مریم کازرانی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در نشست «ایجاد آنتولوژی بر پایه اصطلاح نامههای موجود» گفت: حرفه كتابداري به سبب سنت انسانمدارياش در تمام فعالیتهایش از جمله اصطلاح نامهنویسی به چارچوبهاي استاندارد نیازمند است. بي توجهي به این استانداردها بي توجهي به کاربران را متبادر میکند./
كه سه شنبه (19 ارديبهشت) در سراي کارنامه نشر بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد، اظهار کرد: تصدیق استفاده دقيق، بيشبهه و منطبق بر نياز و در عين حال روزآمد اطلاعات از جمله دلایل در نظر گرفتن چارچوبهای استاندار در حرفه کتابداری محسوب میشوند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر ترجمه بودن نيمي از اصطلاحنامههاي مورد پژوهش، نشاندهنده اين مطلب است که در این قسمت پشتوانه كاربر ايراني و زبان علمي لحاظ نشده است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی یادآور شد: بر اساس پژوهشهاي انجام شده، مشخص است که پنج مشکل اساسی در حوزه اصطلاحنامه سازي وجود دارد و نبود زمینههای نهادينه شدن اصطلاحنامه سازي در ايران یکی از این مشکلات است. به عبارت دیگر در ایران دپارتماني به نام «مِش» وجود ندارد تا از فعاليتهاي اصطلاحنامه سازي حمايت کند.
کازرانی با بیان این مطلب که انتشار اصطلاحنامه اغلب در ایران به صورت شخصی انجام میشود، عنوان کرد: علاوه بر مسايل رايج نشر، پر هزينه بودن تهيه و انتشار اصطلاحنامهها از دیگر مشكلات موجود در حوزه نشر اصطلاحنامهها به حساب ميآيد.
وی با اشاره به اینکه وجود مشکلات متعدد در كاربرد اصطلاحنامهها از سایر نواقص موجود در حوزه اصطلاحنامه نویسی به شمار میرود، افزود: تهيهكنندگان اصطلاحنامهها از كاربرد ابزارها در نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات و استفاده از آنها در كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني مطمئن نيستند. پژوهشها و تحقیقات نشان دادهاند كه کاربران در اين حوزه در اينكه اصطلاحنامهها به دست مخاطبان اصلي ميرسند يا نه ترديد دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه سخنانش گفت: در حوزه نقد و ارزشيابي اصطلاحنامهها با كمبود پژوهش مواجهیم. فعاليتي كه قرار است پويا باشد و به صورت سيستماتيك و نظاممند ارایه شود، بايد نقد و ارزشيابي شود که متاسفانه اصطلاحنامهها کمتر مورد نقد و بررسی قرار میگیرند.
کازرانی ادامه داد: در حوزه اصطلاحنامه سازی در کشورمان پژوهشهايي كه نقد محور باشند بسیار محدودند. از ديگر مشكلات اصطلاحنامه سازها هزينه بالای ويرايشهاي جديد آنهاست. ناكارآمدي و ناكارايي نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات در كتابخانه و مراكز اطلاعرساني از ديگر مشكلات اصطلاحنامه سازان محسوب ميشود.
وی بیان کرد: از دیگر نواقص موجود در حوزه اصطلاحنامه نویسی در ایران میتوان به نبود نهاد متولي اصطلاحنامه سازي در سطح ملي و نيز نبود آشنايي متخصصان و آشنا نبودن جامعه از ماهيت، كاركرد و كاربرد اصطلاحنامهها اشاره کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به مشکل دیگر موجود در حوزه اصطلاحنامه نویسی مبنی بر «پويا نبودن نظامهاي ذخيره و بازيابي اطلاعات در كتابخانهها» اظهار کرد: وقتي در كتابخانهها نمايهسازي انجام نميشود، نبايد انتظار داشته باشيم كه در يك كتابخانه تخصصي مستنداتشان را در اختيار مراكز قرار دهند. بنابراین، کاربران براي تهيه يك اصطلاحنامه ناگزير ميشوند تا به مستنداتی غير از آنچه كه در زبان فارسي موجود است، روي بياورند.
کازرانی ادامه داد: نبود ارتباط و تعامل تهيهكنندگان اصطلاحنامهها با نرمافزارها از خلاءهای موجود در اين زمينه است. يافتهها نشان ميدهند در این حوزه تبادل تجارب صورت نميگيرد و اگر هم انجام شود، خيلي ناچيزند كه نتيجه آنها ارایه كارهاي موازي و تكراري است.
وی در پایان گفت: حل اين مسایل مستلزم انجام تحولات عميق فرهنگي، اجتماعي و علمي است. تهيهكنندگان اصطلاحنامهها به تنهايي نميتوانند بار اين قضيه را به دوش بكشند و يك مديريت همه جانبه و همسو در همه بخشها و در سطح ملي ميتواند در اين زمينه نقش موثر داشته باشد.
دكتر عصمت مومني، استاد دانشگاه علامه طباطبايي، سخنران بعدي اين نشست بود. وی اظهار كرد: از زماني كه انسان ميزيسته، فكر و اندیشه را به عنوان يك ويژگي اجتنابناپذير با خود به همراه داشته است. من در اين جلسه ميخواهم علم را تعريف كنم. علم يعني حضور خود شي يا صورت جزيي يا مفهوم كلي در موجود مجرد.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: شيئي وجود دارد. الفاظ معنا دار با هم پيوند ميخورند و يك تصوير در ذهن شي ايجاد ميكنند. معنا ميتواند در يك پيام قابل درك، حضور داشته باشد. معنا را با سه افق معنايي نويسنده، متن و خواننده ميتوان ساخت.
دکتر مومنی یادآور شد: هر فردی ميتوانيد به معناشناختي كمك كند. معناشناختي كشف است نه دريافت. بعد از معناشناختي نوبت به شناخت میرسد. اما شناخت چيست؟ شناخت، علمي است كه درباره شناختهاي انسان، ارزشيابي انواع و تعيين ملاك صحت و خطاي آنها بحث ميكند. وقتي واژهای به ذهنتان ميآيد، ميتوانيد اين واژه را با كشفيات ديگران ادغام كنيد و به يك مفهوم جديد برسيد.
وی افزود: سه مدل شناختي در غرب وجود دارند كه عبارتند از «اينگرسن»، «سالاسوييچ» و «سيس ميكين براندو دروين» كه همه آنها ملاك را بر تجربه گذاشتهاند. مدل شناختي «اينگرسن» ربط شناختي است. این مدل دو مفهوم ذهني كه ميتوانند به هم نزديك باشند را به هم ربط ميدهد. اين مدل به شناسايي و تشريح فرايندهاي مربوط به شناخت در عناصر موجود میپردازد و نوعی ميزان انطباق بين محتوا و فرايندهاي شناختي محسوب میشود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: مدل «سالاسوييچ» مدل گردآوري شناخت و كاربرد است. شناخت در این مدل بسیار مطرح است. این شناخت سه ملاک توجه، ادراك و قضاوت دارد و در هر سه اينها تمركز ذهن ديده ميشود.
مومنی در پایان گفت: مدل «سيس ميكين براندو دروين» همان معناشناختي در متن، درون متن، بيرون متن، و فرا فرهنگي است. ما تمام تلاشمان اين است كه معنا را كشف كنيم و كشفيات را با هم ربط دهيم تا بهتر شوند و مورد استفاده قرار گيرند.
نشست «ایجاد آنتولوژی بر پایه اصطلاحنامههای موجود» سهشنبه (19 اردیبهشت) با حضور استادان دانشگاه و جمعی از منتقدان در سالن کارنامه نشر بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
نظر شما