ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
وقتی مجتهدی محقق، با تتبع در اقوال فقیهان، اتفاق نظر همه یا تعداد قابل توجهی از آنان را در مورد حکمی شرعی، به گونهای به دست آورد که رأی و نظر معصوم را به طور قطع با آن موافق بداند، به اجماع دست یافته است. این اجماع از آن نظر که تلاش شخص مجتهد موصوف است و از سوی خود او تحصیل شده است، اجماعِ محصَّل (تحصیل شده) خوانده میشود. همین اجماع وقتی برای دیگران نقل شود، برای آنان اجماع منقول خواهد بود.
همه آنچه تاکنون درباره حجیت اجماع و منبع بودن آن گفته شد، موضوعش اجماع محصل است. با فرض حجیت اجماع محصل، اکنون پرسش این است که: آیا اجماع منقول نیز حجت است؟ یعنی آیا دیگر فقیهان نیز میتوانند به اجماعی که دیگری تحصیل کرده است، استناد کنند؟ ریشه پرسش در این نکته نهفته است که اجماع محصل برای تحصیل کننده آن به طور قطع یا قریب به قطع، کاشف از نظر و رأی معصوم و برای شخص او حجت است. اما نقل همین اجماع، معمولاً برای دیگران چنین قطعی را نمیآفریند. آیا با این حال میتوان آن را حجت دانست؟ پاسخ به این پرسش، بسته به مورد و نوع اجماع منقول متفاوت است. افزون بر آنکه در مورد واحد نیز ممکن است پاسخ فقها مختلف باشد، که پرداختن به آنها خارج از حوصله این مقال است.
صفحه 148/ منابع حقوق / مصطفی دانشپژوه/ انتشارات جنگل/ چاپ اول/ سال 1391/ 328 صفحه/ 8500 تومان
نظر شما