جمعه ۱۸ آذر ۱۳۹۰ - ۱۸:۱۲
«ويگلاف» به گردش علمی در غار مرگبار می‌رود

سومين جلد از كتاب «مدرسه‌ي نابودكنندگان اژدها» با عنوان «گردش علمي در غار مرگبار» ماجراي رفتن دانش‌آموزان اين مدرسه به دنبال گنج‌هاي يك اژدهاست.

ايبنا نوجوان: در قسمت‌هاي قبلي كه «ويگلاف» اژدها سيتا را كشت، هيچ گنجي همراه او نبود؛ اما پس از مدتي مدير مدرسه‌ي نابودكنندگان اژدها شنيد كه اژدها سيتا، گنج‌هايش را در يكي از غارهاي جنگل تاريكي‌ها پنهان مي‌كند. بنابراين دانش‌آموزان مدرسه را به يك گردش علمي اجباري در جنگل تاريكي‌ها دعوت كرد.

جنگل تاريكي‌ها، جاي چندان مناسبي براي گردش علمي نيست؛ اما اژدها سيتا طلاهايش را در آنجا پنهان كرده است. پس، ويگلاف و ديگر شاگردان مدرسه بايد به آنجا بروند؛ حتي اگر با خطرهاي زيادي مواجه شوند.

در اين داستان ويگلاف و دوستانش پس از طي مسيري طولاني و پرخطر بالاخره غار مرگبار كه اژدها سيتا گنج‌هايش را در آن مي‌گذارد پيدا كردند و به گنج رسيدند. در همين لحظه مدير مدرسه نيزي پيش آن‌ها آمد و به خاطر طمع‌كاري‌اش به تهديد اژدها سيتا كه روي ديوار غار نوشته بود توجه نكرد و گروه «سگ‌هاي شكاري» را كه به دنبال گنج آمده بودند به خطر انداخت.

بخشي از اين كتاب را با هم مي‌خوانيم: 
«ويگلاف گفت:«عجله نكنيد جناب. نگاه كنيد! سيتا روي ديوار  پيغامي برايمان گذاشته است.» و شروع كرد به خواندن چيزي كه روي ديوار كنده شده بود.

من، سيتا فون‌فلامبه، پس از مرگ خود، تمام طلاهايم را براي 3863 فرزندم باقي مي‌گذارم. به هر كسي كه طلاهايم را پيداكند ـ به هر كسي كه يكي از فرزندانم نباشد ـ هشدار مي‌دهم: از اينجا برو! از اينجا دور شو! ديگر هم به اينجا برنگرد! اگر يك سكه، فقط يك سكه را بدزدي ... مرگت را خواهي ديد! اصلا هم مرگ جالبي نخواهد بود. دود نفست را بند مي‌آورد! آتش همه جا را فرا مي‌گيرد! دست و پايت را گم مي‌كني! باراني از نيزه روي سرت فرود مي‌آيد! و خواهي مرد!...»


جلد سوم از مجموعه‌ي «مدرسه‌ي نابودكنندگان اژدها» با عنوان «گردش علمي در غار مرگبار» نوشته‌ي كيت مك‌مولان با ترمه‌ي فرزانه مهري منتشر شده است. انتشارات آفرينگان اين كتاب 118 صفحه‌اي را با قيمت 2200 تومان روانه‌ي بازار كتاب كرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها