به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نهمین نشست ترویج خواندن با موضوع «تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن» ساعت 15 تا 17 دوشنبه 25 اردیبهشت 1391در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
محمدعلی بنی اسدی، تصویرگر موفق ایرانی و زهره قایینی کارشناس ارشد کتابداری و داور جایزه بینالمللی هانس کریستین آندرسن درباره تصویرگری و نقش آن در ترویج کتابخوانی سخن گفتند.
قایینی با تاکید بر نقش مثبت تصویرگری خوب در ترغیب کودکان و نوجوانان به مطالعه، در اینباره توضیح داد: کتابهایی که متن خوبی دارند اما تصاویر جذابی ندارند، بچهها را از خواندن دلزده میکنند. تصویرگری خوب در رشد ذهنی و زیباییشناختی کودکان و نوجوانان موثر است.
این کارشناس و پژوهشگر ادبیات کودکان در ادامه هدف تصویرگری را روشنکردن معنای داستان یا متن غیرداستانی تعریف کرد و درباره کتابهای مصور (Illustration Book) توضیح داد: هر کتابی که 2-1 تصویر یا تعداد بیشتری تصویر داشته باشد را کتاب مصور میگویند. در این کتابها متن به تنهایی استقلال دارد و به تصویر وابسته نیست. رمانهای نوجوانان از نمونه کتابهای مصور هستند. البته در این کتابها تصویرگر فقط به ترسیم داستان بیان شده اکتفا نمیکند و داستان را از نگاه خودش به تصویر درميآورد.
وی روبرتو اینوچیتی، کوئنتین بلیک و شل سیلوراستاین را از جمله تصویرگران موفق این حوزه معرفی کرد و گفت: تصویرگری که فقط متن را به شکلی ضعیفتر بیان کند تصویرگر خوبی نیست. هنر را نمیتوان با قالبها محدود کرد و به همین دلیل شاید نتوان معیارهای مشخصی برای یک تصویر خوب ارایه کرد اما تعاریف عمومی میتواند تصویر خوب را مشخص کند.
رییس هیات داوران جایزه بینالمللی آندرسن 2008 در ادامه کتابهای تصویری(Picture Book) را تعریف کرد و انواع آنرا برشمرد: در کتابهای تصویری، متن و تصویر به همراه یکدیگر یک داستان یا مفاهیمی را بیان میکنند. این کتابها غالبا قطع بزرگی دارند؛ کم صفحهاند و تصویر در آنها بیش از متن نقش دارد. کتابهای اسباببازی، الفبا آموزها، عدد آموزها، کتابهای مفهومی، کتابهای تصویری- داستانی و کتابهای تصویری بدون کلام از جمله انواع این کتابها محسوب میشوند.
وی درباره کتاب اسباببازیها توضیح داد: کتاب اسباببازیها معمولا از جنس پارچه یا پلاستیک هستند و قصه شناخته شده یا سادهای را بیان ميکنند. تصاویر این کتابها به نسبت سن مخاطب پیچیدهتر میشوند. داستان این کتابها را معولا والدین، قصهگو یا مربی برای کودک بازگو میکند.
این کارشناس ادبیات کودک درباره الفبا آموزها و عدد آموزها اظهار کرد: الفبا آموزها و عدد آموزها اهداف مختلفی دارند، آموزش الفبا، اعداد، تصویر و رنگ از جمله اهداف این کتابهاست. بیشر تصویرگران بزرگ در کارنامه کاری خود یک کتاب با چنین موضوعی دارند.
قایینی کتابهای مفهومی را یکی از راههای تشریح مفاهیم مجرد و انتزاعی به کودکان دانست و گفت: مفاهیمی مانند مرگ و صلح را از طریق چنین کتابهایی میتوان به کودکان آموزش داد. آموزش مفاهیمی مانند رنگها نیز از جمله کاربردهای چنین آثاری است.
وی درباره کتابهای تصویری- داستانی توضیح داد: در این کتابها متن و تصویر مانند دو حلقه یک زنجیر داستان را بیان ميکنند. در چنین کتابهایی نميتوان متن و تصویر را به صورت مستقل بررسی کرد. «ما همه در زاغهها هستیم» اثر موریس سنداک یکی از آثار موفق این عرصه است.
رییس هیات داوران جایزه بینالمللی آندرسن 2010 کتابهای تصویری بدون کلام را در برانگیختن رشدزبانی، شناختی، قدرت خواندن و نوشتن کودکان موثر دانست و اظهار کرد: این کتابها باید حرکت و هیجان را به مخاطب انتقال دهند و بچهها را از یک فراز داستان به فراز دیگر آن ببرند. داستان این کتابها مانند کتابهای متنی باید دارای اوج و فرود باشد. یکی از ویژگیهای چنین آثاری این است که میتوان از بچهها خواست برداشتهای خودشان را از تصاویر بگویند یا بنویسند.
