معمار آثار جنایی مدرن اسکاندیناویایی می گوید ادبیات جنایی امروز ترکیبی از رمانس زیاد و ماجراهای پلیسی اندک است._
ماج سجووال، نویسنده 10 رمان پرفروش «مارتین بک» همراه پر والو، نویسنده و شریک زندگیاش در طول یک دهه از سال 1965 بود. این دو با یکدیگر خالق رویه رمان پلیسی سوئدی شدند و زمینه را برای خلق نویسندگانی چون استیگ لارسن، هنینگ مانکل و مجموعههای تلویزیونی چون «پل» و «کشتن» فراهم کردند.
تا زمان دهمین رمان که با عنوان «تروریستها» خلق شد، والو همراه سجووال بود اما او در سال 1975 در حالی که 49 سال داشت و پیش از دیدن انتشار این کتاب درگذشت. سجووال که اکنون 77 سال دارد، بهندرت از آن زمان تاکنون داستانی کارآگاهی نوشته و آثار او شامل یک داستان کوتاه و کتابهایی می شود که با همکاری همسرش خلق کرده بود. اما او اکنون بیش از همه به عنوان یک مترجم به فعالیت می پردازد و میگوید دیگر نوشتن رمان برایم خسته کننده شده است. نمیخواهم چیزی منتشر کنم. نمیخواهم بخشی از این چرخه باشم.
رمانهای مارتین بک گرچه رمانهایی پرفروش بودند و با اقتباس سینمایی از آنها مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی ساخته شد، هرگز خانم سجووال را به یک نویسنده ثروتمند و مشهور مانند هنینگ مانکل بدل نکرد و او خودش میگوید وقتی ما مینوشتیم کسی توجهی به نویسندگان نمیکرد. این مختص این دوره است که نویسندگان هم از جایگاهی مثل ستارگان سینما برخوردار شدهاند.
این نویسنده و مترجم که در جشنواره ادینبورگ شرکت کرده بود به توضیح پیرامون این پرداخت که چگونه درگیر مسایل سیاسی شدن و همکاری با حزب کمونیست به او و والو راه نوشتن رمانهای مارتین بک را نشان داد.
وی گفت: وقتی ما شروع کردیم، هیچ رویه پلیسی وجود نداشت، فقط داستانهای مدل آگاتا کریستی با کارگاههای آماتور نوشته شده بود. اما ما میخواستیم چشم اندازی از جامعه خودمان را ارایه کنیم و از دوره و زمانه در سوئد بگوییم.
او افزود: این نوع ژانر جدید یک مخاطبان جدید هم ایجاد کرد: نسلی از مخاطبان جوان و سیاسی تندرو از سوئدیها را. هدف آنها نشان دادن این بود که چگونه سوسیال دموکراتها در حال هل دادن کشور به سمت بورژوازی و سیاستهای جناح راست بودند.
او در سال 1961 با پر والو فعال سیاسی و گزارشگر جنایی سابق ملاقات کرد. وی در سال 1957 از اسپانیای ژنرال فرانکو دیپورت شده بود و به گفته سجووال، جنگ داخلی اسپانیا او را به یک سوسیالیست بدل کرده بود. آخرین کلمه از آخرین داستان این مجموعه 10 جلدی «مارکس» بود؛ گرچه سجووال حزب کمونیست را ترک کرده بود و امروز خود را یک سوسیالیست می خواند.
این زوج داستانها را با جزییات برای هم توضیح میدادند و همین یک زبان مشترک بین این دو به وجود آورده بود. او میگوید: ما با هم حرف میزدیم، حرف می زدیم و حرف میزدیم و درباره شخصیتهایی که در نظر داشتیم میگفتیم: این که آنها چطور فکر میکنند و چه کار میکنند. با این طرز کار کردن بیش از 30 بخش نوشته شد. شبها وقتی سه بچهمان در خواب بودند، ما می نشستیم و با هم کتاب مینوشتیم. در دو سوی میز ، یکی یک فصل را به دست میگرفت و دیگری فصل بعدی را. شب بعد کارها را با هم عوض می کردیم و هر یک کار دیگری را ویرایش میکرد.
یان رنکین نویسنده آثار جنایی ریاست این نشست را بر عهده داشت.
نظر شما