به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نخستین روز از همایش دو روزه «حافظ به روایت هنر و ادب امروز» عصر دیروز (18 مهر) از ساعت 15 تا 19 در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در این برنامه علیاصغر محمدخانی و کوروش کمالی سروستانی به عنوان دبیر جلسه حضور داشتند و به ترتیب بهاءالدین خرمشاهی با موضوع «حافظ در زندگی مردم امروز»، خسرو سینایی درباره «راز حافظ»، شمس لنگرودی درباره موضوع «حافظِ شعرهای من»، محمدرضا اصلانی با موضوع «تصویر در غزل و نگاره»، سیدعلی موسوی گرمارودی درباره «چهره حافظ در آیینه دیوان او»، حافظ موسوی با موضوع «مذهب مدارا» و فرزاد ادیبی درباره موضوع «صد گونه تماشای گرافیک» سخن گفتند.
حافظ و رويكرد شادخويانه به زندگي
لنگرودی از دیگر سخنران این جلسه نیز درباره تاثیر حافظ بر ذهن، زبان و زندگی او براساس تجربیات شخصیاش سخن گفت.
وی توضیح داد: در هنر و ادبیات و به طور کلی در زندگی دو نوع رویکرد نسبت به مسایل وجود دارد؛ یک رویکرد بدبینانه و طلبکارانه، و رویکرد دیگر برخورد شادخویانه و خوشبینانه است. برای رویکرد بدبینانه فارغ از ارزش هنری کارهای شاعران و نویسندگان میتوان به ساموئل بکت، کافکا، عرفی شیرازی یا کلیم کاشانی اشاره کرد، اما حافظ یا گابریل گارسیا مارکز رویکرد شادخویانه نسبت به زندگی دارند.
شمس لنگرودی در ادامه نمونههایی از اشعار کلیم کاشانی و در مقابل آن اشعار حافظ ارایه کرد و گفت: شاعری مانند خیام از ترس مرگ و کوتاهی عمر حرف میزند و میگوید شاد باشیم یا شاعرانی چون مولانا و ابوسعید ابوالخیر به دلیل اعتقاد به این مهم که «ما از خداییم و به سوی خدا باز میگردیم» و اینکه در محضر خدا هستیم، میخواهند شاد باشند، اما حافظ به دلیل شادی خود زندگی میگوید که شاد باشیم.
وی ادامه داد: شاعری چون سهراب سپهری گویی برای خود زندگی گلخانهای ساخته و در آن زندگی میکند، اما حافظ میداند که زندگی گلخانهای نیست؛ به عبارت دیگر تمام شعرهای او براساس بدبختیهای موجود در زندگی است، اما رویکرد خوشبینانه دارد.
این شاعر افزود: حافظ از هر آنچه دارد، خوشحال است، اما خیام از آنچه ندارد ناراحت است. چنین اندیشه و مسایلی تاثیر حافظ بر ذهن من بوده است؛ چراکه در شعر حافظ یک نوع واقعبینی نسبت به زندگی را میتوان دید.
وی به جریان حاکم بر هنر اشاره و تشریح کرد: یک دسته از هنرها در راس جامعه به وجود میآیند و نخبگان و متخصصان آن را درک میکنند و از آن لذت میبرند. چنین هنری در همان راس جامعه باقی میماند و به بدنه جامعه ارتباطی ندارد. یک نوع هنر به بدنه جامعه اختصاص داد. نوع دیگر از هنر نیز در راس جامعه به وجود میآید، از سوی نخبگان تایید میشود، اما آرام آرام به بدنه جامعه میرسد مانند آثار میکل آنژ یا شعرهای خیام، سعدی و حافظ.
لنگرودی در پایان گفت: اگر یک اثر هنری، اثری حقیقی باشد نیازی به زمان ندارد تا درک شود. این مکانیزم در شعر حافظ وجود دارد و مخاطب بلافاصله با اثر ارتباط برقرار میکند. بنابراین میتوانم بگویم رویکرد حافظ به زندگی توجه منرا جلب کرد و بر من اثر گذار بود.
جوهر حافظ و خيال رنگين تصوير
محمدرضا اصلانی، نویسنده، شاعر، مستندساز، کارگردان و از دیگر سخنرانان این جلسه نیز در ابتدای صحبتهای خود گفت: در این جلسه قصد ندارم درباره اندیشه حافظ سخن بگویم؛ چرا که اندیشه هر فردی تنها به خود او ارتباط دارد و ما حق تعرض به اندیشه دیگران را نداریم؛ البته میتوانیم از آن پند بگیریم، اما از سوی دیگر این حق را داریم که در جهان اندیشه کنیم.
وی از حافظ به عنوان شاعری با وجوه مختلف یاد کرد و توضیح داد: جوهر حافظ در حقیقت در جوهر تصویرکردن جهان است. او جهان را رنگین تصویر میکند و جهان را به امر متخیل مبدل میسازد. جهان او در درون یک خیال خلاق رنگین میشود و جهان حافظ، جهان رنگها است و حافظ نیز جزئی از این جهان خلاق است.
