دوشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۱
جلال عبده: رضاخان اخطار حمله متفقین را نادیده گرفت

موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي به مناسبت سوم شهریور، سالگرد اشغال ایران از سوی متفقین در جنگ جهانی دوم ويژه‌نامه‌ ای الکترونیکی را با عنوان «اشغال ایران؛ پایان رضاشاه» منتشر كرده و حضور متفقین را از زاويای گوناگون واکاوی کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي در ويژه‌نامه «اشغال ایران؛ پایان رضاشاه» به بررسي بيشتر اشغال ایران از سوی متفقین پرداخته است.

«بخشش سرزمینی در دوران رضاشاه»، «رضاخان دستاورد داشت، همان‌گونه که قذافی دستاورد داشت»، «خاطرات سپهبد امیراحمدی از شهریور 1320 و حمله متفقین به ایران»، «رضاخان به ارتش گفت: با ورود متفقین اسلحه را به زمین بگذارید»، «توکلی: قوام‌السلطنه در پی ترور رضاخان بود»، «موری: ارتش رضاخان هیچ و پوچ است»، «رضاخان ارتش را برای مقابله با ملت خودمان راه انداخت نه علیه بیگانگان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم»، «انگليس و اشغال ايران در جنگ جهاني اول»، «رضاشاه و شبه ناسیونالیسم ایرانی»، «دلیل تاریخی به قدرت رسیدن رضاخان»، «مرگ و تبعید رضاخان»، «اولتيماتوم مشترك روسيه وانگليس به رضاخان»‌، «اشغال ايران»، «آمريكا حامي اشغال ايران»، «فعاليتهاي تبليغاتي انگليس براي توجيه اشغال ايران»، «هويت واقعي رضاخان و تبليغات هوشمندانه انگليسي‌ها»، «سپهبد امیراحمدی‌: در شهریور 1320 همه امراي ارتش در حال فرار بودند!»، «رضاشاه؛ قدرت‌یابی، تبعید و مرگ»، «از رضا شصت‌تیري تا رضاشاه پهلوى»، «انتخابات رضاخاني»، «‏رضا شاه در شطرنج استعمار »، «ارتش ايران در شهریور 1320» عنوان برخی از مقاله‌های این ویژه نامه است.

«بازنگري اشغال ایران در جنگ جهانی دوم»، «رضاشاه: هرگز با كسي مشورت نمي‌كردم »، «اختناق مطبوعاتي در عصر رضاخان»، «مجلس، انتخابات و رضاخان»، «نخبه‌کشی در حكومت رضاخاني»، «اولين ديدار وزير مختار آمريكا با رضاشاه»، «يادداشت‌هاي 5 آمريكايي درباره رضاشاه»، «نظميه رضاخاني»، «عصر رضاشاه در اسناد وزارت امور خارجه آمريکا»، «انتخابات رضاخاني (سند ۲)»، «انتخابات رضاخاني»، «نامه هیتلر به رضا شاه به مناسبت عید نوروز»، «شناسنامه رضا خان»، «متن استعفای رضاشاه»، «گورستان متفقین در جنوب باغ قلهك»، «قشون رضاخان»، «تصاویری از حضور متفقین در ایران»، «تصویری از استقرار نیروهای رضاخان در 1303 »، «تبعید رضا‌خان» شمار دیگری از عناوین مقالات ویژه‌نامه موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی را در برمی‌گیرد.

در مقاله‌ای با عنوان «اشغال ایران» درباره تبانی قدرت‌های استعماری روس و انگلیس در اشغال ایران آمده است: «سوم شهريور 1320، ايران به اشغال نيروهاي نظامي روس و انگليس درآمد. نيروهاي شوروي از شمال، شرق و نيروهاي انگليس از جنوب و غرب، از زمين و هوا به ايران حمله كردند. اين حادثه در كشاكش جنگ دوم جهاني رخ داد و اين حمله حاصل سومين تباني روسيه و انگليس بود كه به زيان حاكميت ملي و تماميت ارضي ايران شكل مي‌گرفت‌. قرن نوزدهم در پايان جنگ‌هاي طولاني روسيه با ايران‌، تباني اين كشور با انگليس عليه ناپلئون در اروپا، سبب حمايت انگليس از انعقاد پيمان‌هاي گلستان و تركمنچاي و تحميل آن بر ايران شد. اوايل قرن بيستم ميلادي نيز، پيمان‌هاي ميلادي‌، 1907 و 1915 سبب تقسيم ايران به حوزه نفوذ دو كشور انگليس و روسيه و زمينه‌ساز حضور نظامي آنان در ايران شد. سومين بار در جنگ دوم جهاني بود كه بهانه حضور كارشناسان آلماني در ايران، اشغال ايران را در پي داشت.» 

در مطلبی با عنوان «سپهبد امیراحمدی: در شهریور 1320 همه امراي ارتش در حال فرار بودند!» با کنکاش در خاطرات سپهبد امیراحمدی، نخستین سپهبد دوران رضاشاه با نگاهی به شرایط ارتش و فرماندهان می‌خوانیم: «در همه جا فرماندهان قشون تا آنجا که توانستند نقدینه و اشیاء سبک وزن قشون را با خود برداشته و فرار کردند و سایر افسران و درجه‌داران و افراد هم اسلحه و مهمات و آذوقه موجود را برداشته و به این و آن فروختند. و اگر در چند نقطه هم زد و خورد شد، قابل بحث و نقل نیست.» 

امیراحمدی در صفحات دیگر خاطراتش با تاسف از متلاشی شدن سربازخانه می‌نویسد: «... متوجه شدم که سربازخانه‌ها متلاشی شده و فرماندهان نالایق و ناصالح سربازها را لخت کرده و از سربازخانه‌ها بیرون کرده‌اند... رضاشاه درنظر گرفته بود که شبانه به جانب اصفهان حرکت کند، ولی افسران ارشد و امرا همینکه بوی جنگ شنیدند، هر یک از گوشه‌ای فرار کردند... ساعت 12 شب که به باشگاه افسران آمدم، متأسفانه، آن عده افسری هم که در باشگاه بودند خارج شده بودند و بجز امیرموثق نخجوان که با رنگ پریده در راهروهای باشگاه افسران قدم می‌زد، و معلوم شد وسیله نقلیه‌اش را دیگران برده‌اند و پای فرار نداشته، افسرهای ارشد و امرای ارتش همه فرار کرده و از تهران خارج شده بودند.»
 
در مقاله دیگری با عنوان «بازنگري اشغال ایران در جنگ جهانی دوم» جلال عبده، یکی از سیاستمداران عصر پهلوی ضمن برشمردن علل توجه متفقین به ایران به اسنادی حاکی از اخطار سفرای ایران در روسیه و آمریکا به رضاشاه درباره امکان حمله متفقین به ایران اشاره کرده و می‌گوید:‎ ‎‏«هنگامی که به نمایندگی تهران در مجلس‎ ‎انتخاب شده بودم و برای به دست آوردن علل حمله به ایران، ‌توسط کمیسیون خارجه به اتفاق چند نفر دیگر از جمله دکتر رضازاده شفق برای بررسی پرونده‌های موجود در وزارت امورخارجه مأموریت داشتیم، به اسنادی برخوردیم که حاکی از آگاه کردن سفیر‎ ‎ایران در مسکو (محمدساعد) ‌شاه را از مقاصد شوروی و انگلیس‎ ‎بود‎. توضیح آن‌که به آقای ساعد سفیر ایران‎ ‎در شوروی از تهران دستور رسیده بود که به سفیر آمریکا بگوید که: ایران در مقابل‎ ‎هرگونه تجاوز ایستادگی خواهد کرد و محمد شایسته وزیر مختار ایران در آمریکا برحسب‎ ‎محتویات پرونده به دستور وزارت امورخارجه ایران مشابه این مطلب را به وزارت‎ ‎امورخارجه آمریکا اعلام نموده بود و این را اضافه کنم که هنگام مراجعه به پرونده‎ ‎امر، در وزارت امورخارجه، به تلگرافی که ساعد پیرامون امکان حمله نیروی اتحاد شوروی‎ ‎به ایران به دولت وقت گوشزد کرده بود، برخوردیم. شاه نیز از مفاد آن بی‌اطلاع نبود، ‎ولی ترتیب اثر به مفاد تلگراف نداده بود‎ ‎‏»

پس از اشغال ایران از سوی متفقین تمایلات ضد انگلیسی در میان ایران بسیار فراوان شد، سفارت انگلیس با توجه به ازدیاد نفرت عمومی مردم ایران با فعالیت‌های تبلیغاتی درصدد برآمد تا این جو ضدانگلیسی را با اقدامات فریبکارانه کاهش دهد. در مقاله «فعاليت‌هاي تبليغاتي انگليس براي توجيه اشغال ايران» درباره جزئیات اقدام های سفارت انگلیس در ایران می‌خوانیم: «پس از ورود نيروهاي انگليسي به ايران، دولت انگلستان به اين نتيجه رسيد كه به يك سازمان تبليغاتي به مراتب بزرگتر و گسترده‌تر از دفتر وابسته مطبوعاتي نياز دارند، تا اين سازمان قادر باشد كه احساس عمومي در ايران مبني بر اينكه متفقين بالاخره از آلمان شكست خواهند خورد و پيروزي نهائي از آن آلمان است را خنثي نمايد. در ماه‌هاي اول سال 1942 انگليسيها اقدام به تأسيس «دفتر روابط عمومي» در سفارت انگليس در تهران نمودند كه در واقع اداره‌اي تابع وزارت اطلاعات دولت انگلستان بود. در طول سالهاي جنگ دفتر روابط عمومي سفارت انگليس در تهران دست به يك سلسله تبليغات و انتشارات وسيع در ايران زد و روز به روز نيز بر وسعت تبليغات خود مي‌افزود. در آغاز سال 1943 اولين روزنامه انگليسي در ايران با نام «اخبار روزانه تهران Tehran Daily News توسط اين دفتر منتشر شد. از طرف دفتر وابسته مطبوعاتي انگليس در تهران نيز يك نشريه هفتگي به نام «تفسير» منتشر مي‌شد. قسمتي از مطالب اين نشريه شامل اخبار و تفسيرهاي سياسي بود و قسمت عمده آن ترجمه مقالاتي بود كه از سوي وزارت اطلاعات انگلستان در رابطه با مسائل روز و به ويژه با تأكيد بر نقش و سهم امپراطوري بريتانيا در جنگ تهيه مي‌گرديد.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها