به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سومین جلسه از سلسله نشستهای «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف» سرای اهل قلم با حضور پرویز عباسیداکانی و جمعی از علاقهمندان و مخاطبان آثار مولانا عصر دیروز (18 بهمن) در سرای اهل قلم برگزار شد.
در این جلسه عباسیداکانی به مفهوم کلی عشق در «مثنوی معنوی» و نگاه مولانا به این موضوع پرداخت.
وی گفت: حکایت نخست «مثنوی» یعنی داستان «پادشاه و کنیزک» سمبولیزم گستردهای دارد و میتوان آنرا بسط داد، اما فضای کلی به صورتیاست که مولانا در حقیقت از «نینامه» به این داستان رسیده است.
این استاد دانشگاه به سخن عبدالحسین زرینکوب اشاره و تصریح کرد: طبق گفته زرینکوب، «نینامه» در تمام مثنوی جاری است و هیچ بحث و نظریهای در دستگاه فکری مولانا جدا از «بشنو از نی چون حکایت میکند» نیست.
وی در ادامه توضیح داد: فراموش نکنیم، که عشق در دستگاه فکری عارفان ما، مخلوق نیست؛ چراکه عشق، خدا و اصل عاشقی خدا است؛ خداوند عشق را جاری کرده است و همانطور که حافظ نیز میگوید عشق پیدا شد، یعنی عشق وجود داشته، اما پنهان بوده و از بطن وجود به ظاهر وجود آمده است. مولانا این مساله را با مصرع «شاخ عشق اندر ابد دان، بیخ عشق اندر ازل» بیان میکند.
عباسیداکانی تاکید کرد: مولانا جلوهها، صور و تجلیهای مختلفی را برای عشق قایل است. از سوی دیگر سهروردی معتقد است، هرجا زیبایی باشد، دوستداری نیز وجود دارد. یعنی رابطهای میان نیکی و عشق یا حسن و عشق برقرار است. البته حسن هر دو معنی زیبایی باطن و ظاهر را در برمیگیرد.
وی ادامه داد: به باور سهروردی پیوند میان حسن و عشق را حزن برقرار میسازد و حزن ثمره این پیوند است. برهمین اساس عارفان رابطه را برمبنای حسن، عشق و حزن تعریف میکنند. مولانا نیز میگوید هرچند عشق به کشش است، اما نباید چندان منتظر کشش نشست. بلکه باید در این راه حرکت کرد.
این نویسنده در بخش دیگر از سخنانش توضیح داد: مولانا تمثیل زنانه و مردانه را تنها برای عشق میان زن و مرد قایل نیست، بلکه به آن مفهوم متافیزیکی میبخشد. به بیان دیگر تمثیل زنانه و مردانه تمامی وجود را در برمیگیرند. مصادق این موضوع نیز بیت «آسمان مرد و زمین زن در خرد/ آنچه او انداخت این میپرورد» است.
عباسیداکانی به دو جنبه مهم دیگر برای مولانا اشاره و تشریح کرد: مولانا در عشق بر دو مساله دردمندی و عنایت نیز توجه ویژهای دارد. بحث دردمندی در عشق را عطار نیز به زیبایی بیان کرده است. در ارتباط با عنایت نیز حضرت محمد(ص) گفته، یک جذبه از جاذبههای رحمت الهی از عبادت جن و انس بالاتر است.
وی افزود: در بحث عنایت بهترین حکایت مولانا همان حکایت «پیرچنگی» است.
سخنران این جلسه در بخش دیگر از سخنانش از داستان «موسی و شبان» به عنوان عجیبترین حکایت مولانا یاد کرد و گفت: در این داستان موسی سمبل ظاهر شریعت و شبان نماد عشق و دیوانگان است. دیوانگان در آثار عارفان ما تیپ ویژهای هستند. شبان در این داستان دیوانهوار با خدا سخن میگوید، اما در پایان داستان میبینیم موسی سبب شده است، تا شبان به درجهای بسیار بالاتر برسد.
وی افزود: بهطور کلی حرف مولانا این است، که این جهان مانند یک غریبستان است و ما نیز مسافر آن هستیم. مسافر در غریبستان دغدغه ماندن ندارد و از آن عبور میکند.
بخش بعدی جلسه به پرسش و پاسخ اختصاص داشت. عباسیداکانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا عشق نزدیکترین فاصله میان انسان و خدا است، تا انسان به واسطه آن بتواند در این دنیا با خدا سخن بگوید، توضیح داد: در چنین موضوعی نمیتوانیم بحث زمان یا فاصله را مطرح کنیم. ابوالحسن خرقانی در مناجاتی میگوید خدایا تمام عمر تو را صدا کردم و آیا در عشق این درست است. در پاسخ او ندا آمده است، که من پیش از آمدن تو به این جهان مدام تو را صدا میکردم.
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره رابطه میان حزن و سرور ناشی از سماع میان عارفان اظهار کرد: منظور مولانا از حزن، از این جهت است که انسان از نیستان جدا شده، اما روح او سرشار از عشق است. مثال قابل درک آن خوشحالی مادری از پذیرفته شدن فرزندش برای ادامه تحصیل در بهترین دانشگاه دنیا و ناراحتی از دور شدن او است.
عباسیداکانی در پایان و در زمینه اندیشهشناسی مولانا کتاب «عرفان مولوی» اثر خلیفه عبدالحکیم و ترجمه احمد میر علایی و احمد محمدی را معرفی کرد. این کتاب نظریههای مولانا در زمینه مسایل مختلف و مهم مانند خدا، عشق و جبر و اختیار را مطرح میکند.
سومین جلسه از سلسله نشستهای «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف» سرای اهل قلم عصر دیروز (18 بهمن) از ساعت 16 و 30 دقیقه تا 18 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم برگزار شد.
چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۰
نظر شما