به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «دفتر گمشده» مجموعه شعری است از منصور اوجی که در آغاز دهه هفتاد در دست یکی از ناشران ماند و گم شد و اوجی پس از سالها آن را پیدا کرد. به گفته اوجی، این مجموعه با کتاب «در ستایش شعر سکوت» نوشته زندهیاد هوشنگ گلشیری در دفتر یک انتشاراتی بود که وی با تعطیل آن نشر، کتاب را به انتشارات نیلوفر سپرد. اما «دفتر گمشده» گویا سرنوشتش این بود که بیست و یکی دو سال رنگ چاپ و چاپخانه را به خود نبیند.
اوجی انسان نجیب و خونسردی است و این خونسرد بودن حاصل تأملات شاعرانه او به اشیاء، اطراف، آدمها و اتفاقات دور و برش است. شعر او نیز اغلب ساده شروع میشود و ساده پایان میپذیرد، اما سرودن به شیوه منصور اوجی ساده نیست. او حتی از سادهترین وقایع شعر میسازد، چون سادهترین رویدادها نیز برای او میتواند شاعرانه باشد. اوجی در روز اول مهر شعری برای پاییز مینویسد یا اوایل فروردین درباره مرگ ماهی سرخش شعر میسراید.
مرگ ماهی سرخ او ماجرایی جالب دارد. در صبح که گلبرگها از درخت خانه با تندر برچیده و بریده میشوند و باران بی گاه سحرگاهی میآید، ماهی سرخ از تنگ بیرون میپرد بر فرش اتاق میافتد. شاعر از مرگ ماهی احساس تأسف میکند و با خود میگوید امسال هم این گونه مرد! من شعری ماهی را به خاک میسپارد، آن هم با تودهای از گلبرگهای سیب تا سال دیگر در تنگ دیگر آن را از چاوشان نوروز باز بستاند. سالی دیگر تا سفره عید را با رقصی قرمز و تنگی از ماهی رنگین کند.
کار اوجی در کتاب «دفتر گمشده» این است که به موضوعات پیرامونش ساده و همانگونه که هست، بنگرد. با این کار تنها داشتن زبانی غنی و شاعرانه میتواند به او برای به شعر کشیدن موضوعات یاری رساند. شاید بد نباشد در اینجا بگوییم برای شاعرانه نگریستن ابتدای امر باید درست بنگریم و بتوانیم لحظههای شاعرانه را شکار کنیم.
در یکی از شعرهای کتاب حاضر با عنوان «عطر درخت تن» میخوانیم:
«عطر درخت سوخته را میپراکند
این آدمی که رفت و گذشت از کنار من
-این کندهای که سوخته از آفتاب و کار-
از سرسرا گذشت و عطرش هنوز هست
عطر درخت سوخته
عطر درخت تن.»
شعرهای این کتاب زبانی فاخر دارند. البته فاخر بودن زبان مانع از ارتباط برقرار کردن با هر سطر از شعرها نمیشود. آنچه از شعرهای او برمیآید این است که شاعر «دفتر گمشده» آن قدر مطالعه کرده که به زبانی شسته رفته و منحصر به خودش رسیده است.
شعر اوجی نام خودش و مهر و نشان خودش را پای شعرها دارد. اغلب شعرهای او به گونهای است که اگر نام او را از پای شعر حذف کنیم با طبیعتگراییای که شاعر دارد و لابهلای سطرها نهان و آشکار است، قابل شناسایی است. به نظر میرسد که این شاعر در سرودن شعر اهل تساهل و تسامح است و به همین دلیل انعطاف لازم را دارد و شعرهایش برای هر خوانندهای شنیدنی است.
منصور اوجی متولد شیراز، فارغالتحصیل رشته فلسفه از دانشگاه تهران و کارشناسیارشد رشته علوم تربیتی از دانشسرای عالی تهران است. وی همچنین دوره کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه شیراز گذرانده و در 50 سال این رشتهها را در مرکز تربیت معلم و دانشگاه تدریس کردهاست.
«باغ شب»، «خواب درخت و تنهایی زمین»، «شهر خسته»، «برگزیده اشعار»، «این سوسن است که میخواند، «مرغ سحر»، «صدای همیشه»، «شعرهایی به کوتاهی عمر»، «حالی است مرا»، «کوتاه مثل آه» و «خوشا تولد و پرواز»، «در روشنای صبح»، «هوای باغ نکردیم»، «شاخهای از ماه»، «دفتر میوهها»، «شعر چیزیست شبیه گرگ»، «باغ و جهان مردگان»، «شیراز، نام دیگر من»، «شعرهای مصری»، «در وقت حضور مرگ»، «از وطن»، «کتاب کلمات»، «حیرانیها»، «دهان تسلی»، «بر تیغه لبخند»، «سنگها و علف» و «سفر سبز» نام برخی از کتابهای ویاند.
این شاعر سال 1389 جایزه شعر فجر را به خود اختصاص داد.
از اوجی امسال(1392) کتابهای «دهان تسلی»، گنجشکها و کلاغها» و «گزینه اشعار»ش منتشر شده است. مجموعه شعر «دفتر گمشده» با شمارگان هزار و 100 نسخه با قیمت پنج هزار و 500 تومان زمستان سال 92 از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شد._
شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۵
نظر شما