شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۷
غبرایی: محدودیت حوزه زبان فارسی یکی از دلایل نوبل نگرفتن ایرانی‌هاست

مهدی غبرایی معتقد است جامعه شناسان بهتر می‌توانند به دلایل نوبل نگرفتن نویسندگان و شاعران ایرانی بپردازند اما باید بپذیریم که حوزه زبان فارسی محدود است و این یکی از موانع ما در دریافت جایزه نوبل است!

غبرایی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عنوان کرد: برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی جامعه شناختی نسبت به این موضوع داشت و جامعه شناسان بهتر می‌توانند به دلایل نوبل نگرفتن نویسندگان و شاعران ایرانی بپردازند.
 
مترجم کتاب «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی افزود: ما حوزه زبانی محدودی داریم. اگر خودمان را با کشورهای عرب نیز مقایسه کنیم به درستی این موضوع پی خواهیم برد. بیش از 20 کشور عرب در اطراف ما زندگی می‌کنند که شاید برخی‌شان اصطلاحات و لغات خودشان را داشته باشند اما بیش و کم می‌توانند با یکدیگر حرف بزنند و نوشته‌ها و آثار یکدیگر را بفهمند.
 
این مترجم پیشکسوت ادامه داد: آمریکای لاتین نیز نسبت به ما از وسعت زبانی بیشتری برخوردار است و غیر از مردم کشور برزیل که به پرتغالی سخن می‌گویند، همه به غیر از شاید یک کشور دیگر زبانشان اسپانیایی است. در واقع محدوده زبانی آن‌ها مانند گویش‌هایی است که ما در ایران داریم. گویش گیلکی را یک فارسی نمی‌فهمد اما این گویش باعث نمی‌شود که ما زبان آن‌ها را نفهمیم.
 
وی اضافه کرد: اگر نیک بنگریم درخواهیم یافت که ایران کشور تنهایی است. کشوری مانند افغانستان در کنار ما وجود دارد و تاجیکستان هم که این اواخر به عنوان کشور مطرح شد. آن‌ها نیز البته از نظر فرهنگی از ایران عقب‌ترند و ما می‌مانیم و این محدودیت.
 
غبرایی گفت: اگر شعر را استثنا کنیم دومین دلیل ما تجربه رمان‌نویسی است. به هر حال شعر ما غنی است و در محدوده کشورهای جهان شاید تنها یک دو کشور را بتوان از این حیث با ما مقایسه کرد. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم ایران کشوری است که از دوران باستان سنت قدرتمند، مستحکم و پیوسته شعری داشته و جلوه‌های با ارزشش در دوره معاصر نیز تا حدودی وجود داشته. البته شاید در مورد شاملو اختلاف نظر وجود داشته باشد.
 
این مترجم توضیح داد: حالا چه شده و نفوذ چه عواملی باعث شده و آیا آثار شاملو ترجمه شده و به دست آکادمی نوبل رسیده یا نرسیده نمی‌دانم اما می‌توان از او به عنوان چهره‌ای در ادبیات یاد کرد که اعتبار جهانی داشت. یادم است که آثار یک شاعر روس به انگلیسی ترجمه شد و در دست آکادمی نوبل قرار گرفت و همین شاعر نیز برنده نوبل ادبیات شد.
 
غبرایی یادآور شد: البته ما در حوزه رمان از حیث کمیت کمبود داریم و از هر سو که بنگریم لاجرم به جمالزاده و صادق هدایت می‌رسیم. شاید سنت رمان‌نویسی ما در ایران به 100 سال برسد و این در حالی است که غرب سنتی 300، 400 ساله دارد. این در حالی است که در یکی از حوزه‌های کارائیب یعنی تیرینداد و توباکو به فاصله کمتر از 10 سال دو شاعر و نویسنده جایزه نوبل را از آن خود کردند.
 
مترجم رمان «بادبادک‌باز» اثر خالد حسینی ادامه داد: کل جمعیت این جزیره به یک میلیون نفر نمی‌رسد اما «درک آنتوان والکوت» نوبل گرفت و آثارش را نیز به انگلیسی می‌نوشت. هر دو این جایزه‌ها نیز قبل از سال 2000 اتفاق افتاد. همچنین «نای‌پُل» مقیم لندن بود و او هم به زبان انگلیسی می‌نوشت و تا قبل از 1950 کسی تحویلش نمی‌گرفت اما به مرور و با تداوم نوشت و خودش را با نوشته‌هایش تحمیل کرد. در واقع آنجا زمینه‌های مساعدی فراهم شد تا او از مستعمراتی که در گذشته وجود داشت بنویسد.
 
غبرایی ادامه داد: اما ما چنین امکان‌هایی نداشتیم و اگر هم آثار برخی از نویسندگانمان ترجمه شده است تک و توک بوده. مثلاً کتاب‌های رضا براهنی به زبان انگلیسی ترجمه شد یا یک دو رمان از آذر نفیسی به اصطلاح در جهان گل کرد اما تعداد این آثار کم است. این تعداد در قیاس با کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و آمریکای لاتین ناچیز است. من دلایل نوبل نگرفتن نویسندگان ایرانی را این چیزها می‌دانم.
 
غبرایی سال 1324 در لنگرود به دنیا آمده و مدرک کارشناسی خود را در سال 1347 از دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی گرفته است. وی از سال 1360 به‌طور حرفه‌ای کار ترجمه ادبی را آغاز کرد و تاکنون آثار زیادی از نویسندگان مختلف به فارسی برگردانده است.
 
«کوری» اثر ژوزه ساراماگو، «خانه‌ای برای آقای بیسواس» نوشته وی. اس. نایپل، «دل سگ» اثر میخائیل بولگاکف، «لیدی ال» از رومن گاری، «بادبادک‌باز» نوشته خالد حسینی، «موج‌ها» از «ویرجینیا وولف»، «عشق و مرگ در کشوری گرمسیر» نوشته شیوا نی پُل، «سرزمین عجایب بی‌رحم و ته دنیا»، «چاقوی شکاری»، «پس از تاریکی»، «گربه‌های آدم‌خوار» و «کافکا در کرانه» آثاری از هاروکی موراکامی برخی از كتاب‌هايي هستند که غبرایی به فارسی ترجمه کرده است.

پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:

گفت‌وگوی منصور اوجی، ویدا اسلامیه، رسول یونان، غلامحسین سالمی و کیومرث منشی‌زاده و یادداشت کاظم سادات اشکوری را در این باره بخوانید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها