مصطفی دلشاد تهرانی در گفتو گو با ایبنا عنوان کرد
کتابهای دینی از فقدان نظریهپردازی رنج میبرند/ چرا برخی متن دینی را بد میفهمند؟
دکتر مصطفی دلشاد تهرانی که نگارش کتاب«راه صفا، بر پی مصطفی: رفتارشناسی نبوی در جستوجوی زندگی متعالی» را به پایان برده است درباره یکی از دلایل کمتوجهی به کتابهای دینی گفت: نگارش کتابهای دینی با ضعف بیبهره بودن از افقهای جدید و ضعف نظریهپردازی در حوزه دین همراه هستند.
در گفتوگویی که به همین انگیزه با دکتر دلشاد تهرانی داشتیم از شناخت بیشتر این کتاب به آسیبشناسی نشر دینی در کشور رسیدیم.
چه خلأ و مسئلهای شما را به سوی نگارش و تحقیق در زمینه رفتارشناسی پیامبر (ص) کشاند؟
در حالحاضر تصویری نادرست و جعلی از اسلام و پیامبر (ص) ارائه و تبلیغ میشود که به تمام معنا دروغ است. بر همین اساس تصمیم گرفتم تصویری واقعی از رفتار پیامبر (ص) ــ که محور آن قرآن است ــ به مخاطب جوان نشان دهم، زیرا آنها از این تصویر دروغین رنج میبرند و آسیب میبینند.
گروههای تکفیری و اسلامگرایان تندرو در توجیه کارهایشان به برخی احادیث استناد میکنند که از جعلیاتی است که به پیامبر (ص) نسبت داده شده. آیا در این کتاب برای آگاهی جوانان به ساختگی بودن این روایات اشاره داشتهاید؟
در برخی از مطالب کتاب، به این موارد اشارههایی کردهام. ولی بحثم علمی و به گونهای که سند، راویان و دلالت آنها را مشخص کنم، نیست. زیرا پرداختن به این موضوعها در کتاب، مخاطب را خسته میکرد. بیشتر، رفتارشناسی در نظرم بوده است. از این حیث که رفتارهای پیامبر (ص) در حوزههای مختلف، انسانی، لطیف و دوستداشتنی بوده است. البته در جلد ششم سیره که هنوز چاپ نشده است، در بحثی مفصل به این موضوع پرداختهام. برای مثال تمام جنگهای پیامبر دفاعی بوده است و ایشان سعی میکردند که در جنگها، افراد کمتری کشته شوند. پیامبر در نبردهای دفاعی، خود در صف اول قرار داشتهاند اما تعداد کسانی که به دست پیامبر (ص) کشته شدهاند، از انگشتان دست هم کمتر است. به این موارد در آن کتاب سیره به صورت مفصل اشارهکردهام.
استناد و استفاده از کتابها و منابع دست اول در یک اثر، ارزش علمی آن را نشان میدهد. در نگارش کتاب «راه صفا، بر پی مصطفی: رفتارشناسی نبوی در جستوجوی زندگی متعالی» چه منابعی را از نظر گذراندهاید؟
منابع شیعه و سنی که سیره و رفتارشناسی پیامبر (ص) در آنها دیده میشود، مورد استفاده من قرار گرفتهاند. این آثار در سه دسته منابع حدیثی، تاریخ و تفسیر قرار میگیرند که بهصورت جداگانه به هرکدام میپردازم. منابع حدیثی اهل سنت دستهبندی گستردهای دارد. من از کتابهای صحیح مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم، کتابهای سنن مانند سنن ترمذی، سنن ابنماجه، سنن ابیداود، سنن نسائی و سنن بیهقی و از کتابهای مصنفات، مستدرکات و مسانید بهره بردهام. در کتابهای حدیث شیعه هم از آثاری مانند کتب اربعه و کتابهای امالی صدوق، مفید و طوسی به همراه مسندها و تکنگاریهای حدیث شیعه استفاده کردهام.
منابع تاریخی هم به چند دسته تقسیم میشوند. به گروهی از کتابهای تاریخی سیره میگویند که برای نمونه میتوان از سیره ابناسحاق و سیره ابنهشام نام برد. گروهی از کتابهای تاریخی، انساب هستند که انساب بلاذری نمونهای از آن است. کتابهای فتوح، مغازی و تاریخ عمومی هم در این دسته قرار دارند و من در نگارش این اثر از آثاری که نام بردم، استفاده کردهام. رفتارشناسی پیامبر (ص) به تناسب آیات قرآن، در کتابهای تفسیری نیز آمده است. کتابهای تفسیر اهل سنت و شیعه با گرایشهای مختلف تفسیری مورد استفاده من در این کتاب بودهاند.
از آنجایی که قسمتی از آثار بنده درباره سیره پیامبر است، بخش عمدهای از این کتابها را پیشتر دیده بودم اما در یک سال اخیر دوباره به این کتابها مراجعه کردم و به تکمیل یادداشتهای قبلیام پرداختم.
چه رویکرد متمایزی را در این کتاب نسبت به کتابهای مشابه در این زمینه در پیش گرفتید؟
سعی کردم ناشنیدهها، کمشنیدهها و مطالبی را که از نظر سند، متن و قرائن خارجی قابل اعتماد هستند استخراج کنم و بخشی از آنها را که نشاندهنده رفتارشناسی پیامبر درحوزههای مختلفی نظیر رفتار با مخالفان، نزدیکان و خویشاوندان، مردم، یاران، طبیعت و حیوانات است بنویسم.
در بررسی و مشاهده کتابهایی که منتشر میشوند، آثار دینی سهم بالایی دارند اما مخاطبان به بسیاری از این کتابها کمتوجهاند. دلایل بروز این مسئله در کجاست؟
کتابهای دینی امروزه با بیبهره بودن از ارائه افقهای جدید و ضعف نظریهپردازی در حوزه دین همراه هستند. به عبارت دیگر، پرداختن به مطالبی که سالیان سال تکرار شده است و بخشی از آنها هم ضعفهایی جدی دارند، درست نیست. هنگامیکه سراغ کتابهای دینی میرویم، بخش عمدهای از کارهای ما کاملا تکراری است. حرفهایی گفته میشود که بارها آنها را شنیدهایم. نوآوری، ساماندهی جدید و افقهای جدید کمتر در آنها دیده میشود.
نکته بعد متوجه نوع نگارش، ادبیات و زبان ما در نگارش کتابهای دینی است که با ضعف جدی در آن روبرو هستیم. در مخاطبشناسی هم مشکل داریم. گاهی خیال میکنیم که مخاطب ما، همان مخاطب چهل سال پیش است. گاهی برای مخاطبی سخن میگوییم که وجود خارجی ندارد. ما در برخی از آثار، نسل امروز را که در عین آگاهی، ذهنی پر از پرسش دارد، نمیشناسیم. تصمیم دارم در کتابی به شبهاتی که در زمینه زنان، جنگ و مخالفان پیامبر (ص) وجود دارد، بپردازم.
همچنین به مسائل صوری کتابهای دینی توجه نمیشود. شکل ظاهری، حروفنگاری، طرح جلد کتاب و به عبارت دیگر کتابآرایی آثار دینی بهخوبی مورد توجه قرار نمیگیرند. گاهی سمت دانشگاه تهران که میروم و به کتابفروشیها نگاه میکنم، توجهم فقط به طرح جلد کتابهاست. در حوزههای دیگر طرح جلدهایی زیبای وجود دارد اما هنگامیکه آنها را با آثار دینی مقایسه میکنم، تأسف میخورم که چرا طراحان کتاب در این زمینه خوب فعالیت نمیکنند و به این موضوع توجه ندارند. اگر قرار است کتاب خوب دینی تولید کنیم باید به این زمینه هم دقتنظر داشته باشیم. دین زیباترین جلوه رحمت خدا برای بندگان است. بنابراین زبان، آثار، شکل کتابها، ادبیات و ... آن باید زیبا باشد اما ما گاهی آن را زشت میکنیم. در تولید فرهنگی باید این حساسیت وجود داشته باشد که در کمال زیبایی صورت پذیرد. خداوند دین را در کمال زیبایی تشریح کرده است اما گاهی ما آن را بد معرفی و ساماندهی میکنیم.
گاهی طراحان مقصر نیستند بلکه ناشران بودجه کافی خلق یک اثر مناسب را ندارند ...
بله؛ لازم است خیرینی که دغدغه دین و فرهنگ دارند، از این حوزه حمایت کنند تا یک اثر نوشتاری خوب بهزیبایی منتشر شود. همچنین تعدادی از نسخههای آن را بخرند، هدیه بدهند و به رونق آن کمک کنند.
برخی نویسندگان هم بخش عمدهای از توانشان را روی مباحثی از دین گذاشتهاند که امروزه لزومی برای طرح آنها وجود ندارد. صدها عنوان کتاب دینی به موضوعهایی پرداختهاند که هیچ نیازی را تأمین و هیچ مشکلی را حل نمیکنند. گاهی حس میشود که با پرداختن به برخی موضوعهای تکراری، کاغذ، انرژی و سرمایههای ملی هدر میرود. شاید لازم است باشد به نقد این آثار بپردازیم زیرا بخش عمده کتابهای حوزه علومانسانی، کپیبرداری است و سرقتهای علمی در این زمینه صورت میگیرد.
در حالحاضر چه آثاری را در دست نگارش دارید؟
اینروزها در حال بازنویسی جلد پنجم سیره نبوی هستم که سیره سیاسی پیامبر (ص) را شامل میشود. علاوه بر آن، بازنویسی کتابی دیگر را هم در دست دارم که درسگفتارهایم با موضوع آسیبشناسی فهم دین را در بر میگیرد. باید ببینیم هنگامیکه انسانها سراغ متن دینی میروند، چه عواملی سبب میشود که دین را بد میفهمند و این موضوع باعث رفتارهای نادرست میشود. ما نمیتوانیم گروههایی را که رفتارهای نادرست و خشونتآمیز دارند، صرفاً سیاسی بدانیم. بدون شک بخشی از رفتار آنها به فهم غلط از دین برمیگردد. لازم است که این مسائل ریشهیابی شود. چرا یک نفر قرآن میخواند و از آن یک نوع جهاد مبتنی بر وحشیگری، مرزشکنی، پردهدری و انسانکشی استنباط میکند؟ در این کتاب به ریشهیابی این مسائل پرداختهام و امیدوارم سال آینده آن را آماده چاپ کنم.
نظر شما