چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۴
«موشكي به نام گاليله» به آسمان كتاب شليك شد

علاقه‌مندان به آثار علمي تخيلي، «رابرت آنسون هاينلاين» را در كنار نويسندگاني مانند «آيزاك آسيموف» و «آرتور سي‌كلارك» به عنوان يكي از «سه غول علمي تخيلي» مي‌شناسند. كتاب «موشكي به نام گاليله» از اين نويسنده به تازگي به فارسي ترجمه و منتشر شده است.

ايبنا نوجوان: «موشكي به نام گاليله» نخستين كتاب «رابرت آنسون هاينلاين» نويسنده‌ي آثار علمي تخيلي است كه آن را تحت تاثير وقايع جنگ جهاني دوم، شكست نازي‌ها و آغاز جنگ سرد نوشته است.

داستان كتاب از جايي آغاز مي‌شود كه سه دوست به نام‌هاي «آرت»، «راس» و «موريس» مشغول انجام آزمايش براي پرتاب موشك خود هستند. موريس ستاره‌شناس گروه است، آرت خوره‌ي راديو و دوربين است و راس هم به شيمي و سوخت موشك علاقه دارد.

آن‌ها مي‌خواهند در مسابقه‌اي آماتوري براي نخستين فرود بر سطح ماه شركت كنند: «سه پسر نوجوان مقابل ديواري بتوني كه بلندتر از قد آن‌ها بود و حدود سي متر طول داشت، دور هم جمع شده بودند. ديوار آن‌ها را از پايه‌ي فولادي محكمي كه در زمين قرار گرفته بود، جدا مي‌كرد. پرتابه‌ي آزمايشي فلزي نوك تيز و سياهي با ظاهري زشت و نفرت‌انگيز به پايه متصل شده بود. موشكي بود كه در هر طرف آن قطعات اتصال باله‌هاي كوچك ديده مي‌شد، اما از خود باله‌ها خبري نبود. اين موشك را براي آزمايش‌هاي علمي به زمين زنجير كرده بودند

اين سه نوجوان، بارها چنين آزمايشي را انجام داده بودند اما هربار مشكلي مانع از موفقيت آن‌ها شده بود و اين بار: «صداي خروشان موشك ناگهان تغيير كرد و سپس در انفجاري مهيب از بين رفت. در همان لحظه نور خيره‌كننده‌اي محل آزمايش را با جزئيات آن و درخت‌هاي اطراف روشن كرد. فقط در سايه‌ي ديوار محافظ بود كه چشم‌هاي سه دوست صدمه نديد

اما كمي آن‌طرف‌تر از جايي كه راس، آرت و موريس شاهد انفجار بودند، مردي به دليل همين انفجار صدمه ديده بود. كسي كه ماجراي اين آزمايش را شنيده بود و مي‌خواست از نزديك تلاش هاي اين سه نوجوان را ببيند. مردي به نام «دونالد كارگريوز»؛ دايي آرت يا به قول خودش «دايي بمب اتم». كسي كه نامزد دريافت جايزه‌ي نوبل بوده و در ادامه‌ي داستان بچه‌ها را به كارهاي بزرگ‌تري تشويق مي‌كند: «كارگريوز راست نشست و گفت: «چرا زحمت مسابقات نوجوانان را به خودتون بدين؟ همون‌طوري كه خودتون گفتين، موشك‌هاي كوچيك به پاي موشك‌هاي تجاري نمي‌رسن. جايزه‌هايي كه مي‌دن فقط براي حفظ توجه جوان‌ها به موشكه. مثل مسابقه‌ي هواپيماهاي دست‌ساز دوران بچگي من. شماها بهتر از اين حرفايين. چرا دنبال جوايز بزرگسالان نمي‌رين؟»
سه جفت چشم به او خيره شد: «منظورتون چيه؟»
كارگريوز شانه بالا انداخت و گفت: «چرا نمي‌آين با من بريم كره‌ي ماه؟»

و اين آغاز همه‌ي ماجراهايي است كه در كتاب «موشكي به نام گاليله» ثبت شده است. ماجراي سفر اين سه نوجوان به كره‌ي ماه كه پيش از آن‌كه واقعاً اتفاق بيفتد، توسط نويسنده پيش‌بيني شده بود.

در ادامه‌ي كتاب نقش «دايي دان» بيش‌تر مي‌شود و البته «راس»، «آرت» و «موري» هم در موقعيتي قرار مي‌گيرند كه هيچ‌گاه فكرش را نمي‌كردند: سفر به اعماق ناشناخته‌ي فضا و جدال با جاسوسان و خرابكاران.

شايد برايتان جالب باشد بدانيد كه موشك گاليله، شباهتي هم به موشك آپولو11 دارد. در اين موشك هم مانند گاليله رايانه‌ي راهنما دچار مشكل فني شد و موشك را جايي غير از محل هموار و از پيش تعيين‌شده به سوي منطقه‌اي صخره‌اي هدايت كرد. 

نوع راه رفتن فضانوردان بر روي سطح ماه نيز با آن‌چه هاينلاين پيش‌بيني كرده بود شباهت داشت. البته نويسنده‌‌ي كتاب همه‌ي اين‌ها را نزديك به 20 سال پيش از سفر انسان به فضا پيش‌بيني كرده بود.

هاينلاين، اين كتاب نوجوانانه را با ريزنگري به محيط سياسي روز و در عين حال سرشار از اميد به آينده و به‌خصوص تاكيد بر نقش نوجوانان در آن منتشر كرد. او در اين كتاب درباره‌ي نازي‌ها هم نوشته است اما آن‌ها را از آلماني‌ها جدا نشان مي‌دهد. 

در قسمت‌هاي مختلفي از داستان،از آلماني‌ها و دستاوردهاي آن‌ها ستايش كرده است، همانند دوربين كنتاكس محبوب آرت يا دوربين گرافلكسي كه در پايگاه نازي‌ها پيدا مي‌كند. در اشاره به نكات مثبت مانند كارايي دقيق يا دقت ثبت در دفترچه‌ي خاطرات نازي‌ها، واژه‌ي «آلماني» را به كار مي‌برد. اما در توصيف شخصيت‌هاي منفي داستان، از آن‌ها با نام «نازي» ياد مي‌كند.

«موشكي به نام گاليله» كه اين روزها در كتاب‌فروشي‌هاست، توسط «كاتارينا ورزي» ترجمه شده است.
انتشارات قطره اين كتاب را با قيمت 4800 تومان منتشر كرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها