دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۸
محمدرضا زائری: تردید داشتن حق همه است

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، در نشست نقد رمان «بهم میاد؟!» با اشاره به این که امروز مساله حجاب تا حد برخوردهای خیابانی تنزل یافته،گفت:متاسفانه گاه مسایل به قدری به عرش برده می‌شوند و رنگ و بوی آسمانی به خود می‌گیرند که اجرای آن در زمین برای ما سخت می‌شود؛ حجاب نیز چنین است. موضوع دیگر این کتاب آن است که تردیدهای عینی حق هر شخص است و همین تردیدها راه یقین باز می‌کند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشسست نقد و بررسی رمان «بهم میاد؟!» اثر رنده عبدالفتاح که به تازگی با ترجمه محسن بدره منتشر شده عصر روز گذشته، یکشنبه، هشتم اردیبهشت، در کافه کراسه برگزار ‌شد. این کتاب نگاهی جدید به موضوع حجاب دارد و نخستین اثری است که توسط محسن بدره به زبان فارسی ترجمه شده است.
 
حجت‌الاسلام محمد زائری، دکتر حسام‌الدین آشنا، استاد دانشگاه امام صادق(ع) و شهاب اسفندیاری، منتقدانی بودند که در این نشست از زوایای مختلف به تحلیل این رمان و موضوعات محوری مطرح شده در آن پرداختند. این نشست با حضور مترجم کتاب و تعداد زیادی از علاقه‌مندان به ادبیات و مساله حجاب برگزار شد.

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، یکی از منتقدان حاضر در نشست، در ابتدا از تلاش مترجم و ناشر برای ارایه چنین کتابی  قدردانی کرد و افزود: انجام فعالیت‌های فرهنگی و برگزاری نشستی برای معرفی کتابی درباره حجاب در میان بازار گرم موضوعات سیاسی مساله‌ای قابل توجه است و این در حالی است که چنین فعالیت‌هایی اغلب با دلسردی فعالان این حوزه و برخوردهای غیر متعهدانه روبه‌رو می‌شود. 
 
او که معتقد است گفتمان حجاب، به عنوان محور اصلی این رمان، گفتمانی قدرتمند است به انتقاد از برخی فعالیت‌های انجام شده در کشور برای گسترش حجاب پرداخت و نخستین موضوع قابل ذکر درباره این کتاب را چنین توصیف کرد: متاسفانه امروز این مساله تا حد برخوردهای خیابانی تنزل یافته و این کتاب می‌تواند به عنوان نسخه‌ای در دسترس افراد قرار بگیرد که نشان می‌دهد برخی چگونه حاضرند برای حفظ حجاب خود از زندگی و شغل خود بگذرند و بر عقیده‌ خود  استوار بمانند. 
 
ارایه ارزش‌های انسانی در قالب هنر، سرفصل دیگری بود که زائری در سخنانش به آن پرداخت و اظهار کرد: «بهم میاد» رمانی است که در کشور دیگری نوشته شده و به هر حال اثری ترجمه شده است و احتمال دارد که در انتقال مفاهیم به مخاطبی که در آن فضا نبوده اشتباهاتی روی دهد اما معتقدم که این‌گونه کارها نگاه بازتری به مخاطب می‌دهد و ما را از چارچوبی خشک و کلیشه‌ای که اغلب با آن درگیریم خارج می‌کند.
 
وی واقع‌بینی کتاب و دوری نویسنده از شعارها و تعارفات روزمره را از نقاط قوتش دانست و گفت: متاسفانه گاه مسایل به قدری به عرش برده می‌شوند و رنگ و بوی آسمانی به خود می‌گیرند که اجرای آن در زمین برای ما سخت می‌شود؛ حجاب نیز چنین است. موضوع دیگری که این کتاب یادآور می‌شود این است که تردیدهای عینی حق هر شخص است و همین تردیدها راه یقین باز می‌کند. نویسنده نیز در این کتاب با روایت داستان این مساله را گوشزد می‌کند.
 
شهاب اسفندیاری، کارشناس فرهنگی و دیگر منتقد حاضر در این گردهمایی، بر مساله حجاب، به عنوان یک اصل دینی تاکید بیشتری داشت و سخنانش را با بیان این ادعا آغاز کرد که غرب‌پرستان از یک سو و غرب‌ستیزان از سوی دیگر، با ضعف‌هایی مواجهند و هیچ یک تصویر متعادلی از مساله‌ای چون حجاب ندارند. 
 
به گفته اسفندیاری، کتاب «بهم میاد؟!» تصویر متعادلی از غرب ارایه می‌دهد و به طور مساوی به بخش‌های سیاه و سفید آن می‌پردازد. وی دلیل این تعادل را چنین عنوان کرد: نویسنده و راوی داستان در موقعیتی قرار دارند که منصفانه و انتقادی به موضوعات می‌نگرد و همین مساله یکی از ویژگی‌های مهم کتاب است. 
 
وی وجود معانی و تفاسیر مختلف از حجاب را یکی از مشکلات موجود در جامعه دانست و گفت: در برخی مواقع حجاب می‌تواند مترادف با مبارز بودن و حتی به روز بودن باشد یا مفهوم یک تروریست را به خود بگیرد. 
 
اسفندیاری گفت‍ه‌هایش را درباره تحقیقات جامعه‌شناسی انجام شده درباره حجاب ادامه داد و افزود: اگر به این معانی متعدد توجه نشود در فهم و درک افراد با حجاب یا بی‌حجاب دچار مشکل خواهیم شد. هنوز بحث‌ها و تحقیقات بسیار زیادی لازم است تا بتوانیم نتایج این پژوهش‌ها را در سیاستگذاری فرهنگی ببینیم.

وی در پایان از شخصیت‌‌های جهان‌شهری و چند ملیتی به عنوان یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در کتاب نام برد و افزود: خواندن این کتاب به ما یادآوری می‌کند که بسیاری از افراد هستند که دیگر ادعای ناب بودن و هویت واحد داشتن برایشان دشوار است و این‌گونه هویت به یکی از دغدغه‌های نویسنده برای روایت اثر تبدیل می‌شود.
 
دکتر حسام‌الدین آشنا سخنانش را با انتقادی تلویحی از روی جلد کتاب آغاز کرد و سپس به مقایسه این کتاب با نوشته‌های شهید بنت‌الهدی صدر پرداخت که با انتشار داستان‌های کوتاه زنانه با موضوع مسایل اسلامی به شخصیتی مطرح تبدیل شد.
 
این منتقد درباره رمان «بهم میاد؟!» توضیح داد: در این اثر داستانی می‌بینیم که شخصیت اول داستان از یک طرف با فشار رسانه‌ای و محیطی علیه مسلمانان، بعد از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 مواجه است و از سوی دیگر باید تصمیمی شخصی و درونی درباره حجاب خود بگیرد در حالی که در کشوری غربی زندگی می‌کند.
 
وی روایت خرده داستان‌های متعدد را در میان داستان اصلی کتاب سبب جذابیت این اثر دانست و ادامه داد: در داستان شاهد گفت‌وگوهای کوتاه راوی با خود، خدای خود و همچنین ارتباط با والدین و دوستانش هستیم و راوی در حال روایت همین روابط است. در واقع نویسنده در حال ارایه گزارش‌هایی از ارتباطات این شخصیت است و معمولا مبنای افراد از ارایه چنین گزارش‌هایی این است که گزارش دهنده قصد دارد آن‌چیزی را به دیگران بگوید که خود دوست دارد بشنود. از این رو این رمان تلاشی است برای این‌که مسلمانان بتوانند تصویری را که از آن‌ها در جوامع غربی نشان داده می‌شود،‌ مدیریت کنند.
 
آشنا درباره سایر موضوعاتی که در این رمان به آن‌ها پرداخته می‌شود گفت: دغدغه‌های دخترانه، اجتماعی بودن و حفظ حجاب و همچنین دغدغه سرمایه اجتماعی و حلقه دوستان یک فرد با حجاب در این رمان مطرح شده‌اند و به عقیده من این کتاب برای کسانی مناسب است که بر سر دوراهی انتخاب حجاب یا پس زدن آن قرار دارند و آزادی عمل دارند.
 
در ابتدای این نشست نیز مصطفی شاهمرادی، مدیر انتشارات آرما، دقایقی صحبت کرد و رونمایی از کتاب‌های سه‌گانه زائری و انتشار مقاله‌ای در آن را بهانه‌ای برای انتشار ترجمه رمان «بهم میاد؟» دانست و گفت: به عقیده من این کتاب زوایای جدیدی را به سمت مقولات فرهنگی باز می‌کند و این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که تا چه حد باید از دریچه‌های متعدد به موضوعاتی چون حجاب نگریست. 
 
وی که تغییر زاویه دید نسبت به موضوعات مختلف را راهی برای حل شدن بهتر مسایل دانست و گفت: ناشران باید به سمت انتشار آثاری پیش بروند که مخاطب را به تفکر وا دارد و دریچه جدیدی را نسبت به مسایل به روی آن‌ها بگشاید و انتشارات «آرما» از پذیرش چاپ چنین کتاب‌هایی استقبال می‌کند.
 
بعد از صحبت‌های ناشر، بدره، مترجم، بخش‌هایی از کتاب، از جمله فصل پایانی کتاب را برای حاضران در نشست خواند؛ خواندنی که حدود 20 دقیقه به طول انجامید و مترجم از فصل انتهایی کتاب به عنوان نقطه عطف داستان نام برد؛ در حالی که یکی از منتقدان حاضر در نشست، فصل آخر کتاب را، بخش خصوصی داستان دانست و خواندن آن را در جمع نشانه‌ بدسلیقگی مترجم معرفی کرد!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها