وی همچنین شباهتهایی را برای فوتبال و رمان برشمرد و توضیح داد: من فوتبال را هم درست مثل رمان دوست دارم و بین این دو رابطه عمیقی هم میبینم. فوتبال شباهت عجیبی به زندگی دارد، موفقیت، شکست، اشک و لبخند، هیجان و تعلیقی که در فوتبال وجود دارد، در دنیای داستان هم به چشم میخورد.
زنوزی افزود: فوتبال یعنی زندگی و رمان هم تعریف زندگی است. به نظر من فوتبال و داستان، قرینه یکدیگرند. اگر نویسنده در یک داستان تعلیق خوبی ایجاد نکند، کتاب او مخاطبانش را از دست میدهد. این موضوع در فوتبال هم مصداق دارد و اگر یک بازی بیروح باشد و تعلیق نداشته باشد، تماشاگر رغبتی به دیدن آن پیدا نمیکند.
این نویسنده و مدرس ادبیات داستانی درباره حضور فوتبال در جهان کتاب گفت: به نظرم میتوانیم تاریخچهای برای این ورزش در کشورمان بنویسیم و در آن فوتبال ایران را به دو دوره قبل و بعد از دیدار با آرژانتین، تقسیم کنیم. این دیدار نقطه عطفی در تاریخ ورزش ما به حساب میآید. معتقدم بعد از این بازی، بچههای تیم ملی به حدی اعتماد به نفس پیدا کردهاند که شاید اگر از گروهشان صعود کنند، بتوانند تیمهای دیگر را هم مثل آرژانتین تحت تاثیر قرار دهند و خدا را چه دیدید، شاید ما قهرمان جام جهانی شدیم!
نویسنده منتخب جایزه جلال آل احمد گفت که به تازگی نوشتن رمان «برج 110» را به پایان رسانده و بعد از ویرایش نهایی آن را به انتشارات عصر داستان میسپارد.
زنوزی جلالی درباره محتوانی این اثر گفت: «برج 110» داستانی از جنس فانتزی و وهمی است و دارای فضایی لامکان و لازمان است. البته دوست ندارم پیش از انتشار کتاب جدیدم خیلی درباره آن صحبت کنم اما فقط این را میگویم که رمان آخر من شباهتهایی به سلسله داستانهای «هری پاتر» دارد.
این مدرس داستاننویسی درباره تعویق در برپایی کارگاه داستاننویسیاش، اظهار کرد: محل برپایی کارگاه داستاننویسی من ساختمان سرای اهل قلم بود که به تازگی دستخوش تغییراتی شده و قرار است پس از اتمام این تغییرات، فعالیت کارگاه من هم از سر گرفته شود. البته هنوز نمیتوانم زمان دقیق ادامه فعالیت این کارگاه را بیان کنم.
«روزی که خورشید سوخت»، «اسکاد روی ماز 543»، «مردی با کفشهای قهوهای» و «سیاه بمبک» برخی آثار زنوزی جلالی هستند. رمان «قاعده بازی» زنوزی جلالی سال 1387 به عنوان اثر شایسته تقدیر جایزه جلالاحمد معرفی شد.
نظر شما