سه‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۵
وقتی خودمان خیلی راحت 2هزار سال ادبیات ایران را قیچی می‌کنیم

محور اصلی این گفت‌وگوی تخصصی این کتاب، پرونده شعر در ایران باستان‌ و ایران میانه است؛ دوره‌ای که در واقع از هنر آن عصر کم می‌دانیم و از شعرش هیچ!

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، رضا قنبری: برای همه شاعران، نویسندگان و مخاطبان خاص و حرفه‌ای ادبیات، شعر و تاریخ آن، و ناگفته‌ها و نادانسته‌ها از تاریخ شعر فارسی و ایران، یک ضرورت و یک نیاز بزرگ است؛ و یک علاقه و دل‌خواستگی ویژه است. نشر آوای کلار به تازگی کتابی را منتشر کرد که شاید اهالی قلم مدت‌هاست منتظر منتشر شدن آن بودند؛ کتاب «شعر و شاعری در ایران باستان و میانه» گفت و گویی‌ست که شاعر جوان معاصر پوریا گل‌محمدی با جناب ابوالقاسم اسماعیل‌پور مدرس دانشگاه، اسطوره‌شناس و محقق ادبیات کهن انجام داده.

در این کتاب تمام دانش و دریافت‌های اسماعیل‌پور از تاریخ گمشده‌ ادبیات ایران به میان آمده و مورد استفاده اهالی قلم و مخاطبان ادبیات قرار گرفته است. محور اصلی این گفت‌وگوی تخصصی، پرونده شعر در ایران باستان‌ و ایران میانه است؛ دوره‌ای که در واقع از هنر آن عصر کم می‌دانیم و از شعرش هیچ! عصر طلایی و با شکوه هنر و فرهنگ ایران که در دانشگاه‌ها و در دانشکده‌های ادبیات فقط بخش هنر آن و به شکلی بسیار خلاصه تدریس می‌شود و تاریخ ادبی این دوره تدوین و جمع‌آوری نشده تا تدریس شود.

دکتر اسماعیل‌پور در بخشی از این گفت‌گو می‌گوید: «به سراینده‌ سروده‌های ودایی، رِشی می‌گفتند. باید رشی‌ها را نخستین شاعران و سرایندگان آرایی دانست. سرایندگان ایرانی یشت‌ها را هم باید وارثان رشی‌ها و دنباله‌ رو راه شعری آن‌ها دانست. اوزان اشعار ودایی 8 تا 14 هجایی است. متوسط هجاها هشت است که با اشعار یشت‌ها همخوانی دارد ...». (ص 27 و ص 26)

آنچه ما از پروسه‌ شعر ایرانی می‌دانیم، به واقع از رودکی به بعد است. اما شگفت‌انگیز و غم‌ناک است که از تاریخی معادل دو هزار سال ادبیات ایران،‌ ناآگاه و غافل مانده‌ایم. ادبیاتی آن چنان شگفت و غنی که به گفته دکتر اسماعیل‌پور، شعر سنایی و کسایی مروزی و رودکی در برابر آن کم و گم است.

در بخشی از این گفت‌وگو، درباره‌ تاریخ مغفول مانده ادبیات ایران می‌خوانیم: «واقعیت این است ما خودمان قیچی به دست گرفتیم و از ادبیات سه هزار ساله‌ ایرانی، خیلی راحت 1800 سال آن را بریدیم دور انداختیم یا نادیده گرفتیم و فقط به 1200 سال آن می‌نازیم و بها می‌دهیم! یعنی از قرن سوم هجری به بعد. در حالی که در ادبیات کشورهای کهن‌سال و با سابقه‌ دیرینه تاریخی این طور عمل نکردند... ادبیات ایرانی چهار دوره‌ عظیم را پشت سرگذاشته: 1) ادبیات دوره‌ آریایی یا هندو ایرانی، یعنی اشعار ودایی و سنسکریت 2) ادبیات ایران باستان، یعنی اشعار اوستایی و فارسی باستان 3) ادبیات ایرانی میانه، یعنی اشعار پهلوی اشکانی، فارسی میانه و سعدی 4) دوره‌ اشعار فارسی به شیوه‌ هجاییِ ایرانی میانه، مانند فهلویات و اورامنات و ترانه‌های محلی... چون فضلای کُهن اندیش‌ ما فقط از چهارمین دوره‌ ادبیات ایرانی مطلع‌اند و از بقیه (دوره‌ها) شاید فقط نام کتاب‌ها و رساله‌ها را بدانند، در واقع تیشه به ریشه‌ ادبایت ایرانی زده‌اند...» (ص 31 و ص 30)

در این کتاب به همه بسترها و فضاها و وضعیت‌های شعر ایران در قرون و هزاره‌های گذشته پرداخته شده و اطلاعات دقیق و کارگشایی در اختیار مخاطب (به ویژه اهل فن و شاعران و محققان) قرار داده شده است. کتابی که حق بود اهالی شعر مدت‌ها چشم به راه انتشارش باشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها