این مجموعه به 60هزار شهید سرباز نیروهای مسلح تقدیم شده است و داستانهایی از امید کورهچی، مکرمه شوشتری، مجید اشتیاقی، سهیلا عبدالحسینی، اصغر قهارزاده و محمدمهدی رسولی درباره سربازان جمهوری اسلامی ایران را در بر دارد.
روحا، مرخصی، گلخانه، خوب کمی غیر عادیاند، او شب بارون اومد و روایت هفتم از جهان، عنوان داستانهای کوتاه این مجموعهاند.
در بخشی از داستان «خوب کمی غیر عادیاند» میخوانیم: «... بعد نوبت سینهخیز رفتن دور تا دور اتاق شد. وقتی شروع کردیم، هنوز نمیدانستیم سوختن و کندهشدن پوست دست و آرنج و سینه و زانو یعنی چه. بعد از چند دور، دیگر دست و پایمان فرمان نمیبردند و حرکتمان کند شده بود مثل خزیدن کنار باغچه. وقتی که تقریباً از حال رفتیم، او مدتی بود که به اتاقش رفته بود. منشی تنومندی که ظرافت نام داشت ما را دید و به زحمت جلوی خندهاش را گرفت. لابد خنده هم داشت. هر سه شاد و رقصکنان وارد شده بودیم و حالا مثل سه گونی سیبزمینی روی زمین چنان ولو شده بودیم که قادر نبودیم دست و پایمان را جمع و جور کنیم...»
انتشارات دفاع «سرودخوان با سروها» را با شمارگان سههزار نسخه، در 152 صفحه و قطع رقعی منتشر کرده است.
نظر شما