به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، داستان «ناهيد» نوشته شهريار زماني، برگزيده سومين جشنواره داستان انقلاب است. این داستان با تظاهرات مردم در جلو دانشگاه تهران و حضور ناهيد، شخصیت اصلی براي دادن نامه دكتر شبه، روانشناس او در نيويورك به استاد «آرامي» در دانشگاه تهران آغاز ميشود.
نویسنده، خواننده را درگير زندگي دختري ميكند كه پس از سالها براي يافتن قاتل پدرش از آمريكا به ايران بازگشته است. سرنوشت اين دختر در پس ماجراها به حوادثي كه قبل از پيروزي انقلاب براي مردم رخ داد پيوند ميخورد.
آنچه در اين كتاب بيشتر به چشم ميآيد وصف فضاي جامعه در حال انقلاب است. نويسنده مسايلی را به صورت كاملا مستقيم در متن داستان ميآورد و مخاطب در مييابد كه هدف مولف اشاره به حضور تمام افراد در حركتهاي انقلابي حتي با كاري كوچك است. مانند آنچه در صفحه 12 كتاب آمده است: «مردي كه اوركتش را آتش زد، فندك را به طرفم پرت ميكند. فندك را از روي زمين برميدارم. مرد رفته است. فندك طلايي را بر انداز ميكنم. روي بونهاش با خط برجسته «پندار نيك، گفتار نيك، رفتار نيك» کندهکاری شده است.»
روند داستان با دستگيري ناهيد و انتقال او به بازداشتگاه ساواك ادامه پيدا ميكند. نويسنده در اين بخش از عملكرد ساواك در بازجوييها پرده برميدارد. نوشتن هر نام يا نشاني دليلي براي دستگيري و اتهام زدن است، اشتباهي كه ناهيد مرتكب آن ميشود.
خواننده كتاب در پس ماجراي بازداشت ناهيد با بازگشت ذهنی او به گذشته زندگياش در نيويورك ميرود و از آشنايي با دكتر شبه و تحصيل او در رشته كارشناسي ارشد باستانشناسي مطلع ميشود.
قهرمانان داستان «ناهید» در جبهه مخالف با رژيم پهلوي قرار دارند. شخصيت اصلي داستان در صفحه 21 با اين جملات به اين مساله اشاره ميكند:« يكي- دو ماه پيش به اخباري كه از ايران ميرسيد اهميت نميدادم، يعني باور نميكردم رژيم آسيبپذير باشد. ولي الان، مثل بقيه يقين كردهام آن طور هم كه ميگفتند شاه رويين تن نيست. حكومت در برابر مردم كم آورده است. قند توي دلم آب ميشود. رژيمي كه قاتل يك انسان بيگناه را، به جاي مجازات، تيمسار كرده است باید هم سرنگون شود.»
اصغر، پسر عمه ناهيد شخصيت ميانه رو ماجراست. او در دادگستري مشغول به كار است و به واسطه نفوذ خود ناهيد را از بازداشتگاه ساواك آزاد ميكند. اما مادر ناهيد به او توصيه ميكند كه براي يافتن قاتل پدرش از او كمك نگيرد. در اين بين مولف به رابطه عاطفي ناهيد و اصغر اشاره دارد و نامههاي بيجواب ناهيد. اصغر نامزد دارد و بعدها ناهيد دليل بيجواب بودن نامههايش را در مييابد. اصغر ناهيد را با خانواده همسرش آشنا ميكند و اين اتفاق دليلي ميشود تا كيهان، برادر زن اصغر به ناهيد علاقهمند شود و ناهيد با خورشيد كه مرمت آثار تاريخي حسينهاي را بر عهده دارد آشنا شود.
نويسنده كتاب با خلق شخصيتهاي گوناگون در داستان، سعي كرده است فضای حاكم بر جامعه در حال انقلاب و مسايلي نظير خروج عتيقه از ايران، به شهادت رسیدن مردم و فقر حاكم بر زندگي آنها و نفوذ نيروهاي ساواك در بين مردم را به تصویر بکشد.
خواننده با افرادي به نامهاي پژمان و شهلا - كه در سفر ناهید از آمريكا به ایران با او آشنا میشوند - آشنا ميشود، شخصيتهایي كه براي يافتن قاتل پدر ناهيد ماجراهاي متفاوتي را در داستان رقم ميزنند.
ناهيد براي يافتن قاتل پدرش از همه نااميد ميشود و سراغ پژمان ميرود، شخصي كه در ازاي كمك به او، درخواست ثبت مشخصات اجناس عتيقه را دارد. پژمان در صدد خارج کردن اجناس عتيقه از ايران است، اتفاقي كه ناهيد هيچ اطلاعي از آن ندارد.
در پس ماجراهاي اين داستان مشخص ميشود پژمان از نيروهاي ارشد ساواك است و ناهيد ناخواسته وارد ماجرايی شده است كه نتيجه آن شهادت خورشيد است. تلاش ناهيد براي جبران اشتباهات ادامه ماجرا را رقم ميزند.
داستان «ناهيد» در قطع رقعي و 216 صفحه با شمارگان 2500 نسخه و بهاي 45 هزار ريال توسط انتشارات سوره مهر روانه وارد بازار نشر شده است.
سهشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۲
نظر شما