دلفانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در این باره اظهار کرد: معتقدم فردی که قرار است دست به تولید و چاپ کتابی بزند باید هراس این را داشته باشد که این اثر میخواهد از صافی نقد و نگاههای تیزبین ناقدان عبور کند؛ این همان موضوعی است که در خارج از کشور بسیار رواج دارد.
وی تاکید کرد: در خارج از کشور، کانونهای فرهنگی وجود دارد که افراد حرفهای در آنجا تجمع میکنند و آثار از تیررس نگاههای آنها عبور میکند. لازم است در ایران نیز چنین کانونها یا مراجع قوی راهاندازی شود چراکه وجود آنها به کیفیسازی آثار کمک شایانی میکند.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه وجود کانونهای نقد در ایران هم برای ناشران مفید است و هم برای صنعت نشر کشورمان، افزود: این کانونها میتوانند با اهدای جایزه به نقدهای خوب، زمینه ترویج فرهنگ نقد در جامعه را فراهم کنند. همچنین میتوانند باعث ایجاد انگیزه در نویسندگان برای تولید آثار بهتر شوند.
رئیس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی در پاریس عنوان کرد: به نظرم برپایی چنین کانونهایی در کشور و اهدای جایزه به منتخبان حوزه نقد، خیلی بهتر از برگزاری جایزه کتاب سال است زیرا آثاری که در این کانونها جایزه میگیرند بدون تردید از کوره نقد عبور می کنند و از اهمیت بیشتر و بسزایی برخوردارند.
نویسنده کتاب «فرهنگستیزی در دوران رضاشاه» ادامه داد: معتقدم در فرایند نقد، نوعی مدلسازی نیز صورت میگیرد؛ به این معنا که وقتی اثری نقد میشود و پدیدآورنده آن از نقدهای وارده برای بهبود سطح کیفی آثار خود استفاده میکند، آن اثر در نوبتهای بعدی چاپ با کمترین اشتباه و در برخی موارد حتی بدون اشتباه وارد بازار نشر میشود؛ در این صورت این اثر برای سایر پدیدآورندگان الگو میشود و میتوانند از آن به عنوان مدل برای تولید آثار استفاده کنند.
دلفانی بر تولید مجله یا نشریه با موضوع نقد در ایران به منظور ترویج فرهنگ نقد، تاکید کرد و گفت: بسیار شایسته است که در بخشی از این نشریات و مجلات به معرفی روششناسی نقد و پژوهش پرداخته شود؛ به این معنا که ما نباید فقط امتحان بگیریم بلکه باید آموزش نیز دهیم.
این پژوهشگر تاریخ در پاسخ به این پرسش که «نقد در کشور ما از چه جایگاهی برخوردار است؟» گفت: ناقد در نقد یا از اثر تعریف میکند و یا به آن حمله میکند؛ معتقدم در حوزه نقد باید از نقد حیثیتی اشخاص به نقد علمی و محتوایی حرکت کنیم. وقتی ناقد اثری را نقد میکند، صاحب اثر یا آن نقد را میپذیرد یا نمیپذیرد. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که حتی وقتی ناقد به نقد علمی و محتوایی اثر میپردازد، صاحب اثر آن را بپذیرد اما این صاحب اثر در درازمدت متوجه تاثیرگذاری مثبت نقد وارده به اثرش میشود.
وی توضیح داد: اگر دیدگاه مولف این باشد که کتابش حاصل تولید فکر اوست، بدون تردید نگاهش به نقد تغییر مییابد اما متاسفانه در اغلب موارد، مولفان چنین تصوری ندارند و نقدهای وارده بر آثارشان را نوعی نقد حیثیتی و شخصی میپندارند؛ چون متاسفانه آثار با شخصیت و حیثیت آنها تنیده شده است.
رئیس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی در پاریس تاکید کرد: هر کس نمیتواند نقد بنویسد؛ روششناسی نقد، یک فرایند علمی بسیار پیچیدهای است؛ وقتی فرد نقدنویس حرفهای نیست دائم فقط دنبال جاهای خالی و کاستیهاست. بنابراین، به ناقدان توصیه میکنم روششناسی نقد بخوانند چرا که معتقدم فراگیری روششناسی نقد هم نگرش و هم نگارش آنها را تحتتاثیر قرار میدهد.
*دراین باره بخوانید:
(1)شاکری: وقتی نقد تاثیری در تجارت کتاب نداشته باشد عملا اهمیتی پیدا نمیکند (اینجا)
(2)جُربزهدار: نشریات خانه کتاب میتوانند نقش موثری در ترویج فرهنگ نقد ایفا کنند/ نقد، چراغی فراسوی سیاستگذاران روشن میکند(اینجا)
(3)کیانفر: ضرورت راهاندازی کتابخانه تخصصی نقد(اینجا)
(4)جعفری مذهب:جامعه ما نیاز به نقد را احساس نکرده است/ پدیدهای به نام «اورژانس نقد»(اینجا)
(5)حسینی: آیین نقد کتابهای تازهتالیف برگزار شود(اینجا)
(6)عبدالعلی دستغیب: بسیاری از نقدها تبدیل به مدح شدهاند/ مسئولان برای راهاندازی مجامع نقد کتاب بکوشند(اینجا)
(7)رفیعی: پیشنیازهای نقد مطلوب و مدخلی بر اخلاق نقد(اینجا)
(8)آژند: اکثر نقدها یا نان قرض دادن است یا خرده حساب شخصی/ لزوم اهتمام دانشگاهها برای ایجاد رشته نقد(اینجا)
(9)مهدویراد: نقد باعث گسترش و سلامت نشر میشود(اینجا)
(10)خدایار: برای نهادینه کردن فرهنگ نقد در جامعه باید مسئولان نیز نقدپذیر باشند.(اینجا)
(11)سرشار: بعضی به دلیل نقدی که بر آثارشان نوشتهام بامن قهرند (اینجا)
(12)اسلامی اردکانی: کتابهای خوب، محصول نقدند/ اغلب نویسندگان ظرفیت پذیرش نقد را ندارند (اینجا)
(13)مهدی محقق: تنزل جایگاه نقد به دلیل تنزل اخلاق در جامعه است. (اینجا)
سهشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۴
نظر شما