کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» نقد شد
بهشتی: کتاب هایدگر پرسش از معنای هست را ممکن میسازد/ «هرمنوتیک دازاین» نقطه عزیمت هایدگر است
سید محمدرضا حسینی بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در نشست نقد و بررسی کتاب هایدگر گفت: هایدگر نحوه رویکرد در موضوع هستی را پدیدارشناسی قرار میدهد و در کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» پرسش از معنای هست را ممکن میسازد.
بهشتی گفت: زیر بار ترجمه متون اینچنینی رفتن، همت بلند و جدیت فراوان میخواهد، زیرا متن اصلی کتاب و متون نوشته شده از سوی هایدگر، بسیار سنگین است که حتی آلمانیزبانها، هم نمیتوانند به درستی نوشتههای این متفکر را درک و فهم کنند.
وی ادامه داد: سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چرا مسائل بنیادین پدیدارشناسی برای هایدگر مهم بوده است؟ در پاسخ باید گفت، هایدگر نقطه عزیمت خود را «هرمنوتیک دازاین» قرار داده و از طریق تحلیل اگزیستانس در نظر داشت تا پرسشهای فلسفی را در جایی ثبت کند. جایی که به زعم هایدگر از آنجا برخاسته و دوباره به آنجا برمیگردد.
این استاد فلسفه با بیان این که هایدگر، وظیفه فلسفه را «هستیشناسی» میداند اظهار کرد: با لحاظ کردن اینکه، مقصود هایدگر در اینجا، «هستی» است، به تمایز هستیشناسانه و تفاوت میان وجود و موجود یا بین «هستی» و «هست» میرسیم. هایدگر نحوه رویکرد در موضوع هستی را پدیدارشناسی قرار میدهد، اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که درباره مواجهه فلسفی با موضوعات تا کجا میتوان از این روش استفاده کرد.
بهشتی ادامه داد: هایدگر در تحلیل اگزیستانس به سراغ لایهای میرود که روزمرگی نام دارد و همه ما هر روز با آن مواجه هستیم. وی «دازاین» را براساس مبنای وجود طرح میکند و آن را خاستگاه و بازگشتگاه خود میداند. هایدگر به علوم به عنوان امری فرادست مینگرد و اعتقاد دارد «دازاین» از این سنخ علوم نیست و پرسش از جنس دیگری است.
وی جایگاه کتاب «مسائل اساسی در پدیدارشناسی» را جایگاهی میانه دانست و گفت: این اثر در بین کتاب «هستی و زمان» و «افادات» وی قرار دارد. هایدگر در کتاب «هستی و زمان» چندین چرخش هرمنوتیکی داشته است. در دور و چرخش نخست، به دنبال آن است تا از موجودی که هستی برایش مسئله است، با تکیه بر خصوصیات اگزیستانس آن را استخراج کند و از جهان بیرون به آن نگاه کند. در چرخش دوم به تحلیل اوصاف «دازاین» میپردازد و اوصاف وجود و موجود را بررسی میکند و نشان میدهد که ویژگی اگزیستانس ساحت دیگری هم دارد.
بهشتی اظهار کرد: مترجم در این کتاب میتوانست، در برابر برخی از اصطلاحات هایدگر واژههایی دیگر را قرار دهد. به عنوان مثال میتوانست در برابر واژه «تحویل» از «برساخت»در برابر واژه «براندازی»از «واچینی» استفاده کند. به نظر من، برخی از متون را نمیتوان در انزوا ترجمه کرد، بلکه باید تطبیقهای صورتگرفته را در گفتوگو با اهل فن انتخاب کرد.
گزارش تکمیلی نشست نقد و بررسی کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» متعاقبا منتشر میشود.
نظر شما