این فیلمساز از سه هنر اصلی در جهان یاد کرد و افزود: ادبیات، نقاشی و موسیقی سه هنر اصلی در جهان هستند و اگر ملتی یکی از این سه هنر را نداشته باشد ملت نیست و بهطور قطع ملت فرهیختهای نخواهد بود.
وی در ادامه به یکی از غزلهای حافظ با مطلع «در سرای مغان رفته بود و آب زده/ نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده» اشاره کرد و در توضیح دلیل انتخاب این غزل گفت: این غزل یکی از تصویریترین غزلهای حافظ است و نشان میدهد که چگونه یک اندیشه زمینی تلویح فضای کیهانی است.
وی توضیحاتی درباره تاریخچه این غزل ارایه کرد و افزود: این غزل در حقیقت ملامتنامه شاعر از خود ، اعتراف، پشیمانی و بازگشت به حکمت اعتزال، چه به معنای گوشهگیری و چه به معنای مکتب معتزله است.
در ادامه اصلانی این غزل را قرائت کرد و نقاشی سلطان محمد، از شاگردان بلاواسطه و با عزت کمالالدین بهزاد، که براساس این غزل کشیده بود، نشان داد و گفت: در ساختار غزلهای حافظ ابیات در عین آزادی به یکدیگر متصل هستند. سلطان محمد در تصویری که براساس این غزل حافظ کشیده است به نوعی همه اشیاء جهان را زنده میبیند. وی در این نقاشی بیت «گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت/ ز جرعه بر رخ حور و پری گلاب زده» را مبنای کارش قرار داده است.
وی در ادامه توضیحاتی درباره نقاشیهای سلطان محمد، شیوه کاری او و بازتاب اندیشه حافظ در نقاشیاش و همچنین نقاشی دوران صفویه، کمالالدین بهزاد و شاگردان او ارایه و بر این نکته تاکید کرد که در اینجا سخن از حافظ تصویرگر و سلطان محمد، نقاش تصویرساز است.
اصلانی همچنین تمامی جزئیات نقاشی، شیوه رنگکاریها و چهرهانگاری سلطان محمد را در این اثر شرح داد.
این نویسنده در پایان گفت: حافظ در این غزل حالتها را گفته و نقاش وضعیتها را طرح زده است. همیشه مایل بودم براساس این غزل یک فیلم بسازم که میسر نشد، اما سلطان محمد توانسته است از این غزل شعر دیگری برای جهان ما بسازد.
معماری شعر حافظ
فرزاد ادیبی، گرافیست، نیز آخرین سخنران این همایش بود و توضیحاتی درباره تاثیر حافظ بر کارش به عنوان یک گرافیست ارایه کرد.
وی در آغاز گفت: استاد ممیز همیشه بر این نکته تاکید داشت که یک اثر باید به گونهای باشد که هم خواص هم عوام با آن ارتباط برقرار کنند. این نگاه سبب شد در کارم بیش از پیش به حافظ و ظرفیتهای او توجه کنم؛ چرا که درباره یک مصرع حافظ پژوهشگران میتوانند کتابها بنویسند و یک مخاطب عام با غزلی فال بگیرد و رابطه برقرار کند.
این گرافیست نگاهی گرافیکیاش به شعر حافظ را ارایه کرد و توضیح داد: طراحی در محتوا، طراحی در ساختار، بیان شخصی و ترجمه ناپذیری شعر حافظ، از ویژگیهایی هستند که برای شعر حافظ براساس یک نگاه گرافیکی میتوان برشمرد.
وی ادامه داد: حافظ هرگز به دنبال بیان شخصی یا رسیدن به یک سبک ویژه نبوده، بلکه به دنبال زیبا حرف زدن و زیبا القا کردن پیام خویش بوده است. این ویژگی حافظ بر کارهای من تاثیر بهسزایی داشت.
ادیبی اظهار کرد: از سوی دیگر حافظ از شاعران بسیاری تاثیر پذیرفته است، اما او شاعری است که از هر چه اثر میپذیرد به زیبایی آن را بروز میدهد؛ به عبارت دیگر ورودی او همه چیز میتواند باشد و این امر هوشمندی حافظ را نشان میدهد.
وی درباره ترجمهناپذیری شعر حافظ افزود: لایههای درونی در شعر حافظ بسیار است. در نگاه نخست یک اتفاق یا یک موسیقی ضمنی و سپس لایههای پنهان شعر او کشف میشود.
این طراح گرافیک در ادامه نمونههایی از بیتهای حافظ را ارایه کرد و از آنها به عنوان نمونههای مهندسی معمارانه و استادانه حافظ نام برد. بیت «خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد/ که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز» از نمونههایی بود که در این بخش ادیبی ارایه کرد و در ادامه چند نمونه از پوسترها، طرح جلد کتاب و طرحهای گرافیکیاش را که متاثر از حافظ آنها را خلق کرده بود، نمایش داد.
نخستین روز از همایش «حافظ به روایت هنر و ادب امروز» عصر دیروز (18 مهر) از ساعت 15 تا 19 در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۱
نظر شما