وی افزود: در مقالهای که برای جشنواره نقد 93 ارائه دادم، سعی کردم نشان دهم در ترجمه کتابهای تصویری حفظ این رابطه (رابطه میان عناصر کلامی و دیداری) بسیار مهم است زیرا بی توجهی به عناصر کلامی و دیداری موجب میشود مفهوم اثر درست منتقل نشود یا ترجمه نادرست از اثر صورت گیرد.
اشراق ادامه داد: یکی از ویژگیهای این مقاله میتواند توجه به نگاه منتقدانهای باشد که در چارچوب نقد علمی صورت گرفته است. در این مقاله سعی کردم از دیدگاهی علمی برای نقد اثر معروف صمد بهرنگی استفاده کنم و از این رهگذر مترجمان تازه کاری را که در شروع دست به ترجمه کتابهای تصویری میزنند، به کارشان حساستر کنم.
وی عنوان کرد: از آن جایی که در این گونه کتابها تصویر نقش غالبتری نسبت به عناصر کلامی دارد، در ترجمه آنها باید به دقت به رابطه متن و تصویر توجه کرد و بعد دست به ترجمه برد. اگر در ترجمه این آثار دقت لازم صورت نگیرد اشتباههای فاحشی رخ میدهد که پس از چاپ دیگر قابل برگشت نیست و همه آنها را به گردن مترجم و کوتاهی و بی دقتیاش خواهند گذاشت.
اشراق ادامه داد: من سعی کردم اهمیت این موضوع را در قالب مقاله مذکور و نیز مقاله دیگری با عنوان «ترجمه کتابهای تصویری و تاثیر آنها بر مخاطب» که در سومین همایش تصویرگری سال 1392 در مرکز مطالعات ادبیات کودک شیراز ارائه شد، نشان دهم. در بررسی ترجمه این اثر نیز همین مشکل وجود داشت؛ به گونهای که منظور و پیام نویسنده و تصویرگر، (صمد بهرنگی و فرشید مثقالی ) در ترجمه انگلیسی به کلی عوض شد. اکنون یک انگلیسی زبان که این متن را میخواند چیز دیگری از آن برداشت میکند.
وی اضافه کرد: با توجه به وظیفهای که در واحد سفارش کتابهای خارجی کتابخانه مرجع کانون دارم میتوانم به جرأت بگویم، تصویرگران ما از تصویرگران خارجی چیزی کم ندارند. چنان که در کشوری مانند دانمارک هم کتابهای تصویری بسیار ضعیفی تولید می شود. ما نباید هدف اصلی از تولید کتاب کودک و نوجوان را که همانا لذت بخش کردن کتاب و تصویر برای مخاطب است، فراموش کنیم. آیا غیر از این است که کتاب تولید میشود تا کودک یا نوجوان ترغیب به خواندن شوند و بیتفاوت از کنار کتاب نگذرند؟
این تصویرگر کتابهای کودکان در ادامه به وضعیت نقد کتابهای کودک اشاره کرد و گفت: خوشبختانه چند مجله به طور پیگیر و موثر در حوزه ادبیات کودک فعالیت و به خوبی ویژگیها و حساسیتهای ادبیات کودک را درک میکنند. اما مشکلی که در نقد کتاب کودک و نوجوان وجود دارد، نقد علمی و روشمند است. مقالاتی که در این حوزه نوشته میشوند بیشتر جنبه معرفی و مرور کتاب دارد و از رویکردی نظاممند بیبهره است.
وی تاکید کرد: یکی از چالشها شاید همان ضعف در آموزش و محقق نبودن نوشتن مقاله در چارچوب علمی باشد؛ نکتهای که باید از کودکی آموخته شود. اگر از همان دوران کودکی جستجوگر باشیم و در دانشگاهها دورههایی برای نوشتن مقالههای عملی ارائه شود و نیز روحیه پرسشگری و جستجوگری تک تکمان تقویت شود، این چالش به مرور زمان برطرف خواهد شد. افزون بر آن، تکرار و تمرین و تجربه کردن است. ما باید سعی کنیم بنویسیم و تجربه کنیم؛ همین سنگ بنای آثار بزرگتر خواهد بود.
اشراق افزود: واقعیت این است که رویکردهای علمی از دانشگاهها شکل میگیرند و بعد وارد جامعه میشوند و در جامعه از سوی تک تک افراد شروع به حرکت میکنند. شاید این تغییر باید از دانشگاه یا از جایی که پژوهش کردن و رویکردهای علمی را آموزش میدهد شروع شود. نکته مهم دیگر ایجاد پیوند میان دانشگاهها و حوزه ادبیات کودک است. متاسفانه به ادبیات کودک به طور علمی و تخصصی نگاه نمیشود، البته به مدد مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز و راه اندازی این رشته در آن دانشگاه امید است رشد مقالههای علمی و کارشناسانه در این حوزه و به ویژه در حوزه نقد بیشتر شود.
وی عنوان کرد: باید به نویسندگان جرأت و اجازه نوشتن داد تا بیهراس از واکنشهای تنگنظرانه دیدگاه خود را بیان کنند. برگزاری جشنوارههایی مانند جشنواره نقد کتاب هم از دیگر راههای برطرف کردن چالشهای موجود در حوزه نقد کتاب است.
اشراق گفت: یکی از حسنهای این جشنوارهها این است که افراد را در راهی که انتخاب کردند(در حوزه نقد) مصممتر میکند. اما شاید اگر در انتخاب موضوعهای بخش کودک و نوجوان جشنواره، بندی هم برای ترجمه آثار کودک و نوجوان وجود میداشت، نقد ترجمه کتابهای کودک و نوجوان هم جایگاه بهتری مییافت زیرا در جامعه ما آثار ترجمه شده از آثار تالیفی پیشی گرفته است. در کشور ما متاسفانه با آن که نقد ترجمه یکی از مباحث اصلی و کاربردی است، ملاک و ارزیابی دقیقی برای کتابهای ترجمه وجود ندارد.
نظر شما