مولف کتاب «تاریخ ادبیات کودکان ایران» درباره رابطه متن و تصویر در آثار تصویری –داستانی گفت: نمیتوان تعریف مشخصی از مقدار متن و تصویر ارایه داد اما مهم این است که ایندو بتوانند با هم یک داستان را روایت کنند. داستانی که بخشی از آن توسط تصویر باز میشود.
نویسنده کتاب «تصویر در کتابهای کودکان» درباره عناصر زبان دیداری گفت: تصویرگر به دنبال انتقال مفهوم است به همین دلیل باید خط، شکل، رنگ و بافت را آگاهانه انتخاب کند و بتواند درباره این عناصر دیداری به کار رفته در تصاویر کتاب توضیح دهد. به عنوان مثال خطوط افقی، عمودی و مایل هر کدام معنای مشخصی را به مخاطب منتقل میکنند. خطوط عمودی مثل درخت نشانه ثبات هستند، خطوط افقی حس آرامش را به ببیننده منتقل میکنند و خطوط مایل تنش داستان را نشان میدهند.
در بخش دیگری از این نشست بنیاسدی درباره سابقه تصویرگری کتاب کودک در ایران سخن گفت و درباره مشکلات این عرصه گفت: بعد از انقلاب تصویرگران با پرسشهایی مواجه شدند که پاسخ آنرا نمیدانستند. پرسشهایی مانند اینکه:«هویت ما چیست؟» یا «شما تصویرگران به دنبال گفتن چه چیزی هستید؟» این در حالی است که بسیاری از تصویرگران ما، مهمترین مسایل این حوزه مانند روایت کردن را نیاموختهاند.
نامزد جایزه هانس کریستین آندرسن 2012 با بیان انتقادات وارد شده به مجموعه تصویرگری ایران دراینباره اظهار کرد: گفته میشود که تصویرگری ایران تحرک ندارد و من فکر میکنم به این دلیل است که به تصویرگران همنسل من جرات داده نشد مانند بلیک و استاین کار کنیم. من امیدوارم تصویرگری ما از تصاویر نصیحتگونه خارج شود و کشفی در آن اتفاق بیافتد.
این تصویرگر درباره نقاط ضعف تصویرگری ایران گفت: نسل جدید تصویرگران ایران خیلی از غربیها تاثیر میپذیرند. این نسل آموزش میبیند روایت کردن و قصهگویی را یاد بگیرد اما به دنبال کسب جایزه است و در این راه تنها به تکنیکهای تک فریمی و در عینحال شگفتآور توجه دارد. تصویرگران جوان اذعان می کنند که جوایز جهانی سبب تثبیت موقعیت آنها میشود اما به این موضوع توجه نمیکنند که جایزه تنها یکی از راههای تثبیت شدن است.
بنیاسدی افزود: من به تصویرگرانی که راحت هستند و به دنبال اثبات خودشان نیستند غبطه میخورم.
قایینی نیز غلبه تب جایزه در بین تصویرگران ایرانی را یکی از معضلات این عرصه نوان کرد و گفت: در بسیاری از مسابقههای بینالمللی مانند براتیسلاوا لزومی ندارد که تصویرگر کتاب را ارسال کند و میتواند فقط با یک تصویر در رقابت شرکت کند؛ تصاویری که گاه از نظر معناشناختی قابل درک نیستند و مخاطب در پدیدآمدنشان جایگاهی ندارد؛ در حالیکه کتاب کودک باید در زندگی کودک نقش داشته باشد.
این پژوهشگر یکی دیگر از مشکلات تصویرگری کتاب کودک را عدم تسلط تصویرگران به طراحی دانست و دراینباره توضیح داد: نسل جدید تصویرگران ما طراحی نمیدانند و اصلاً فرصت یادگرفتن طراحی را پیدا نمیکنند. آنها ایرادات طراحی تصاویر را با رنگ میپوشانند و فرازهای سادهای از داستان را انتخاب میکنند که شاید برای بچهها جذاب نباشد اما ترسیم آن برای تصویرگر ساده است.
وی با تاکید بر تاثیر متن خوب در تصویرگری در اینباره گفت: متاسفانه متنهای خوب کم تعدادند اما تصویرگران میتوانند از قصهها، ترانهها و متلهای قدیمی برای آفرینش هنری اسفاده کنند.
قایینی ادامه داد: ناشر نیز در تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارد. ما تصویرگران خوبی داریم اما خوب هدایت نمیشوند. اگر از تصویرگری که برای خلق تصاویر علمی و دایرةالمعارفی استعداد دارد بخواهیم کار تخیلی انجام دهد نتیجه قابل قبولی بدست نمیآید. برخی از ناشران هم فقط به دنبال کسب جایزه هستند و الگوهای موفق در مسابقات بینالمللی را در اختیار تصویرگر قرار میدهند و انتظار دارند بدون توجه به سلیقه کودکان ایرانی از الگوهای موفق جایزههای جهانی تقلید کنند.
«تصویرگری خوب برای کودکان و نوجوانان» عنوان نهمین نشست از سلسله نشستهای ترویج کتابخوانی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که آخرین دوشنبه هر ماه برگزار میشود.
سهشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۱
نظر شما