پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۵
رسانه‌هاي جهان وقايع جنگ ما را مسكوت گذاشتند

ابراهيم زاهدي مطلق، نويسنده و روزنامه نگار است. از ميان كتابهاي او بايد به «رضا زهرا» كه بر اساس زندگينامه شهيد دستواره نوشته شده، اشاره كرد. اين كتاب در سال 1385 جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را به خود اختصاص داد. «آقاي اسدي» نام مجموعه داستان ديگر اوست. دو مجموعه داستان ديگر اين نويسنده با عناوين...

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)فرشاد شيرزادي: ابراهيم زاهدي مطلق، نويسنده و روزنامه نگار است. از ميان كتابهاي او بايد به «رضا زهرا» كه بر اساس زندگينامه شهيد دستواره نوشته شده، اشاره كرد. اين كتاب در سال 1385 جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران را به خود اختصاص داد. «آقاي اسدي» نام مجموعه داستان ديگر اوست. دو مجموعه داستان ديگر اين نويسنده با عناوين «تسبيح و بلدوزر» و «تركش حرف شنو» طي سال هاي گذشته انتشار يافته است. زاهدي مطلق سال ۱۳۸۱ مجموعه گفت‌وگوهايش را با نويسندگان جنگ از سوي «دفتر مطالعات ادبيات داستاني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي» با عنوان «نسل باروت» به علاقمندان عرضه كرد. حالا ما هم با همان شكل و سياق گفت‌وگوهاي او با نويسندگان جنگ، مصاحبه‌اي با وي داريم.

- نقش گردآوري و انتشار مجموعه گفت‌وگوها را بر ادبيات دفاع مقدس چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ 

: اول از هر چيز بايد بگويم كه وظيفه گفت‌وگو روشن كردن مسائلي غير از ادبيات است و مصاحبه كننده مي‌تواند جرياني را كه خودش دوست دارد دنبال كند، انتشار كتاب هاي گفت‌وگو با صاحب‌نظران هم بخش اعظمي از حقايق را بازگو مي كند.

- نقش يادداشت و نقد آگاهانه را چگونه مي بينيد؟
 
: اگر يادداشتي آگاهانه و عالمانه باشد و با شناخت كافي نسبت به اثر مورد نظر نوشته شود، بهترين تأثير را بر ذهن خوانده مي‌گذارد. هر اثر ادبي زواياي پنهاني دارد كه يك منتقد مي تواند با كار خودش به آن وضوح بخشد. هر اثر داستاني لايه هايي دارد كه بايد با ديد ديگري به آن نگريست، خواه و ناخواه آن چشم كه لايه هاي زيرين را درمي‌يابد قطعاً بايد چشم ناقدي باشد. موضع ديگري كه بايد درباره اين يادداشت‌ها بگويم، امكان مطبوعاتي است. بسياري از منتقدان، امكان مطبوعاتي را ناديده مي‌انگارند و از منظري متفاوت به صفحه‌هاي ادبي نگاه مي‌كنند. بايد قبول كرد كه مطبوعات در چنين وضعي غنيمت است و اندك يادداشت‌هاي زيبايي هم كه نوشته مي‌شوند در همين روزنامه‌ها به چاپ مي رسند.

- در مورد مقاله چطور؟
 
: براي مجموعه مقالات نيز، مساله اصلي شمار اندكشان است. شما كمتر كتابي را مي‌بينيد كه مجموع مقاله‌هايي باشد بر آثار جنگ. آنهايي هم كه از سوي نشرهاي مختلف به بازار مي‌آيند در واقع به قلم اشخاص اهل فن نوشته نشده است. ضمناً بسياري از منتقدان اصولي را مي‌شناسند و مطالعه كرده‌اند و به طور ثابت با همان اصول اثر را نقد و بررسي مي‌كنند. همين موضوع خود مشكل بزرگي است. دليل اصلي هم، شايد كم‌سوادي دوستان باشد. از ديگر سو حتماً بايد از منتقدان مطبوعات به شكل جدي تقدير شود.

