ابراهيم زاهديمطلق در نشست زندگينامهنويسي براي كودكان و نوجوانان عنوان كرد: نخستين زندگينامهها را خداوند درباره پيامبران آورده است. زندگينامه بر مبناي واقعيات شكل ميگيرد و در زندگينامه داستاني تنها از ادبيات داستاني استفاده ميشود و نويسنده نميتواند تخيل خود را وارد داستان كند.-
وي درباره زندگينامهنويسي به شكل امروزي گفت: معمولاً در مقاطع مختلف با مكاتب فكري گوناگوني مواجه هستيم. در عصر حاضر نيز زندگينامهنويسي بر مبناي مكتب اومانيسم در غرب شكل گرفت كه در اين مكتب افراد يا خودشان زندگينامه خود را مينوشتند يا به ديگران سفارش اين كار را ميدادند. البته اين مسأله در شرق نبود؛ چون از ويژگيهاي ما شرقيها اين است كه دوست نداريم كسي از مسايل شخصي ما مطلع باشد.
زاهدي مطلق كه در نشست بررسي زندگينامه داستاني براي نوجوانان سخن ميگفت، درباره تفاوت زندگينامه با خاطره گفت: خاطرهنويسي، به نگارش درآوردن خاطرات يك فرد خاص است اما زندگينامه درباره ويژگيها، اتفاقات دوران و شهرت يك فرد در يك محل، منطقه، استان يا شهرت بينالمللي است كه در زندگينامهنويسي بايد به آن توجه كرد. زندگينامه افراد توسط كساني نوشته شود كه شايستگي اين كار را داشته باشند. بهطور مثال، درباره يك شخصيت كه در يك منطقه خاص شهرت دارد، نويسندهاي بايد كار كند كه اهل همان منطقه باشد و ويژگيهاي آن فرد را بشناسد. اگر كسي كه صرفاً با تحقيق درباره سوژه اين كار را انجام دهد، بهخوبي نميتواند حق مطلب را ادا كند.
وي افزود: اگر افراد سفارشدهنده زندگينامه، ظرفيت سوژههايي را كه قرار است درباره آن زندگينامه نوشته شود بشناسند و نويسندگان نيز تواناييهاي خود را بشناسند، به مشكلي در اين زمينه برنميخوريم. يكي از مشكلات اصلي ما اين است كه استانداردهاي زندگينامهنويسي را بهدرستي نميشناسيم.
سرداور بخش زندگينامه در پانزدهمين جشنواره كتاب دفاع مقدس با اشاره و تاكيد بر اين كه در زندگينامهنويسي، اصل بر واقعنگاري است، گفت: حق نداريم تخيلاتمان را وارد زندگي فرد كنيم. در زندگينامه داستاني، تنها ادبياتي كه استفاده ميشود، ادبيات داستان است.
زاهدي مطلق گفت: زندگينامه داستاني در كشور ما از آنجا شكل گرفت كه خواستيم براي شهدا يا شخصيتهاي بزرگ انقلاب و ساير افراد زندگينامه بنويسيم و اين زندگينامهها به داستاننويسان سپرده شد.
نويسنده زندگينامه داستاني شهيد فكوري درباره تفاوتهاي زندگينامهنويسي براي كودكان و نوجوانان گفت: دنياي فكري كودكان با نوجوانان كاملاً متفاوت است و ضرورت دارد كه اين دو حوزه از يكديگر جدا شود، چرا كه علايق و خواستههاي آنها كاملاً متفاوت است. اگر بخواهيم زندگينامه را براي كودكان بنويسيم بايد كاملاً واقعنگاري كنيم اما نوجوانان تفاوت خيال و واقعيت را تشخيص ميدهند.
نويسنده حوزه كودك و نوجوان در ادامه گفت: از مهمترين نقاط قوت زندگينامهنويسي براي كودكان و نوجوانان اين است كه دوران كودكي يا نوجواني سوژه زندگينامه را پررنگتر از ساير قسمتهاي زندگي آن فرد نشان دهيم. هرچه مخاطب و سوژه را به هم نزديكتر كنيم اثر موفقتري خواهيم داشت.
سپس عزتالله الوندي با اشاره به اينكه زندگينامه، تركيب دو واژه «زندگي» و «نامه» است، عنوان كرد در گذشته نيز رويدادهايي از زندگاني بزرگان دين و دانش نوشته ميشد كه در قالب سيرهنگاري، تذكرهنويسي، شرح حال و ... عنوان ميشد و امروز تمام اينها با عنوان زندگينامه شناخته ميشوند. در حقيقت زندگينامهنويسي براي نوجوانان يك رشته جوان بهشمار ميآيد و كمتر به آن پرداخته شده است. شايد ميان آنچه امروز به عنوان زندگينامه ميشناسيم با آنچه در گذشته به آن سرگذشت ميگفتيم تفاوتها و شباهتهايي باشد.
اين نويسنده كودك و نوجوان، افزود: آنچه امروز از آن به عنوان زندگينامه ياد ميشود تركيب جديد و مدرني است كه در تذكرهها و سرگذشتها وجود نداشت. بخشهايي از زندگينامههاي امروزي ساخته ذهن نويسنده است. البته زندگينامه بايد واقعي باشد و فاصله زماني تولد سوژه و زمان فوت او را بازگو كند به شرطي كه پيچ و خمهاي زندگي واقعي را داشته باشد و داراي عناصر دراماتيك باشد.
الوندي گفت: در زندگينامه روايت، مستندات تاريخي و اطلاعاتي كه از افراد نزديك به سوژه جمعآوري ميشود را در خود جاي ميدهد. در زندگينامه داستاني علاوه بر تزريق عناصر داستان به زندگينامه براي نويسنده مجوزي صادر ميشود كه بخشي از تخيل را وارد زندگينامه داستاني كند.
عزتالله الوندي افزود: متأسفانه در زندگينامهنويسي و زندگينامه داستاني دچار فقر تئوريك هستيم و آثاري كه در اين زمينه هستند بسيار كمشمارند؛ بنابراين الگوي درستي براي نويسندگان نداريم كه براساس آن اسلوب و روشها كار كنند.
نويسنده زندگينامه داستاني شهيد بهشتي تأكيد كرد: در نوشتن زندگينامه براي كودك و نوجوان بايد لطافت و پيراستگي را حفظ كرد و مطالب را به شكل خلاصه بيان كرد. از ديگر ويژگيهاي زندگينامهنويسي براي كودكان و نوجوانان، برجستهنمايي برخي ويژگيهاي شخصيت سوژه است. همچنين از ضرورياتي كه بايد در اين نوع نگارش رعايت كرد، آموزش و بالابردن اطلاعات عمومي براي كودكان است. علاوه بر آن بايد حس غرور ملي و ديني كودكان را برانگيزيم و از اين طريق براي آنها الگوسازي كنيم.
نويسنده برگزيده جشنوارههاي مختلف ادبي، از مهمترين اصول زندگينامهنويسي داستاني، به نحوه ارايه متن زندگينامه اشاره كرد و گفت: متأسفانه در اين زمينه ضعف داريم، گاهي اوقات متنهايي كه در قالب زندگينامه ارايه ميشوند ايرادهاي ساختاري دارند و غنا و بنيه لازم را براي كودكان و نوجوانان ندارند.
الوندي اظهار كرد: يكي از پرمخاطبترين زندگينامهها براي كودك و نوجوان، زندگينامههاي مذهبي است چون بچهها دوست دارند يك سري مسايل مذهبي را بدانند؛ مثلاً يك امام معصوم چگونه با دروغگو برخورد ميكرد. اين هنر نويسنده است كه از طريق حس همذاتپنداري در زندگينامه آموزههاي ديني را بهتر به كودكان و نوجوانان منتقل كند. اين آموزهها ميتوانند از طريق روايت زندگي شخصيتهاي مثبت مانند امامان و بزرگان علم ، و شخصيتهاي منفي مثل اسكندر، آتيلا، و هيتلر به كودكان و نوجوانان منتقل شوند.
دوازدهمين نشست زندگينامهنويسي براي كودكان و نوجوانان، شب گذشته(سوم مهرماه) در سراي اهل قلم برگزار شد.
نظر شما