیز فخیم و ارزشمند است.
وی نوع پرداخت به داستان را یکی از نقاط ضعف رمان «به وقت بهشت» دانست و گفت: تمام ابزارها از جمله انتخاب شخصیت، راوی اول شخص و نگاه مثبت به رخدادها و سپس پرداختن به جریانات مدرن در اختیار نویسنده است و در هر زمان آنها را به خواننده عرضه ميكند.
این سخنران نشست، در ادامه افزود: سه عنصر مهم داستان چون «لذت از مطالعه»، «القای احساس» و «تجربهاندوزی» در این رمان رعایت شده است. فصل سوم كتاب با عنوان «زمستان» تا حدودي طولانی شده و مخاطب را به رخوت و روزمرگی ميكشاند.
وی با بيان اينكه بهتر بود نویسنده در اين كتاب تخصصيتر به مباحث اجتماعی و روانشناسی وارد ميشد، توضیح داد: متاسفانه امروز، داستاننویسان نسبت به رشتههای علوم انسانی كم لطف شدند، البته مخاطب داستان نيز انتظار مورخ، جامعهشناس یا روانشناس بودن از نویسندگان ندارد، اما بهتر است که داستاننویسان تا حدودي با رشتههاي روانشناسي و جامعهشناسي آشنايي داشته باشند.
پارسینژاد، بخشهایی از این داستان را درباره روزمرگی زندگي و دغدغههای زن امروز با داستانهای «زویا پیرزاد» مقایسه کرد و گفت: نویسنده «به وقت بهشت» خواسته یا ناخواسته به داستانهای «پیرزاد» نزدیک شده است. نحوه شروع داستان نيز به گونهاي است كه توقع مخاطب از راوي بالا ميرود، اما اين روند تا انتهاي كتاب ادامه پيدا نكرده است.
وی شخصیت راوی داستان را ناکامل و پرورش نیافته دانست و گفت: نویسنده نتوانسته آنطور که باید، وارد دنیای مردان شود و شخصیتهای مرد داستان را پرورش دهد.
در ادامه، نرگس جورابچيان، نويسنده كتاب «به وقت بهشت»، خود را نويسندهاي سي ساله و مترجم زبان روسي خواند و گفت: من در حوزه داستان كوتاه، شعر و رمان فعاليت كردم و اكنون چند اثر در حوزه داستان كوتاه و رمان در دست نگارش و انتشار دارم.
وي در ادامه افزود: راوي «به وقت بهشت» دختري به نام «ترلان» است با ويژگيها، علايق و آرزوهايي چون شخصيت اصلي خودم. اين شخصيت درگيريهاي ذهني دارد و در برخی دورههای زماني دستخوش حوادث و مشكلاتي ميشود كه خواننده آنها را در طول داستان دنبال ميكند.
در انتهاي نشست، احسان عباسلو، نويسنده و مدير سراي اهل قلم عنوان كرد: اين نوع داستان به نوعي رمان تغزلي محسوب ميشود؛ نويسنده در مرز ميان ادبيات عامه پسند و معناگرا ايستاده است.
وي در ادامه افزود: داستان «به وقت بهشت» دارای چهار بخش اصلی است، بخش نخست با عنوان «تابستان» و بخش انتهایی «بهار» است و خواننده با نگاهی اجمالی به فصول متوجه میشود که کتاب پايان خوشی خواهد داشت.
عباسلو یادآور شد: نویسنده این کتاب تلاش كرده تا شخصیت راوی را کامل و بدون عیب خلق كند و به شخصيت راوي نزدیک شده است؛ به گونهای كه احساس ميشود اتفاقات داستان به نوعي در زندگي شخصي يا اطراف نويسنده رخ داده اند.
وی احساسات راوی را محور اصلی کتاب به شمار آورد و گفت: اگرچه نحوه گشایش مباحث کتاب تداعیگر مبحثي غير از رمان عاشقانه است، اما این رمان به نوعي در اين گروه قرار ميگيرد. لحن راوی در بخشهای مختلف کتاب متغير است، در ابتدای كتاب طنزگونه و در بخشهایی به گفت و گوهایی جدی و روزمره تبديل ميشود.
عباسلو با اشاره به اینکه نویسنده برخلاف عقیده برخی منتقدان زن سنتی نیست، توضیح داد: ایدهها و تمایلات راوی، گریزهای گاه و بیگاه، پشیمانیها و دغدغههای زن امروز در این کتاب مشهود است و بنابراین نمیتوان خالق رمان را زن سنتی معرفی کرد.
وی افزود: توجه به عناصری چون ایماژ شخصیتها، زبان شاعرانه، آمیختگی توام با اندوه و عشق، طبیعت و احساسات پاک زنانه، شکل دراماتیک، راوی اول شخص و زبان موسیقایی از جمله ویژگیهای رمان تغزلی اند که در کتاب به خوبی مشاهده میشوند.
دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۹
نظر شما