مجموعه داستان کوتاه «مثل کسی که از یادم میرود» نوشته سیاوش گلشیری منتشر شد. موضوعات اغلب داستانهای این کتاب مسایل دنیای مدرن و بحرانهایی است که خواسته یا ناخواسته بر سر راه انسان امروزی قرار میگیرد.
در این کتاب میخوانیم:«توی صف درمانگاه نوشته بود که فعلا نمی تواند بیاید و حالا در جوابش کلی تماس بی پاسخ و اس ام اس پشت هم ردیف شده بود.»
«همیشه از دستها شروع می شود»، «جایی زیر سایه دنج درختان کاج»، «همیشه پیش ار آنکه فکر کنی اتفاق می افتد...»، «همیشه تنها یکی می ماند»، »خودتان قضاوت کنید»، «ستاره سهیل»، «گلدان کوچک شمعدانی مان»، «همیشه نبودت» نام هشت داستان این مجموعه است.
در پشت جلد کتاب آمده است: «صدای یاسی حالا یک جایی از میان درخت های درهم کاج و سروهای کوهی می آمد. بویشان اغلب هست. اگر صبح می شد، اول های صبح، وقتی نیلی افق با صدای گنجشک ها همرنگ آبی کمرنگ دریا می شد... بوی شان بیشتر شبیه تن عرق کرده آدمی است که تازه توی گور خوابیده است... باد که همیشه از راه باریکه پشت ویلا میوزد، بوی سروها حسابی گیجم می کند...آن وقت چشم که باز می کنم، مشامم از بو که پر میشود، حس می کنم زیر بارانی از خاکستر توی قلعه ای گیر افتاده ام، قلعه ای که با کنگره های صدفی و دیوارهای ماسه ای که هر لحظه جاییاش فرو می ریزد و آب ذره ذره به داخلش نفوذ می کند.»
داستانهای این مجموعه خواسته تا از زاویه تنهایی انسان معاصر سخن بگوید؛ انسانی که با وجود در اختیار داشتن انواع وسایل ارتباطی باز هم احساس ملال میکند.
«مثل کسی که از یاد می رود» در 109 صفحه و به قیمت هفت هزار و 500 تومان از سوی نشر روزنه منتشر شده است.
نظر شما