- شما كه كتابهاي متعددي درباره ادبيات جنگ نوشته‌ايد، از چه منظري به ادبيات دفاع مقدس مي‌نگريد؟ 

: آفرينش آثار ادبي در حوزه ادبيات مقاومت، فقط به يك زمان و جغرافياي خاص، محدود نمي‌شود. آيا مي‌شود گفت كه شعر و داستان عاشقانه آلماني با شعر عاشقانه در ايران فرق مي‌كند؟ آيا پايداري مردم يك كشور مقابل تهاجم خارجي ها در ايران و ديگر كشورهاي جهان با يكديگر متفاوت است؟ بديهي است كه ادبيات مقاومت مثل انواع ادبي ديگر جهاني است و هر مخاطب، در هر جاي جهان مي‌تواند با آن ارتباط برقرار كند.

- چرا ادبيات مقاومت ما به جهانيان معرفي نشد ولي به فرض ادبيات جنگ آمريكا در ويتنام در هر قالب هنري از فيلم گرفته تا مقاله و داستان به جهان عرضه شد؟ 

: اين مبحث از دايره ادبيات خارج است و به مسائل سياسي كشورها مربوط مي‌شود. بنگاه‌هاي اخباري هر كشور براساس سياست هاي حاكمانش اخبار دلخواه خود را ارائه مي‌دهند، گاه برد خبرهاي يك كشور عظيم‌تر است و پوشش وسيع‌تري مي‌يابد. به فرض در هفته نخست جنگ تحميلي عراق عليه ايران، خرمشهر در محاصره بود. گورستان اين شهر ديگر جاي جنازه‌اي براي دفن كردن نداشت. در سطح شهر هم اجساد مردم در گرماي تابستان بو كرده بود و حتي سربازهايي آنجا پست مي‌دادند تا سگها جنازه‌ها را نخورند. هيچ گاه اين خبر جهاني نشد ولي طي ۱۸-۱۷ روزي كه آمريكا به عراق حمله كرد تا حكومت اين كشور را سرنگون كند، تمام جهان از حادثه مطلع شدند. چرا؟ چون عراقيها عرب هستند و ديگر كشورهاي عربي هم خبر جنگ را توي بوق كردند و آمريكا هم با وجود اعلام آمار ۱۸۰ نفر كشته غيرنظامي عراقي، به گونه‌اي براي جنگشان پوشش خبري ترتيب داد. اعراب ديگر كشورها در سال هاي جنگ تحميلي علناً خوابشان برده بود و لام تا كام حرف نمي‌زدند. واقعيت هاي دفاع ما بنا به همين دلائل پنهان ماند و تلويزيون و رسانه‌هاي جهان آنها را مسكوت گذاشتند.

- در ابتداي صحبت‌هايتان گفتيد كه ادبيات جنگ مختص زمان و جغرافياي خاصي نيست. چگونه مي‌توان واقعه جنگ را در يك اثر ادبي بازآفريني كرد تا تمام زواياي آن روشن شود؟ 

: در هر نقطه‌اي از جهان، جنگ به قدري هولناك است كه «ادبيات» كمتر مي‌تواند مثل «تاريخ» جزء به جزء وقايع را بازگو و واگو كند. خودتان بگوييد، حقيقتاً كشته شدن سيزده ميليون انسان را در جنگ جهاني دوم چگونه مي توان به تصوير كشيد؟ وظيفه ادبيات پرداختن به كار هنر است نه پيش كشيدن وقايع تاريخي.

- چه كاري در دست انتشار داريد؟ 

: اكنون مشغول نوشتن كتابي درباره انقلاب و درگيري هاي قبل از آن هستم كه مربوط به نسل ما و نسل پيش از ما مي‌شود. اين كتاب مي‌تواند براي جوانان ايراني كه دوران انقلاب را نديده‌اند  يا خاطرشان نيست، مفيد باشد.





نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها