دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۳
سلیمانی: «دایی جان ناپلئون» از طنزهای واقعی روزگار ماست

محسن سلیمانی، مترجم و پژوهشگر ادبی در جلسه نقد کتاب «یک، دو، سه طنز» گفت: طنز باید آدم را بخنداند، ولی اغلب داستان‌های این مجموعه آدم را نمی‌خندانند. وی تاکید کرد که هیچ جایی به طور رسمی به طنز نمی‌پردازد و در بررسی دقیق آثار طنز در ایران، شاید فقط به یکی، دو داستان از قبیل «دایی جان ناپلئون» برسیم.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در این نشست که عصر یکشنبه، 17 شهریور در سرای اهل قلم برگزار شد، ابتدا فرحناز علیزاده، منتقد از رویا صدر،‌ گردآورنده کتاب «یک، دو، سه طنز» خواست تا تاریخچه‌ای از این اثر ارایه دهد. 

رویا صدر در این باره گفت: یک روز با تماس تلفنی به من اطلاع دادندکه مدیر انتشارات مروارید بنا دارد تا کاری را که از سال 54 انجام داده به سرانجام برساند و این گونه شد که  گردآوری آثار طنزنویسان را بر عهده گرفتم و در وهله نخست دو جلد قبل این ناشر را که یکی از آن‌ها «طنز آوران امروز ایران» و دیگری «یک لب و هزار خنده» بود، به دقت مطالعه کردم.

صدر گفت: سپس شروع کردم به بررسی آثاری که از سال 75 به بعد چاپ شده بود. سعی کردم افرادی که در عالم طنز آن‌ها را معرفی می‌کنم، طنزنویس واقعی باشند و اثرشان به دل بنشیند. البته در میان این افراد کسانی هم بودند که به طور مستمر طنز کار نکردند. البته معتقدم که طنز را در روزگار ما و در ایران نمی‌توان حرفه‌ای دنبال کرد.

وی توضیح داد: منظورم این است که کسی را سراغ نداریم که با طنز و نوشتن طنز روزگارش را بگذراند. حتی کسانی را داشته‌ایم که چند کار طنز انجام دادند و بعد به دنبال زندگی و کسب معاش رفته‌اند. بعضی از داستان‌ها هم به گونه‌ای بود که کمتر می‌توانستند با مخاطبان امروز ارتباط برقرار کنند. در اول هر بخش به معرفی آثار و سبک نویسنده پرداختم. این کتاب با کمترین جرح و تعدیل چاپ شد و من فکر نمی‌کردم که همه داستان‌ها اجازه چاپ بگیرند. 

سلیمانی هم پس از سخنان صدر گفت: من استاد وادی طنز نیستم، از سر اتفاق وارد این عرصه شدم، آن هم با چاپ یک کتاب.

وی اضافه کرد: جایی را سراغ نداریم که به طور رسمی به طنز بپردازد. در چنین موقعیتی جمع‌آوری یک کتاب طنز بسیار مشکل است. طبق آمار در برابر یک رمان طنز 100 رمان جدی نوشته می‌شود. اگر بخواهیم نیک بنگریم که کدام داستان‌ها واقعا طنز هستند، شاید به یکی دو داستان مثل «دایی جان ناپلئون» برسیم. 

این پژوهشگر ادبی افزود: مطمئن هستم که خانم  صدر برای چینش چنین داستان‌هایی خیلی وقت گذاشته. البته من برخی  داستان‌ها را محکم نمی‌دانم. این را هم بگویم که اهل نقد نیستم. 25 سال پیش کتاب نویسنده‌ای را نقد کردم که هنوز سر آن موضوع با من قهر است. فکر می‌کنم اگر به جای نقد یک سلسله بحث خوب درباره داستان‌های خوب داشته باشیم، بهتر است.

این مترجم ادامه داد: مشکل این مجموعه آن است که نمی‌دانیم نویسندگان را نقد کنیم و یا گردآوردنده را! معتقدم کتاب باید یک آهنگ کلی داشته باشد و خواننده از خواندن کتاب یک تأثیر کلی بگیرد. چنین تأثیری لااقل برای من کم بود. این مجموعه توام با ملاحظات مختلف گردآمده و به نظر می‌رسد خانم صدر خواسته‌اند همه سلایق مختلف را در آن لحاظ کند. داستان‌هایی مثل «مرده‌خوارها»ی صادق هدایت و یا نمایشنامه‌ای از غلامحسن ساعدی در این مجموعه با دیگر داستان‌ها همخوانی نداشت.

وی افزود: در این مجموعه آثاری از تنکابنی، مهشید امیرشاهی، گلی ترقی، عربلو، سیدمهدی شجاعی و ساعدی دیده می‌شود و گردآورنده سعی کرده تا آثار همه نویسندگان را در کتاب بیاورد. در کتاب اسم کسانی آمده که در عرصه طنز شهرت کمتری دارند و من نامی از آن‌ها نمی‌برم. مثلاً کسانی هم که در مطبوعات طنز یا چیزی شبیه به آن نوشته‌اند در کتاب اثرشان آمده است. 

سلیمانی تصریح کرد: آنچه در این مجموعه دیدم بیشتر کارهای روایی بود. 70 درصد این کتاب متن‌های روایی است و از فرم‌های دیگر طنز کمتر استفاده شده است. بعد از متن‌های روایی کاریکلماتور هم در کتاب وجود داشت. 

علیزاده نیز در ادامه سخنان سلیمانی گفت: در کتاب حدود 50 داستان وجود دارد که در میان آن‌ها به ادبیات مهاجرت هم پرداخته شده است. در این مجموعه داستان، خاطره بیشتر دیده می‌شود و به طبع داستان‌ها با زاویه دید من راوی نوشته شده‌اند. حدود 30 داستان از 50 داستان این مجموعه من راوی است. با دیدگاه آقای سلیمانی موافقم اما معتقدم که نباید گردآورنده را محاکمه کرد. برخی از داستان‌های این مجموعه طنز نیست و شاید بشود گفت لطیفه هستند. عناوین بعضی داستان‌ها هم خودشان را لو می‌دادند.

صدر نیز در بخش دیگری از این برنامه گفت: همان‌طور که گفتم قصد داشتم تا کتاب‌های «یک لب و هزار خنده» و «طنزآوران امروز ایران» را ادامه دهم. این کتاب به عنوان ویترین طنز ایران است و من به دنبال ارزش‌گذاری به طور مطلق نبودم.

سلیمانی در آخر توضیح داد: البته جای بحث دارد که سرطان گرفتن یک زن در داستان طنز است یا نه. نمونه‌هایی از طنز‌های دیگر داریم که می‌توان به آن‌ها سوگ‌خند، و طنز تلخ و طنز سیاه هم گفت. تفاوت دیکنز و مارک تواین این است که در اثر «دیوید کاپرفیلد» رگه‌های قوی از طنز دیده می‌شود، اما این اثر طنز نیست. در نقطه مقابل، تواین، طنز پرداز واقعی است. در بسیاری از داستان‌های این مجموعه هم رگه‌های طنز وجود دارد، اما داستان‌ها به طور کامل طنز نیستند.
 
«یک، دو، سه طنز» با گردآوری رویا صدر سال گذشته(1391) از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها